جمعه / ۱۴ آذر / ۱۴۰۴ Friday / 5 December / 2025
×

اجرای برداشت آنی ۸ درصد از تراکنش‌های کارت‌خوان، اگرچه برای کاهش فرار مالیاتی طراحی شده، اما فشار بیشتری بر کسب‌وکارهای رسمی وارد کرده و مسیرهای سایه‌ای را جذاب‌تر می‌کند.

یادداشت| مالیات ۸ درصدی؛ شکنجه کسب‌وکارهای شفاف و پاداش فراری‌ها
  • کد نوشته: 3695
  • ۵ آذر
  • 110 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • برچسب ها
    استانها

    به گزارش کمال مهر، در دنیای پرتلاطم اقتصاد ایران، اجرای مرحله نخست «برداشت آنی ۸ درصد از تراکنش‌های کارت‌خوان» به عنوان مالیات علی‌الحساب، مانند یک لوکوموتیو متحرک است که همزمان نیاز به تعمیر دارد. این طرح که در ظاهر برای کاهش فرار مالیاتی و افزایش شفافیت طراحی شده، لایه‌های متعددی دارد؛ از مفهوم جذاب وصول لحظه‌ای مالیات گرفته تا چالش‌های اجرایی که می‌تواند جریان نقدینگی کسب‌وکارها را مختل کند.

    اما نگاه دقیق‌تر نشان می‌دهد که این اقدام، بیش از آنکه درمان باشد، ممکن است به یک پارادوکس آشنا دامن بزند؛ جایی که کسب‌وکارهای رسمی زیر فشار بیشتر قرار می‌گیرند و فراری‌ها همچنان در سایه حرکت می‌کنند. ایده اصلی طرح، شبیه قفل کردن مالیات ارزش‌افزوده در لحظه پرداخت است؛ یک گام هوشمندانه برای جلوگیری از فرار. با این حال، اجرای آن همیشه به سادگی ریاضیات تخته‌سیاه نیست و در فاز آزمایشی، تنها گروه کوچکی مانند ۱۷۵ کافه و رستوران انتخاب شده‌اند.

    این امر نشان‌دهنده آگاهی طراحان از پیچیدگی‌هاست اما آیا این گروه نماینده واقعی بازار است؟ رفتار یک رستوران لوکس در تهران با یک مغازه کوچک در سنندج یا کسب‌وکاری در بندرعباس متفاوت است. کسر مستقیم ۸ درصد از تراکنش‌ها، حتی اگر علی‌الحساب باشد، جریان نقدینگی را تغییر می‌دهد. تصور کنید حاشیه سود فصلی یک کسب‌وکار ناگهان با این برداشت فوری مختل شود و بازگشت پول در فرآیند تسویه مالیاتی، همیشه به آن زیبایی کاغذی نباشد.

    عدم قطعیت زمانی، دغدغه نقدینگی را اضافه می‌کند و می‌تواند به سایه‌سازی بیشتر منجر شود؛ هدایت مشتریان به پرداخت‌های غیررسمی مانند کارت‌به‌کارت، پول نقد یا کیف‌پول‌های خارج از نظارت. علاوه بر این، ریسک خطا در برداشت خودکار بالاست. اگر دسته‌بندی مشاغل دقیق نباشد یا تراکنش‌های غیرفروش مشمول شوند، کسب‌وکارها وارد چرخه اعتراض و اصلاح می‌شوند؛ روندی که اگر ساده‌سازی نشود، هزینه اداری سنگینی تحمیل می‌کند.

    اعتماد عمومی هم ستون فقرات طرح است؛ بدون شفافیت در محاسبات، زمان‌بندی تسویه و دسترسی به گزارش‌ها، حساسیت‌ها افزایش می‌یابد. این طرح یک واقعیت قدیمی را برجسته می‌کند، اینکه ابزارهای نظارتی ابتدا بر کسانی فرود می‌آیند که در مدار رسمی کار می‌کنند، نه بر آن‌هایی که در سایه پنهان‌ هستند. کارت‌خوان مانند چراغ جلوی خانه است، نورش روی ورودی می‌افتد، اما حیاط پشتی تاریک می‌ماند.

    نتیجه؟ کسب‌وکارهای ثبت‌شده، با فاکتور و تراکنش بانکی، بار بیشتری می‌کشند؛ نه به خاطر درآمد بالاتر، بلکه به دلیل قابل ردیابی بودن. در مقابل، فعالان غیررسمی با تکیه بر خلأهای داده‌ای، هزینه کمتری می‌پردازند و حتی مزیت رقابتی کسب می‌کنند؛ نرخ‌های پایین‌تر و ریسک کمتر. این عدم تقارن، شکاف بین «رعایت‌کنندگان» و «میان‌برروها» را بزرگ‌تر می‌کند. شفاف‌ها مالیات بیشتری می‌دهند، در حالی که فراری‌ها از خلأها سود می‌برند.

    سیاست مالیاتی که به این چرخه دامن بزند، بی‌اعتمادی می‌سازد و شفافیت را کمتر می‌کند، نه بیشتر. اگر هدف کاهش فرار باشد، باید درهای فرار بسته شود، نه اینکه درهای شفاف تنگ‌تر شوند. مسئله اصلی نه طراحی ابزار، بلکه اکوسیستم است. کسر آنی می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد، اما بدون بستن سایر شکاف‌ها، فقط فشار بر رسمی‌ها را افزایش می‌دهد. رصد هوشمند تراکنش‌های مشکوک در همه مسیرهای پرداخت، ساده‌سازی ثبت فعالیت، کاهش هزینه رسمی شدن و افزایش احتمال کشف تخلفات، پیش‌نیازهای واقعی هستند.

    اینجا سامانه جامع تجارت وارد میدان می‌شود؛ ابزاری که قرار بود زنجیره کالا را از واردات تا فروش نهایی رصد کند و پنجره‌های پشتی را ببندد. اما چرا هنوز به مسیر طبیعی نظارت تبدیل نشده است؟ دلایل ساختاری متعددی دارد؛ مقاومت منافع بزرگ (افشای حاشیه سود و روابط)، زنجیره داده ناقص (فرمت‌های متفاوت بین نهادها مانند گمرک و بانک‌ها)، عدم محبوبیت شفافیت (نمایان شدن فساد و انحصار)، گرایش به راه‌حل‌های سریع (مانند کسر از کارت‌خوان) و بازار چندپارچه ایران (از زنجیره‌ای‌ها تا خرده‌فروشان سنتی).

    اگر این گره باز شود، مالیات‌ستانی از «حدس مبتنی بر تراکنش» به «فهم واقعی جریان کالا و درآمد» تبدیل می‌شود. شفافیت کالایی بار نظارتی را کم می‌کند، فرار را سخت‌تر و رانت‌ها را افشا می‌سازد. در نتیجه، طرح‌هایی مانند کسر آنی مالیات زمانی موفق می‌شوند که زیرساخت فنی، حقوقی و روان‌شناسی بازار همزمان درست عمل کنند. اگر فاز آزمایشی واقعاً آزمایشی بماند و نتایج تحلیل شود، قابل دفاع است اما گسترش سریع بدون اصلاحات، مشکل می‌سازد تا اینکه حل کند.

    مالیات مانند آیینه‌ای است که عادت‌های اقتصادی جامعه را نشان می‌دهد؛ هر تغییر کوچک، پیامدهای پیش‌بینی‌نشده‌ای دارد. برای شکستن دور باطل، نیاز به نقشه جامع داریم، نه مسکن نقطه‌ای، بلکه درمان ساختاری. در غیر این صورت، باد همچنان از پنجره‌های باز وارد می‌شود، در حالی که در جلویی با قفل‌های دیجیتال بسته مانده است که این بحث، پنجره‌ای به آینده نظام مالیاتی ایران باز می‌کند، جایی که حکمرانی مدرن با داده‌های یکپارچه شکل می‌گیرد.

    یادداشت: احد آقایی

    انتهای پیام/

     

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *