به گزارش کمال مهر، «محمدجواد ظریف» وزیر سابق امور خارجه اخیرا در یادداشتی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، مواردی را مطرح کرده که با بازخورد منفی در فضای رسانه ای مواجه شده است. در بخشی از این یادداشت آمده است: «چرا سازشکار منفی و سازش ناپذیر مثبت است؟مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟ مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟ داشتن آرزو به زندگی جهت میدهد اما توجه به تواناییها حرکت به سمت آرمانها را ممکن میسازد نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است. کنشگری مرزی. چشم به آرمانها و استوار بر تواناییها.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «نخبگان کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند: آنها که با آرزوی بازپس گرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخشهای بیشتری از سرزمین را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمنچای، دستکم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند؟»
به دنبال واکنش های منفی به یادداشت مذکور، ظریف در مطلب دیگری نوشت: «نوشته کوتاه چند روز پیش بنده به بحث و نقدهای فراوانی انجامیده، که امری مبارک است. اما دیدنی است که چگونه کلمات “نکوهش” ترکمانچای و “جلوگیری” از ترکمانچایها به “توجیه”، “تحسین” و حتی “تقدیس” برگردانده شدهاند. امان از سلطه سیاسی کاری حتی بر واژگان فارسی!!».
نکته قابل توجه اینجاست که آقای ظریف پیش از این نیز دیگران را به برداشت غلط از اظهارات و موضعگیریهای خود محکوم کرده است. سوال اینجاست که چرا موضعگیریهای وی طوری است که همواره منتقدان برداشت غلطی از آن دارند؟! آیا اشکال از خود آقای ظریف و اظهارات و موضعگیریهای وی نیست؟!
برای پاسخ به این سوال، مروری کوتاهی داریم به اظهارات گذشته وی؛ مخاطب باید قضاوت کند که این اظهارات رنگ و بوی عزت دارد یا انفعال و خود تحقیری؟!
– آیا فکر کردید آمریکا که می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می ترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی آید؟
– پولشویی در کشور ما یک واقعیت است و کسانی که هزاران میلیارد تومان پولشویی میکنند به راحتی دهها میلیارد هم برای مخالفت با پولشویی هزینه میکنند!… برخی نهادها فقط در یک قلم ۳۰ هزار میلیارد تومان پولشویی کردهاند! (۲۱ آبان ۱۳۹۷ و در دفاع از FATF)
– من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم، تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد. هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان [نظامی] بگویم کاری را بکن، چون در دیپلماسی نیاز دارم…من برای موفقیت میدان، مذاکره میکردم.
– آقای جان کری، ایشان را به من معرفی کردند و من هم با آقای اوباما دست دادم. نخستین چیزی که به من گفت این بود که “امیدوارم این دست دادن و رویارویی برای شما در ایران دردسر نشود”. من هم پاسخ دادم: “به هیچ وجه”… برخی حوادث بعدی در ایران نشان داد که ایشان درست میگفتند و من اشتباه میکردم.
– تنها چند روز پس از ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توسط دولت تروریست آمریکا، ظریف در پاسخ به سوال خبرنگار اشپیگل مبنی بر اینکه آیا “آیا احتمال مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی کمرنگ شده است؟”، گفت؛ «برای ما فرقی نمیکند چه کسی در کاخ سفید حاکم است. نکته مهم رفتار آنهاست. دولت ترامپ میتواند رفتار خود را اصلاح کند، تحریمها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما هنوز پای میز مذاکرهایم، اما آنها این میز را ترک کردهاند.»
– در اسفند ۱۳۹۷ در جریان سفر مهم رئیس جمهور سوریه به ایران، ظریف در اقدامی تأمل برانگیز با این ادعا که از این سفر بی اطلاع بوده است، پیشنهاد استعفا را مطرح و این سفر مهم را تحت الشعاع قرار داد.
– نمایندگان مجلس گفته بودند: «فردای روز امضای توافق برجام، دکتر ظریف به مجلس آمد تا گزارش بدهد و اذعان کرد یکی از بزرگترین دستاوردهای ما این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است و همانجا بنده در ۴ جای متن توافقنامه، کلمه «تعلیق » suspend را به ایشان نشان دادم که واکنش ظریف اینگونه بود: “عه! من اینجاها را ندیده بودم”.»
به نظر شما موارد مذکور که بخشی از اظهارات و موضعگیریهای آقای ظریف است، همراستا با منافع ملی است؟! و اگر شخصی به آنها ایراد بگیرد، نشان دهنده سوءبرداشت و خصومت است؟!
قطعا پاسخ منفی است. متاسفانه نوع دیدگاه ظریف و همفکران وی به سیاست خارجی و روابط بین الملل، دیدگاهی غلط، ناقص و خسارت بار است. همان دیدگاهی که خسارت محض برجام را به کشور تحمیل کرد.
حالا به این دو اظهارنظر توجه کنید: ظریف در تابستان ۹۴ در پاسخ به سوال یکی از اساتید دانشگاه درباره احتمال عهدشکنی آمریکا در توافق هسته ای گفت: «آمریکا نمی تواند از برجام خارج شود.» وی بعد از خروج آمریکا از برجام نیز با حمایت از برجام اروپایی تاکید کرد که اقدامات اروپا در برجام، فراتر از انتظار بوده است.
ظریف و همفکران وی با دوگانه های غیرواقعی از جمله «دموکرات های خوب- جمهوری خواهان بد» و «آمریکای بد- اروپای خوب» و…فرصتهای بزرگی را در سیاست خارجی از دست داده و خسارت های هنگفتی به کشور تحمیل کردند.
این طیف با فهم غلط از سیاست خارجی و روابط بین الملل، کل دنیا را در سه چهار کشور معدود غربی خلاصه کرده و هیچگاه نتوانستند دیپلماسی پویا و فعال بر پایه اقتدار و عزت را پیش ببرند.
رهبر معظم انقلاب- ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲- در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه فرمودند: «در سیاست خارجی وقتی میگوییم عزت، یعنی نفی دیپلماسی التماسی. ما در طول این سالها داشتیم مواردی را که دیپلماسی ما، تعبیر درست در قبالش همین تعبیر «التماسی» است، «دیپلماسی التماسی». ممکن است لحنمان هم التماسآمیز نبوده اما باطن قضیه التماس بوده. عزت یعنی نفی اینجور دیپلماسی، نفی چشم دوختن به دست و زبانِ این و آن. این شخصیت پخته سیاسی قدیمی فلان کشور اینجوری گفت، اینجوری قضاوت کرد، آن یکی اینجوری گفت، اینجوری اقدام میکنند. عزت یعنی ما چشممان و نگاهمان به این چیزها نباشد، تکیهمان به اصول خودمان باشد.»
در اوج مذاکرات هسته ای دولت روحانی با ۱+۵، رادیو فرانسه در گزارشی نوشت: «ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. طبق این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، فروشنده، قیمت را کمتر خواهد کرد.»
بهتر است آقای ظریف به سابقه اظهارات و موضعگیریهای خود مراجعه کرده و درباره آن بیشتر تأمل کند.