به گزارش کمال مهر – ممیزی کتاب یا به تعبیر برخی جریانات «سانسور کتاب» همواره از موارد مورد اختلاف میان ناشران، نویسندگان و مترجمان با متولی حوزه نشر و کتاب یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. گاهی تیزی تیغ ممیزی صدای نویسندگان را درمیآورد و برخی اوقات نیز بسته به فضای سیاسی و جناح حاکم در وزارت ارشاد، کُندی آن داد دیگر دلسوزان حوزه فرهنگ را. مسلم اینکه تا کنون در هر شرایطی عدهای منتقد ممیزی کتاب هستند؛ گاه به شدت و گاه به ضعف آن.
منتقدان به ممیزی کتاب در داخل کشور هم گاهی یکی از علل عدم اشتیاق و رونق صنعت نشر را همین «سانسور کتاب» میخوانند و رونق کتاب و کتابخوانی در کشورهای دیگر را ناشی از سهولت چاپ موضوعات مختلف و نبود دغدغهای به نام «ممیزی و اصلاح» میدانند.
در این گزارش، بدون ورود مستقیم به بحث صحت ادعاهای دو طرفِ همیشه منتقد در جریان ممیزی کتاب، مقوله «ممیزی کتاب» و تعیین حد و مرز در این حوزه در کشورهای دیگر را مورد بررسی قرار دادهایم.
مساله ممیزی یا ارزیابی آثار قبل از انتشار برای اطمینان از سلامت محتوای اثر، اهمیت فراوانی داشته و تنها محدود به حوزه فعالیتهای مکتوب نمیشود، بلکه در سایر حوزههایی که از مصادیق نشر هستند نیز صادق است.
اما آیا ممیزی یک امر عقلانی و منطقی است یا تنها دستورالعملی سلیقهای است که از سوی دولتها اعلام و اعمال میشود؟ آیا ممیزی تنها در نظام اسلامی وجود دارد یا در سایر نظامها و به خصوص نظامهای دموکراتیک غربی نیز مورد استفاده قرار میگیرد؟
در خصوص عقلانی و منطقی بودن موضوع ممیزی جای کمترین تردیدی وجود ندارد. هنگامی که در جوامع بشری شاهد قوانین سختگیرانه در خصوص موضوعاتی مانند مواد مخدر،فساد و فحشاء، قاچاق و سایر آسیبهای اجتماعی هستیم که دولتها را ملزم به وضع قوانین کنترلی میکند بدون آن که کمتر کسی به آن اعتراض کند، حال چگونه میتوان سلامت روحی و روانی افراد جامعه را به حال خود واگذار نمود و از کوچکترین نظارت و وضع خطوط قرمزی در این میان سخن نگفت.
شرع مقدس اسلام نیز در احکام خود مواردی چون حرام بودن اشاعه منکرات، حرام بودن توهین به مقدسات، جایز نبودن نشر افکار الحادی و … را مورد توجه قرار داده است.
امام خمینی(ره) در خصوص موضوع نشر کتاب و اهمیت بررسی آن قبل از انتشار میفرماید:
نوشتههایى که میخواهد طبع بشود، یک چند نفرى که میدانید، یقین دارید که آنها آدمهایى هستند که مستقیم هستند، و در راه مسیر ملت و کشور هستند و وابستگى به هیچجا ندارند، آنها نوشتهها را مطالعه کنند، درست دقت کنند در آن، و بعد از این که دقت کردند در روزنامه یا در مجله نوشته بشود. این طور نباشد که یک وقت بنویسند و منتشر بشود، بعد بفهمند که این نوشته بر خلاف بوده است؛ این یک چیزى است که لازم است. باید کتابهایى که نوشته میشود، و همین طور چیزهایى که منتشر میشود، اینها باید درست توجه بشود. و افراد مطلع، مدبر و کسانى که از مکتبها اطلاع دارند و مسیر آنها را میدانند، اینها توجه بکنند، و کتابها را مطالعه کنند قبل از انتشار. این، هم صلاح خود شماست و هم صلاح ملت است. (صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۷۴)
فیلم سخنان رهبر انقلاب درباره اهمیت کتاب مناسب برای نسل نوجوان و بویژه کتابهای آقای آذر یزدی
نگاهی به قوانین نشر در سایر کشورها نشان میدهد ممیزی و نظارت پیش از چاپ محدود به فضای جمهوری اسلامی بوده و در سایر نقاط جهان نیز این سیاست دولتها، اعتقادات و هنجارهای اکثریت جامعه است که خطوط قرمز را مشخص میکند.
ممیزی کتب و نشریات در آمریکا
در آمریکا یکی از مهمترین قوانین ممیزی به سال ۱۸۷۳ میلادی باز میگردد. در این قانون موسوم به “کامستاک” – آنتونی کامستاک از فعالان اجتماعی شهر نیویورک در تدوین این قانون نقش اساسی ایفا نموده است – در کنگره این کشور به تصویب رسید که بر اساس آن فروش کتاب با محتوای غیر اخلاقی ممنوع اعلام شد.
اما میتوان آغاز ممیزی کتاب در آمریکا در سده اخیر را به سال ۱۹۳۰ و ممنوعیت انتشار کتاب “خوشههای خشم” نوشته نویسنده مشهور، جان اشتاین بک دانست. در این سال دادگاهی در کالیفرنیا از توزیع این کتاب در کتابخانهها و مدارس جلوگیری نمود. کتاب خوشههای خشم به داستان بیعدالتیها و زندگی فلاکتبار خانوادهای آمریکایی میپردازد.
ممنوعیت انتشار این کتاب سبب گردید تا انجمن کتابخانههای امریکا که سازمانی غیرانتفاعی بوده و از سال ۱۸۷۶ میلادی فعالیت خود را آغاز کرده است، علیه این موضوع واکنشی جدی داشته و کمیتهای برای بررسی ابعاد مختلف آن تشکیل دهد.
ممیزی کتاب در امریکا در سالهای پس از آن نیز بسیار چالش برانگیز بوده و سبب گردید تا از انتشار کتابهای فراوانی توسط دادگاههای فدرال جلوگیری شود. انجمن کتابخانههای امریکا تنها در فواصل سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۹ میلادی لیستی بالغ بر ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر نموده که هدف سانسور و محدودیتهای مختلف از قبیل عدم انتشار، جمعآوری، از بین بردن توسط گروههای مختلف سیاسی، مذهبی، اجتماعی و … در این کشور قرار گرفتهاند. در میان این کتابها اسامی مانند ماجراهای هاکلبری فین، ماجراهای تام سایر، سری کتابهای هری پاتر و… به چشم میخورد که برخی از این کتابها در خود امریکا تبدیل به فیلم شدهاند اما از چاپ و انتشار کتابهای آن جلوگیری به عمل آمده است.
این انجمن در سال ۲۰۱۳ لیستی از ۳۰۷ مورد کتاب در معرض سانسور در امریکا منتشر نمود که که در صدر این آثار اسامی چون “آبیترین چشم” اثر تونی موریسون، “خاطرات کاملاً واقعی از هند پاره وقت” اثر شرمن آلکسی، “۵۰ سایه خاکستری”اثر ای ال جیمز و “در جست و جوی آلاسکا” اثر جان گرین به چشم میخورد.
یکی دیگر از نهادهای غیردولتی که در مبارزه با سانسور و توقیف کتاب در آمریکا فعالیت میکند “ائتلاف ملی علیه سانسور” است که به اختصار (NCAC) نامیده میشود. این نهاد در سال ۱۹۷۴ میلادی تاسیس شده و شامل ائتلاف ۵۰ سازمان غیر انتفاعی است.
این مرکز در سال ۲۰۱۳ حدود ۴۹ کتاب توقیف شده در ۲۹ ایالت آمریکا را به قفسه کتابخانهها بازگردانده است. هر چند دلیل اولیهای که برای توقیف کتب در مدارس آمریکا ذکر میشود، وجود محتوای غیراخلاقی و هرزهنگاری در برخی کتابها است، اما آمارهای منشر شده از سوی انجمن ائتلاف ملی علیه سانسور نشان میدهد که بسیاری از کتابها تنها به این دلیل توقیف شدهاند که نویسندگان آنها جزو اقلیتهای جامعه آمریکا بودهاند. از جمله نویسندگانی که کتابهای آنها در سال ۲۰۱۳ توقیف شده است می توان به رالف الیسوننویسنده سیاهپوست آمریکایی که به خاطر کتابها و مقالات انتقادیاش شهرت دارد و آلیس واکر شاعر، نویسنده و فعال سیاسی آفریقاییتبار اشاره نمود.
رالف الیسون
کمپین دیگری که در ایالات متحده در خصوص مقابله با توقیف کتاب فعالیت میکند ” Banned Books Week” نام داشته که از سال ۱۹۸۲ میلادی بنیان نهاده شده است. این کمپین توسط انجمن کتابخانههای امریکا، انجمن خریداران کتاب آمریکا، جامعه روزنامهنگاران و نویسندگان امریکا و بسیاری دیگر از موسسات غیردولتی این کشور مورد حمایت بوده است.
در آمار منتشر شده توسط این کمپین در یک دهه گذشته، حدود ۵ هزار کتاب در حوزه نشر آمریکا در معرض اعمال سانسور و ممیزی قرار گرفتهاند. همچنین بیش از ۶ هزار مورد سانسور کتاب در سطح کتابخانههای مدارس دولتی آمریکا ظرف ۲۰ سال گذشته تاکنون گزارش شده است.
میتوانید لیست یکصد کتاب سانسور شده یا توقیف شده آمریکا از اینجا مشاهده کنید.
ممیزی کتاب در انگلیس
سانسور و قوانین مرتبط به آن در انگلیس نیز پیشینهای قدیمی داشته و تغییر و تحول بسیاری را به خود دیده است. قوانین موسوم به “وقاحت” (Obscenity Laws) در حوزه نشر این کشور از چاپ و انتشار کتابهای مرتبط با موضوعات غیراخلاقی جلوگیری میکنند. سال ۱۷۲۷ میلادی و زمانی که انتشارات “ادموند کورل” به علت انتشار کتابی غیر اخلاقی محکوم گردید را اولین نمونه در تاریخ انگلیس در این خصوص ذکر کردهاند.
اما در سده اخیر و در اوایل قرن بیستم مهمترین سازمانی که مسوولیت سانسور در انگلیس را بر عهده گرفت وزارت اطلاعرسانی این پادشاهی بود. در خلال سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ و در زمان جنگ جهانی اول نهادهای مختلفی بازبینی مطالب و سانسور آن را انجام میدادند که نهایتا این مسوولیت در وزارت اطلاعرسانی انگلیس تجمیع گردید که در سال ۱۹۱۸ میلادی بنیان نهاده شد. این وزارتخانه وظیفه سانسور مطالب روزنامهها را که منجر به تضعیف روحیه نیروهای خودی میشد و همچنین به اختلافافکنی در جبهههای جنگ منجر میگردید را بر عهده داشت. این وزارتخانه در پایان جنگ جهانی اول منحل گردید.
وزارتخانه اطلاعرسانی در ابتدای آغاز جنگ جهانی دوم مجددا احیا گردیده و وظایف و مسوولیتهای سابق به این وزارتخانه محول شد.
در سال ۱۹۵۹ میلادی قانون وقاحت مورد بازنگری قرار گرفته و انتشار هر مطلبی که شامل موارد غیراخلاقی باشد فرد انتشار دهنده، سازمان و… با محکومیت مواجه میشدند. این مطالب شامل مکتوب و غیرمکتوب بودند. این قانون با قانون قبلی که از سال ۱۸۵۷ تغییر نکرده بود جایگزین گردید و موارد غیر اخلاقی و همچنین محکومیتها در آن به خوبی تشریح گردیدند که تا به امروز نیز کاربرد دارد.
مهمترین کتابی که در آن سالها از انتشار آن جلوگیری شد رمان «اولیس» نویسنده مشهور ایرلندی «جیمز جویس» بود که براساس قوانین وقاحت، مجوز انتشار آن در انگلیس صادر نشد.
اما در کنار موضوعات غیراخلاقی مطالبی که منجر به تهدید امنیت ملی کشور نیز شود از انتشار آنها در انگلیس جلوگیری به عمل میآید. شاید مهمترین پرونده در این خصوص که عدم مجوز جهت انتشار آن در انگلیس بسیار با سر و صدا و واکنش مطبوعات مواجه گردید کتاب “شکار جاسوس” اثر پیتر رایت از افسران سابق سازمان امنیت داخلی انگلیس بود که در سال ۱۹۸۵ میلادی به وقوع پیوست.
این کتاب یک داستان واقعی از جهان جاسوسی غرب است که نویسنده که از سال ۱۹۵۵ به سازمان امنیت ملحق شده تا زمان بازنشستگی خود آن را به رشته تحریر درآورده است، اما مقامات بریتانیا با این ادعا که این کتاب، امنیت ملی را تهدید میکند مانع از انتشار آن شدند. نهایتا این کتاب پس از سالها تلاش پیتر رایت در سال ۱۹۹۸ و با سانسور برخی از بخشهای آن مجوز انتشار دریافت کرد.
یکی دیگر از نویسندگانی که آثار او تحت عنوان تهدید علیه امنیت ملی در انگلستان مورد سانسور قرار گرفت، خانم «استلا ریمینگتون» از روسای سابق سازمان امنیت داخلی انگلستان است. وی پس از بازنشستگی در سال ۱۹۹۶ میلادی، در سال ۲۰۰۴ اولین رمان خود با موضوع فعالیتهای یک افسر اطلاعاتی زن و در آگوست ۲۰۰۶ رمان دیگری با همین رویکرد را منتشر کرد.
استلا ریمینگتون
فیلمی درباره چندین عنوان کتاب که در کشورهای مختلف جهان به دلایل مختلف سیاسی، مذهبی، غیراخلاقی منتشر نمیشوند.
این فیلم توسط گروههای مخالف با توقیف و سانسور کتاب تهیه شده است
ممیزی کتاب در فرانسه
سانسور، بازنگری و توقیف کتب در فرانسه تاریخی به قدمت قرون وسطا دارد.کشوری که خود را مهد دموکراسی و آزادی بیان قلمداد میکند از بنیانگذاران قوانین سانسور بوده است.
در آن سالها با فشار کلیسا و دستور پادشاهان فرانسه کار بازنگری و انتشار کتابهای مذهبی به نهادهایی خاص واگذار میگردید. در سال ۱۵۲۱ میلادی “فرانسیس ” پادشاه وقت فرانسه دستور داد تا تمامی کتب مذهبی بایستی توسط دانشکدههای دینی خوانده شده و مورد تایید قرار بگیرند. در طی قرون ۱۶تا ۱۸ میلادی نیز سانسور به اشکال مختلف و توسط نهادهای مختلف حکومتی در فرانسه انجام میگرفت.
در سده اخیر و در طی جنگ جهانی اول نیز سانسور مطالب و کتابها در دستور دولت این کشور قرار گرفته و هدف آن کنترل افکار عمومی اعلام میشد.
قوانین مرتبط با سانسور در سال ۱۹۵۸ میلادی و هزمان با جمهوری پنجم فرانسه ملغی اعلام گردید، اما کماکان موارد توقیف کتب و روزنامهها در این کشور مشاهده میشود. به عنوان نمونه در خلال جنگ فرانسه و الجزایر ۱۹۵۴-۱۹۶۲ میلادی و با توجه به قانون وضعیت بحرانی دولت فرانسه اجازه داشت تا اخبار روزنامهها را مورد بازنگری قرار دهد. در این سالها کتاب نوشته شده توسط نویسنده الجزاری فرانسوی “هنری الگ” به نام “پرسش” در فرانسه توقیف شد. این کتاب در خصوص شکنجههای دولت فرانسه بر علیه مبارزان الجزایری بود که برای کسب استقلال از فرانسه مبارزه میکردند.
کتاب پرسش نوشته نویسنده الجزایری که در فرانسه توقیف شد
موارد دیگری نیز ار توقیف کتاب در سالهای پس از آن در فرانسه وجود دارد که به کتابهایی که مصداق محتوای خشونتآمیز، غیراخلاقی و… مرتبط میباشد. نمونه معروف این کتابها کتاب ” Suicide, mode d’emploi” یا «راهنمای خودکشی» میباشد که در سال ۱۹۸۲ منتشر و جزو کتابهای پرفروش فرانسه بوده است. اما در سال ۱۹۸۷ میلادی و با تصویب قانونی مبنی بر عدم ترویج و تحریک خودکشی در فرانسه چاپ مجدد این کتاب ممنوع شد. عرضه این کتاب پس از آن در کتابخانهها و کتاب فروشیهای فرانسه نیز ممنوع اعلام شد و نکته جالب توجه آن که این کتاب هرگز به زبان انگلیسی نیز ترجمه نشده است.
اما یکی دیگر از مهمترین قوانینی که در فرانسه در حوزه نشر مطالب با آن برخورد جدی میشود ممنوعیت انتشار مطالب در خصوص موضوع هولوکاست است. روژه گارودی فیلسوف فرانسوی یکی از نویسندگانی است که به خاطر نگارش کتاب “اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل” در فرانسه به دادگاه کشانده شد. دادگاه فرانسه انتشار مجدد این کتاب را ممنوع و گارودی را به پرداخت ۲۴۰ هزار فرانک جریمه محکوم کرد. این در حالی است که گارودی دست به یک تحقیق علمی زده و کتابش بر اساس اسناد و مدارک گردآوری شده بود.
گارودی در واکنش به حکم خود، دادخواستی را به دادگاه حقوق بشر اروپا ارائه نمود که از سوی نهاد فوق الذکر دادخواست مذکور رد شد.
فیلم درباره زندگی و کتاب جنجالی روژه گارودی
روبرت فوریسون نیز از دیگر چهرههای علمی فرانسه بوده که به علت انکار هولوکاست کتابهای وی از سوی دولت فرانسه توقیف شده است. کتاب معروف وی “اتاقهای گاز، واقعیت یا افسانه ” است که مورد سانسور شدید در فرانسه قرار گرفت. وی همچنین از سوی کسانی که به توقیف و سانسور این کتاب نیز رضایت نمیدادند، بدلیل نوشتن کتاب و تحقیق و پژوهش تاریخی مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفت.
فیلم سخنان دکتر فوریسون در مورد آشناییاش با مبحث تاریخ واقعی هولوکاست و کتابی که توقیف شد
ممیزی کتاب در آلمان
در آلمان نیز بنا بر دورههای مختلف نظامهای مسلط در این کشور، قوانین سانسور متفاوت بوده است. در دوره امپراتوری آلمان ۱۸۷۱ – ۱۹۱۸ تمامی رسانههای این کشور به نوعی تحت کنترل سیستم پادشاهی قرار داشته است. با آغاز جنگ جهانی اول و با توجه به فضای نظامی در کشور، سیستم ارتش با هدف حمایت از نیروهای نظامی سانسور رسانهها را در دستور کار خود قرار داد.
در دوران حکومت نازیها بر آلمان نیز سانسور به صورت بسیار جدی اعمال گردیده و وظیفه آن بر عهده وزیر رسانه آن زمان هیتلر قرار داشت. تمامی رسانهها از قبیل مکتوب، موسیقی، روزنامه و سایر موارد در برنامه سانسور و بازنگری قرار داشتند.
پس از اتمام جنگ جهانی دوم و در آلمان غربی توسط قوای اشغالگر متفقین سانسور رسانهها برنامهریزی و اجرا میشد. در این دوران بسیاری از کتابهای نویسندگان آلمانی تخریب و از بین برده شد. با آغاز دوران جمهوری فدرال آلمان بسیاری از قوانین و روشهای سانسور در این کشور ملغی گردید اما کماکان برخی قوانین محدود کننده در خصوص گروههای خاص سیاسی و مطالب منتشر شده توسط ایشان اعمال میگردد.
به عنوان نمونه جریانهایی که از ناسیونال سوسیالیست در این کشور حمایت کنند غیرقانونی بوده و همچنین حمایت از نئونازیسم و چاپ مطالب در حمایت از آنها در آلمان فدرال ممنوع است. نشر کتاب و مطالب آدولف هیتلر نیز در آلمان ممنوع است. به عنوان نمونه انتشار، تکثیر و حتی نقل مطالب کتاب ” Mein Kampf ” که ایدئولوژیهای سیاسی هیتلر و برنامههای او برای آلمان نازی به تفصیل در آن شرح داده است در آلمان ممنوع شده است.
چاپ مطالبی که حوزههای شخصی افراد را برملا کند در آلمان غیرمجاز اعلام شده است، برای نمونه روزنامهها نمیتوانند تصاویر شخصی افراد را منتشر نمایند. همچنین در خصوص جوانان کتابهایی که دارای مضامین غیراخلاقی باشند با محدودیت انتشار در این کشور مواجه هستند.
موضوع دیگری که در آلمان چاپ و انتشار آنها با محدودیت مواجه است چاپ مطالبی در انکار یا تشکیک در هولوکاست است که فرد یا سازمان انتشار دهنده با محکومیت از طرف دولت مواجه خواهد شد. یکی از مهمترین نویسندگانی۱ که در خصوص انکار هولوکاست در آلمان به انتشار مطالب میپردازد “جرمار رودولف ” است. وی که تحصیلاتی در رشته شیمی دارد به علت چاپ سلسله مقالات و کتابهایی در انکار هولوکاست مرتبا با محکومیت و توقیف کتابهایش از سوی دولت آلمان مواجه است. وی از سال ۱۹۹۱ میلادی فعالیتهای خود در این زمینه را آغاز نموده و تا کنون مقالات و کتابهای زیادی در زمینه وقایع مرتبط با هولوکاست به رشته تحریر درآورده است.
از دیگر نویسندگانی که به علت انکار هولوکاست در آلمان محاکمه شده است “جرالد فردریک توبن ” است. وی دارای مدرک دکترا از دانشگاه اشتوتگارت است و چندین کتاب در خصوص انکار مساله هولوکاست در سالهای اخیر به چاپ رسانده است.
جمع بندی
سانسور، ممیزی، بازبینی، نظارت بر محتوا و یا هر لفظ دیگری که ناظر بر کنترل محتوای کتاب، نشریات و مطالبی است که با افکار عمومی جامعه سر و کار دارد، کمابیش در سراسر جهان – از حکومتهای سرکوبگر عربی تا دولتهای دموکراتیک غربی در جریان است. دولتها براساس منافع و امنیت ملی، هنجارهای اجتماعی، آموزههای دینی و اعتقادات مردمانشان خطوط قرمزی را برای خروجی و خوراک فرهنگی جامعه ترسیم میکنند. گرچه این خطوط میتواند گاهی آزاردهنده، دستوپاگیر یا دارای دایره شمول گسترده باشد، اما به هر روی تجربه سالیان متمادی ممیزی در جهان – با تمام ضعفها و انتقادات وارده به آن – نشان داده است وجود این خط قرمزها – حتی اگر “قانون بد” خوانده شود – از “ولنگاری فرهنگی” بهتر است.
کاریکاتور از : روزنامه بهار
گرچه، توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که سانسور و ممیزی کتاب و نشریات در نظامهای غربی که از قرنها قبل به صورت مدون و قانونی در حال اجرا بوده و هست – همانطور که در این گزارش به آن اشاره شد – در مواردی از حوزه منطق و استدلال خارج شده و به دلیل فشارهای سیاسی گروههای خاص صاحب قدرت، مانع تحقیق و پژوهشهای علمی – تاریخی میشود تا منافع آن گروهها را مورد تهدید قرار ندهد.
منابع و مآخذ:
http://www.ala.org/bbooks/100-most-frequently-challenged-books-1990%E2%80%931999
http://www.ala.org/bbooks/top-100-bannedchallenged-books-2000-2009
http://www.adlerbooks.com/banned.html
http://www.ala.org/news/mediapresscenter/presskits/bbw
http://www.ala.org/bbooks/frequentlychallengedbooks
http://www2.uncp.edu/home/acurtis/Courses/ResourcesForCourses/BannedBooks.html
http://system.uslegal.com/u-s-constitution/amendment-i/censorship-in-the-united-states/book-censorship/
http://kayhan.ir/fa/news/5661
mediacoalition.org/files/Brown_EMA_amicus_ACLU.pdf
books.google.com/books?isbn=0313311668
http://javanonline.ir/fa/news/644999/
http://www.theguardian.com/books/2004/feb/11/classics.jamesjoyce
http://h2g2.com/edited_entry/A679016
http://news.bbc.co.uk/onthisday/hi/dates/stories/october/13/newsid_2532000/2532583.stm
http://bookwilde.org/2013/09/25/us-uk-censorship/
http://www.telegraph.co.uk/culture/books/booknews/9900733/Top-20-books-they-tried-to-ban.html
http://www.stylist.co.uk/life/50-books-that-were-banned
http://www.stellarimington.com/
http://www.telegraph.co.uk/news/obituaries/culture-obituaries/books-obituaries/10198465/Henri-Alleg.html
archives.assemblee-nationale.fr/8/cri/1987-1988-ordinaire1/120.pdf
http://www.humanite.fr/node/177849
http://greatcaricatures.com/articles_galleries/history/censor_france/index.html
http://www.historylearningsite.co.uk/censorship_in_nazi_germany.htm۲۲۱
http://en.rsf.org/press-freedom-index-2010,1034.html
http://cs.stanford.edu/people/eroberts/cs181/projects/201011/FreeExpressionVsSocialCohesion/germany_policy.html
http://cs.stanford.edu/people/eroberts/cs181/projects/201011/FreeExpressionVsSocialCohesion/us_policy.html
http://courses.cs.vt.edu/professionalism/Censorship/International/germany.html
http://www.dw.de/german-holocaust-denier-imprisoned-for-inciting-racial-hatred/a-2386563