به گزارش کمال مهر، جعفرعلیاننژادی در کانال خود در ایتا نوشت:
این روزها از مجموع یادداشتها و تولیدات مطبوعاتی، رسانهای و مجازی اصلاحطلبان میتوان به این دریافت رسید که آنان مترصد جذب کوچکترین سیگنالهای بازگشت به عرصه قدرت رسمی هستند.
سیگنالیابهای ماهر اصلاحطلب به انحاء مختلف، در حال فلسفهبافی برای بیمنت کردن حضور خود در انتخابات آتی هستند. سیاست آنها در مقطع فعلی، با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن است. نمونه این رفتار، فعال شدن بیهوای ظریف است.
کارکرد این رفتار همچون شوکی به منظور احیای بدنه افسرده جریان اصلاحطلب بود، هر چند ظریف بعداً اعلام کرد تعهد محضری میدهد در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهد کرد. نمونه دیگر خروج خاتمی از پیله سکوت و انزوا با موضعگیریهای گاه و بیگاه در مسائل مختلف سیاسی و غیرسیاسی است.
نمونه دیگر، مطالب یادداشتنویسهای روزنامههای اصلاحطلب است که هم خوب بلندند از کاه کوه ساخته و از آب کره بگیرند هم رساله توجیهالمسائل حرفهای دارند. مثلاً احمد غلامی ستون نویس روزنامه شرق با زبان بیزبانی نوشته، اگر ما را به رسمیت نمیشناسید لااقل قبول کنید که متفاوتیم و به احترام شناسایی تفاوتها ما را هم بازی دهید.
نمونه دیگر از میان دانشگاهیان اصلاحطلب، دکتر محمودشفیعی استاد دانشگاه غیرانتفاعی مفید است، ایشان هم به نوعی بلیه دوری از قدرت اصلاحات را به مسلط بودن گفتار «ما میتوانیم» و مثبت اندیشی نظام نسبت داده و با زبان بیزبانی گفته به ما هم مثبت نگاه کنید.
نمونه دیگر از قشر مابین دانشگاه و ژورنالیسم اصطلاحات، احمدزیدآبادی است، روش کار او قدری متفاوتتر است. سیگنالیابی او مبتنی بر سیاست یک سوزن به خود یک جوالدوز به نظام است. او هم به اصلاحطلبان میتازد که دلخوش به کندی تیغ نظارت شورای نگهبان نکنند، هم به نظام تاخته که با بازکردن صحنه و تسامح بیشتر شورای نگهبان، نمیتواند مشارکت را بالا ببرد. پیام این گفتار او نیز در نهایت مطالبه بازگشت اصلاحات به قدرت است، او نیز مانند سایر اصلاحطلبان با دست پس میزند و با پا پیش میکشد.
نتیجه: این چنین تلاش و تقلای غریزی برای بازگشت به قدرت را باید در خاطر مردم نگاه داشت تا در آستانه انتخابات فریب تحریمبازی احتمالی این طیف برای رایگیری از مردم و امتیازگیری از نظام را نخوریم.
اکنون که غریزه قدرتخواهی آنان بر اراده آگاهانهشان میچربد، باید هوشیار بود و به خاطر سپرد تا در آن زمان به رویشان بیاوریم در چه وضعیت التماسی قرار داشتند و وضعیت طلبکاری آنان در ایام انتخابات واقعی نیست.
با این حال راهحل اصلاحات، بازی در چارچوب منافع ملی، بازگشت به چارچوب قانون، التزام به آن و احترام به حقوق مردم است. آنان باید متوجه شده باشند، مردم دیگر کمتر اسیر هیجانات سیاسی یا دوقطبیهای غیرواقعیشان میشوند، آنان برنامه متین و کارنامه خوب میخواهند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.