سرویس سیاست کمال مهر – ایمان به غیب یک عقیده ساده نیست، یک اعتقاد متمایز کننده است. انسانی که به غیب اعتقاد دارد، آن هم آنگونه که قرآن کریم آن را ترسیم کرده است و ایمان به آن را از ملاکهای تقوا قرار داده است، با افرادی که از این عقیده محرومند در بسیاری از جنبههای عمل در زندگی فردی و اجتماعی خود متفاوت هستند. از این جهت یکی از تفاوتهای مهم میان مومنان و غیر مومنان در ایمان به غیب است.
معلم قرآن ما، حضرت آیت الله العظمی خامنهای در باب اهمیت مساله ایمان به غیب مطابق تعالیم قرآنی میفرمایند:
«در این جمع صمیمی و دیدار صمیمانه، مقدمتاً مطلبی را عرض میکنم و آن، این است که حد فاصل ادیان الهی و خیل عظیم مؤمنین عالم با بقیهی مردم و انسانها، از زمان حضرت آدم تا امروز – که هریک اینها عالمی بودند – عبارت است از ایمان به غیب، یعنی ماورای دنیای احساسات ما و معادلات و محاسبات بشریِ مبتنی بر این حواس. حد فاصل و نقطهی اصلی، اینجاست. آیهی «الّذین یؤمنون بالغیب» [۱] در اول سورهی بقره، به همین نکته اشاره میکند.
ایمان به غیب، به معنای بیاعتنایی به دنیای شهادت – یعنی همین دنیای ارتباطاتِ مشهود و مفهوم همه – نیست؛ به اینها که نباید بیاعتنایی کرد. چشم میبیند، حواس احساس میکنند و عقل ادراک میکند. باید برطبق اینها عمل کرد. ایمان به غیب، معنایش این است که ماورای آنچه که در محدودهی حواس ظاهری و ادراک مادّی انسان هست، عالم دیگری، آن هم نه یک عالم بلبشویِ هرکس هرکسیِ تصادفیِ بخت و اقبالی، بلکه عالمِ منظمِ علت و معلولیِ دقیقی وجود دارد. یعنی ماورای این عالم مُلک، ملکوت و عالم معنایی هست. این عالم معنا، متعلق به قیامت و برزخ و بعد از مرگ نیست؛ متعلق به همین الانِ من و شماست و باید به آن معتقد بود. البته نقطهی اصلی، بلکه کل معنای حقیقی همهی عوالم، ذات مقدس باریتعالی است که او منشأ حیات و وجود و فعل و انفعالات و حرکت و همه چیز است؛ لیکن در این عالم غیب، خیلی چیزهای دیگر هم میگنجد که باید به آنها معتقد بود.»[۲]
[۱] سوره مبارکه البقره آیه ۳: الَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ وَیُقیمونَ الصَّلاهَ وَمِمّا رَزَقناهُم یُنفِقونَ. ترجمه: (متقیان) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
[۲] بیانات در دیدار فرماندهان سپاه در تاریخ ۱۳۶۹/۰۶/۲۹