تارخ انتشار: چهارشنبه 23 بهمن 1392 - 16:33
کد خبر : 22101
بازدیدها: 241

خاطرات یک مبارز انقلابی

از ترور انقلابی «شعبان بی‌مخ» تا نجات معجزه‌آسا پس از خوردن گلوله و سیانور

ترور «شعبان بی‌مخ» و زنده ماندن پس از خوردن سیانور از جمله خاطرات جالب عزت‌الله مطهری از دوران انقلاب است

 

خبرگزاری فارس: از ترور انقلابی «شعبان بی‌مخ» تا نجات معجزه‌آسا پس از خوردن گلوله و سیانور

 

کمال مهر:عزت‌الله مطهری(شاهی)  در خصوص خاطرات خود از زمان انقلاب گفت: یکی از خاطرات من مربوط به تابستان 51 و ترور شعبان بی مخ می شود.

وی افزود: سال 51 به همراه چند نفر از بچه های انقلابی محل تردد شعبان جعفری (بی مخ) را شناسایی کردیم و به محض مشاهده وی، من 5 گلوله به او شلیک کردم.

مطهری ادامه داد: شعبان نقش بر زمین شد اما هنوز نفس می‌کشید، قرار بود تیر نهایی را یکی دیگر از بچه‌ها شلیک کند اما با آمدن نیروهای پلیس کار ما نیمه تمام ماند.

این مبارز انقلابی تصریح کرد: شعبان بی مخ از این ترور جان سالم به در برد اما دیگر نتوانست به کارهایش ادامه دهد و خانه نشین شد.

وی با اشاره به دستگیری خود در اسفند سال 51 گفت: من 3 روز قبل از دستگیری خوابی دیدم که در شرایطی قرار گرفتم که تیر خوردم، خون از بدنم می‌رود و در همان حال که بین زمین و آسمان بودم اسم امام حسین(ع) را آوردم.

مطهری گفت: پس از اینکه از خواب بیدار شدم احساس خطر کردم و رفتم از چند نفر از جمله پدرم خداحافظی کردم، چون احساس می‌کردم زمان مرگم فرا رسیده است.

وی افزود: من روز دستگیری هیچ سلاحی همراه خود نداشتم، چرا که یکی از دوستانم سلاح را به امانت گرفته بود و قرار بود من آن روز سلاح را تحویل بگیرم، به همین جهت با لباسی شبیه گداها به نزدیکی محل قرار رسیدم که ناگهان در یکی از خانه‌ها باز شد و نیروهای پهلوی به محض شناسایی من شروع به تیراندازی کردند.

این مبارز انقلابی در خصوص خوردن سیانور هنگام دستگیری گفت: قبلاً سیانور را داخل کپسول می‌ریختند اما چون زمان اثربخشی آن طولانی بود پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که سیانور را داخل شیشه‌های آمپول ب کمپلکس بریزیم، چرا که سیانور وقتی با خون مخلوط شود سریعتر اثر می‌کند.

وی ادامه داد: من هم آن روز یکی از این شیشه‌ها را زیر زبان داشتم، به محض تیر خوردن شیشه سیانور را با دندان شکستم و اشهد خود را خواندم اما مرگ قسمت من نبود و زنده ماندم.

مطهری گفت: زمانی به هوش آمدم که شیلنگ آبی را در گلویم کرده و آب را با فشار درون دهانم می‌‏ریختند تا بالا بیاورم و اثر سیانور از بین برود،

این مبارز انقلابی خاطرنشان کرد: پس از به هوش آمدن در بیمارستان شهربانی به شدت ناراحت بودم ولی خدا کمک کرد و توانستم با بهره‌گیری از ایمان، سختی‌ها و شکنجه‌های ساواک را تحمل کنم.

0
0
رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
”QR:
<div id="pos-article-display-72533"></div>
  • آخرین اخبار
  • پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲
    همیلتون: رنگ ماشین تا زمانی که سریع باشد، مهم نیست
    عزم جدی برای تکمیل و بهره‌برداری از پروژه «پارک‌رود»
    ادامه جلسه فوق العاده هیئت نظارت مجمع با حضور قالیباف
    رانندگی بدون گواهینامه در جاده مجازی
    عکس/صفحه نخست روزنامه‌های پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه
    مرکز جامع پیشگیری و درمان سرطان برکت افتتاح شد
    فقر با وجود ظرفیت‌های گسترده‌ و نیروی کارآمد، زیبنده کشورمان نیست/ عدالت اقتصادی دسترسی آسان به امکانات برای افراد نیازمند است
    دستور رییس سازمان قضایی برای تشکیل گروه‌های بازرسی در ایام پایانی سال
    ابتکار میانجیگری عراق⁩ ناشی از نگاه راهبردی سردار سلیمانی بود
    گزارش ستاد حقوق بشر درباره پرونده سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال
    همکاری و هم‌گرایی در منطقه خلیج فارس باید جایگزین واگرایی و خصومت شود
    عیدی آخر سال شهرداری تهران به مردم
    باید از اختلافات درون جبهه ای پرهیز کنیم/ ماموریت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در سال جدید
    عصبانیت یک اغتشاشگر از لشگر سایبری براندازان!+ عکس
    وزیر کشور: تمهیدات لازم را برای سفرهای نوروزی انجام شده است
    رونمایی از سه برنامه اصلی آمریکا پس از آشوب های پاییز
    معاون آژانس در راه تهران
    پایان دادگاه عاملان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ
    پایان رسیدگی به موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان درباره بودجه
    تمامی حقوق متعلق به وبسایت خبری تحلیلی کمال مهر بوده و هرگونه کپی برداری تنها با ذکر منبع مجاز خواهد بود.
    Powerd By: K...
    0
    افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
    ()
    x