تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
1

تعصب شدید شهیدافغانستانی مدافع حرم به ایران/ خانواده نخبه شهید افغانستانی مدافع حرم+ تصاویر

  • کد خبر : 210538
  • ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ - ۰:۳۸
تعصب شدید شهیدافغانستانی مدافع حرم به ایران/ خانواده نخبه شهید افغانستانی مدافع حرم+ تصاویر

مصطفی ۲۵ مهر سال۹۵ در سوریه و در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت رسید بی تفاوت از اینکه تاریخ دفاع از پایان نامه اش ۲۲دی ماه سال ۹۵ بود و آن روز به احترام مصطفی و تمام تلاش هایش استاد راهنمای مصطفی با قلبی اندوهگین از پایان نامه دانشجویش در یک جلسه کاملا رسمی و شلوغ دفاع کرد، می گویند در تمام مدت دفاع «مرتضی» برادر کوچکتر مصطفی سرش را پایین گرفته است و به عکس برادرش نگاه می کرد.

به گزارش «کمال مهر»؛ به نقل از  انقلاب نیوز جمعی از همسران شهدای مدافع حرم قم برای دیدار با خانواده شهید مهندس مصطفی کریمی از شهدای فاطمیون در منزل این شهید حضور پیدا کردند، ما نیز همراه شان شدیم.

مصطفی همان دانشجوی شهیدی که بعد از شهادت از پایان نامه اش دفاع کرد شاید هم همان لحظه شهادت پایان نامه اش را به خوبی دفاع کرد و نمره اش را از ابا عبدالله گرفت، مصطفی ۲۵ مهر سال۹۵ در سوریه و در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت رسید بی تفاوت از اینکه تاریخ دفاع از پایان نامه اش ۲۲دی ماه سال ۹۵ بود و آن روز به احترام مصطفی  و تمام تلاش هایش استاد راهنمای مصطفی با قلبی اندوهگین از پایان نامه دانشجویش در یک جلسه کاملا رسمی و شلوغ دفاع کرد، می گویند در تمام مدت دفاع «مرتضی» برادر کوچکتر مصطفی سرش را پایین گرفته است و به عکس برادرش نگاه می کرد.

وارد خانه پدر شهید مصطفی شدیم خانه ای با افراد گرم و صمیمی، مهربانی از چهره پدر و مادر شهید موج می زد به گرمی از ما استقبال کردند.

از همان ابتدا مادر شهید کریمی مهربانی خاصی داشت  و ما را متوجه خود کرد گویی شهادت و شهید با این بانو عهدی دیرینه بسته است آنجایی که تابلوی روی دیوار نگاه مان را به خود جلب می کند می فهمیم مادر شهید هم خواهر شهید و هم فرزند شهید است.

مادر شهید می گوید: پنج پسر دارم مصطفی را در راه حضرت زینب(س) دادم مرتضی نیز این روزها در سوریه و در جبهه مقاومت است حاضرم همه فرزندانم را تقدیم اسلام و حریم حضرت زینب(س)  کنم فرزندانم فدای جوانان حضرت زینب(ُس).

دامن این مادر که خود فرزند و خواهر شهید است نخبه پرور است،شهربانو کریمی فوق لیسانس علوم تربیتی از دانشگاه تهران، دکترعلی کریمی دکتری تخصصی ارتوپدی، فاطمه کریمی لیسانس علوم اجتماعی ساکن افغانستان، زهرا کریمی فوق لیسانس مدیریت منابع انسانی از دانشگاه تهران ، محمد کریمی لیسانس مهندسی کامپیوتر از دانشگاه قم، شهید مصطفی کریمی  لیسانس مهندس معماری از دانشگاه تهران، مرتضی کریمی دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه شیراز که اکنون به عنوان رزمنده مدافع حرم در جبهه مقاومت سوریه حضور داردو سجادکریمی لیسانس عمران از دانشگاه شریف همگی در دامن این مادر و شاید بهتر باید گفت این شیر زن پرورش یافتند.

حالا معنی سکوت مرتضی در جلسه دفاعیه پایان نامه مصطفی  امروز معنی شد می گویند مرتضی خیلی مصطفی را دوست داشت و حالا که مصطفی شهد شهادت را نوشیده مرتضی که خود دانشجوی رشته پزشکی است تاب ماندن نداشت تا اسلحه برادرش روی زمین بماند و این روزها در جبهه مقاومت مشغول دفاع از حریم اهل بیت است.

وقتی از مادر شهید میپرسم مصطفی که شهید شد چگونه رضایت دادید فرزند دیگر شما نیز به سوریه بروند با آرامش خاصی می گوید رفتن مرتضی را راحتر پذیرفتیم اصلا مخالفتی نداشتیم.

دکتر علی کریمی برادر بزرگتر شهید مصطفی  که به جمع ما اضافه می شود می گوید: چندی پیش که با یک تیم پزشکی به سوریه رفته بودم چون تیم پزشکی بودیم نیاز به ویزا نذاشتیم من بنا به دلایلی از گروه جدا شدم در فرودگاه به دلیل نداشتن ویزا به مشکل خوردم در نهایت گفتم از اعضای لشکر فاطمیون هستم آنجا متوجه شدم که امنیت فرودگاه دست رزمندگان فاطمیون است ،در سوریه به رزمندگان فاطمیون خیلی احترام میگذارند.

برادر شهید ادامه می دهد: رزمندگان فاطمیون با همه سختی ها و مشکلاتی که دارند اما در مبارزه علیه دشمنان اسلام بسیار مصمم و با اراده هستند.

برادر شهید از مصطفی هم می گوید اینکه معتقد بود علی اگر پزشک است در بیمارستان پزشک است در خانه و برای پدر و مادر مثل بقیه فرزندان است، مصطفی بسیار ایدلیست بود همه مسایل را در حد اعلا دوست داشت و به نظرم برای رسیدن به آن ایده آل ها به جبهه مقاومت رفت، از رفتار ما تا نوع حکومت و…به تک تک رفتارهای غیر ایدالی تذکر می داد.

مصطفی دنبال ایده آل بود ما درک نمی کردیم تا اینکه متوجه شدیم کارهایش را انجام داده و در حال آموزش برای اعزام است ما کمی نگران شدیم اما او رفت.

پدر شهید وقتی از فرزندش می گوید گویی مصطفی اکنون کنار ما نشسته است و ما را تماشا می کند.

پدر شهید مصطفی که  چنین فرزندانی تربیت کرده در سالهای تبعیدامام  در نجف اشرف خدمت امام خمینی بود، می گوید مصطفی اقامت داشت با رفتن مصطفی مخالفتی نداشتیم  اما به او می گفتم می توانی با علم و تحصیلت به اسلام خدمت کنی می گفت اسلام العان به ما نیاز دارد حتی به ما می گفت شما هم باید به جبهه بروید.

پدر با احساسی وصف نشدنی  ادامه میدهد: مصطفی بسیار با اخلاق و دیانت بود و کوشا بود در میان فرزندان من مصطفی در خدمت به خانواده ممتاز بود ۲۸ سال داشت که شهید شد.

صدام بعد از اخراج ایرانی ها افغانستانی ها را هم اخراج می,کند و اینگونه خانواده کریمی عازم ایران و قم می شوند.

مادر شهید که چند دقیقه ای است سکوت کرده حالا از پدر شهیدش می گوید که در دوران های مبارزات نامه های حضرت امام  خمینی(ره) را از نجف به قم می آورد؛ سالهاست که سرنوشت خانواده کریمی با اسلام و انقلاب گره خوره است، خواه نجف باشد، خواه دمشق، خواه قم و یا افغانستان فرقی نمی کند مرزهای جغرافیایی برای این خانواده رنگ باخته اند.

مادر شهید می گوید گاهی به من می گویند چرا گذشتی فرزندت به سوریه برود و خونش ریخته شود من هم می گویم همه فرزندانم فدای جوانان حضرت زینب فرزندم بهترین راه را رفت.

اینجای گفتگو مادر شهید با صلابت ادامه می دهد مصطفی به من گفت اگر شهید شدم نباید گریه کنی و من برای شهادت مصطفی گریه نکردم گفتم شیرم حلالت هرچه اشک ریختم برای اهل بیت ریختم.

مادر شهید می گوید اسلام مرز ندارد هرجا اسلام به خطر افتاد باید رفت ایرانی، افغانستانی و سوریه ای ندارد فقط اسلام و مسلمانی مهم است.

مصطفی گاهی چنان با تدبیر رفتار می کرد که گویی او برادر بزرگتر بود، به غیبت و دروغ حساس بود.

می گویند مصطفی در خانه زیاد صحبت  بحث و مسئله مطرح می کرد و می گفت تمام دنیا علیه جمهوری اسلامی و علیه تشییع هستند و باید به جمهوری ایلامی کمک کرد و گاهی خطاب به پدر می گفت شما روحانی ها العان است که باید به یاری اسلام بروید.

مرضیه مهدیلو

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=210538

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x