به گزارش گروه وبگردی «
کمال مهر» سیستم پارکهای ملی آمریکا شامل بیش از ۳۴ میلیون هکتار جنگل، کوه، بیابان و طبیعت حفاظت شده میشود و یکی از جاهای اصلی اتفاقات اسرارآمیز است. اگرچه افراد به دنبال علت این اتفاقات عجیب و رازآلود هستند، اما در بسیاری از موارد هرگز به نتیجه قطعی نرسیده اند.
کمینگاه شیطان
در سال ۱۹۴۶، دختربچه هشت سالهای به نام کاترین که با خانواده اش به پارک ایالتی کمینگاه شیطان رفته بود، ناپدید شد و شش روز بعد در غاری ۴۸ کیلومتر دورتر و ۱۸۳ متر بالاتر پیدا شد. چیزی که گروه جستجو را بهت زده کرد، خونسردی و آرامش عجیب دختربچه هنگام پیدا شدن بود. او به آرامی از غار بیرون آمد و گفت: من اینجام.
اینکه چطور یک دختربچه ۸ ساله تنها با یک مایو میتواند چنین مسافتی را طی کند و هیچ نشانهای از آسیب نداشته باشد، هنوز یک راز است. بسیاری معتقدند که چیزی کاترین را تعقیب کرده و باعث شده این قدر دور شود. در هر حال نمیتوان انکار کرد که این اتفاق واقعا اسرارآمیز و باورنکردنی است و شاید یک عامل شیطانی در آن دخیل باشد.
یکی از خونینترین جنگهای داخلی در پارک نظامی ملی گتیسبرگ اتفاق افتاد. در یک نبرد وحشیانه سه روزه، بیش از ۵۰ هزار نفر کشته و رودخانهها خون آلود شدند. امروزه هر سال صدها اتفاق ماورایی از این منطقه گزارش میشود. بسیاری ادعا میکنند که افرادی با یونیفورمهای نظامی و سلاحهای قدیمی دیده اند.
فردی به نام «ری هوک» ادعا میکند که یک شخص بزرگ و ترسناک به او و دوستش نزدیک شده و چند گلوله به آنها داده است. اما وقتی آنها به بالا نگاه کردند رفته بوده است. بعدها تایید شد که گلولهها اصلی و متعلق به جنگ داخلی سال ۱۸۶۳ بوده اند. برخی دیگر ادعا میکنند پیکر مبهم و غبار آلودی را دیده اند که در میان بوتهها دراز کشیده و از درد به شدت تکان میخورده است. در هرچند این اتفاقات احتمالا توضیح منطقی دارند، اما هنوز حل نشده اند. شاید ما هرگز نفهمیم ارتش مردهها واقعا در پارک ملی گتسیبرگ پرسه میزنند یا نه.
کوه شاستا در جنگل ملی شاستا ترینیتی در کالیفرنیا قرار دارد و افسانهها و رازهای زیادی پیرامون آن شکل گرفته است. قبایلی که در این کوه زندگی میکنند زمانی آن را مرکز خلقت کل حیات میدانستند در حالی که مومنان عصر جدید آن را نقطه اصلی انرژی روحانی زمین میدانند.
در سال ۱۹۳۱ آتش سوزی بزرگی که در جنگلهای این کوه اتفاق افتاد توسط مه عجیبی که ناگهان به وجود آمد متوقف شد. هرگز توضیح علمی برای این پدیده پیدا نشد. هم چنین گفته میشود این کوه نقطه ورود به بعد پنجم و پایه تامین انرژی ماورایی است. روستاییان محلی گزارش دادهاند که پیکرهای شبه انسانی، آنها را از دور تماشا میکنند. مردم این مشاهدات را به افسانه کاروک (آدم بزرگ)ها ربط میدهند، یک نژاد فوق انسانی که از شهر ویران شده لموریا فرار کردند و مسئول اتفاقات اسرارآمیز این کوه هستند.
پارک ملی گرند کانیون یکی از مشهورترین پارکهای جهان است. این دره با تنها ۵ هزار کیلومتر مربع مساحت پر از اسرار و داستانهای عامیانه است. یکی از قبایلی که در این دره سکونت دارد هوپی است که از بزرگان، کارگران و شکارچیان تشکیل شده است. برخی گمان میکنند که این قبیله یک سنگر زیرزمینی در این دره ساخته اند. مردم هوپی به خدای ماساو، نگهبان مرگ اعتقاد دارند. گفته میشود ماساو در منطقه خاصی از این دره سکونت دارد. اگر دیدید نورهای عجیبی از دره در شب به شما میتابد یا صدای آرام به هم خوردن سنگها را شنیدید، ماساو پشت شماست. هرچند این حرف مسخره و خرافاتی به نظر میرسد، اما بسیاری از افراد در این منطقه مدت کوتاهی بعد از شنیدن صدای سنگها دچار تهوع و اضطراب شده اند.
اخیرا ساختمانهای چوبی غیرقابل توضیحی در جنگل ملی سانتا فه مشاهده شده اند. هر یک از این ساختمانهای چوبی از بیش از ۱۰۰۰ تکه چوب تشکیل شده و بیش از ۶ متر ارتفاع و ۴ متر قطر دارد. این ساختمانها از درختان و شاخههای افتاده تشکیل شده و باعث خسارت به جنگل شده اند. مسئولین شکایت کرده اند که این ساختمانها میتوانند باعث آتش سوزی شوند و تهدید کردند که هرکسی در حال ساخت این طرحهای مخروطی دستگیر شود به پرداخت ۵۰۰۰ دلار جریمه یا شش ماه حبس محکوم خواهد شد. هیچکس نمیداند چه کسی این ساختمانهای چوبی را میسازد و چرا. اما بسیاری فکر میکنند که آنها کار یک مکتب فکری هستند که از این قابهای چوبی برای اهداف مذهبیشان استفاده میکنند.
نیروی عجیب در جنگلهای واشنگتن
در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۸ در پارک ملی المپیک یک نیروی بسیار قدرتمند بیش از ۱۰۰ درخت را شکست. کارشناسان فورا علت آن را بادهای شدید یا یک پدیده آب و هوایی دیگر فرض کردند. با این حال، هیچ داده آب و هوایی اتفاق غیرعادی را نشان نمیدهد. شب قبل، بازدیدکنندگان پارک گزارش داده بودند که صدای غرش بسیار بلندی شنیده اند. این باعث شد مسئولین فکر کنند نوعی زمین لغزه یا زلزله رخ داده است، اما هیچ مدرکی این موضوع را هم ثابت نکرد. در برخی مناطق درختان کاملا افتاده بودند در حالی که در برخی دیگر فقط شکسته و به شدت کج شده بودند. هنوز مشخص نیست که علت این پدیده چه بوده است، اما بسیاری افراد عوامل ماورایی را در آن دخیل میدانند.
در شب ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۲، یک دیسک عجیب در آسمان پارک ملی یوسمیت ظاهر شد. چندین نفر از این بشقاب پرنده فضایی فیلم گرفتند که یکی از بهترین نمونههای مشاهده سفینه فضایی تا کنون به شمار میرود. لحظاتی پس از مشاهده این شیء عجیب در آسمان، جتهای نیروی هوایی رسیدند و این محدوده را احاطه کردند. اما خلبانان نتوانستند چیزی پیدا کنند.
این اتفاق تنها یکی از موارد عجیب بسیاری است که در پارک ملی یوسمیت اتفاق افتاده است و بازدیدکنندگان زیادی ادعا میکند نورهای عجیبی در آسمان آن دیده اند. بسیاری از کارشناسان آنها را فقط شهاب سنگ یا توهم بصری میدانند اما تا کنون این نظریهها هرگز به درستی بررسی نشده بنابراین هنوز نمیدانیم چه چیزی در آسمان شب یوسمیت دیده شده است.
کوههای اسموکی در مرز تنسی و کارولینای شمالی قرار دارند و پارک ملی اسموکی بیش از ۷۵۶۷۶ هکتار وسعت دارند. طی سالها افراد زیادی در این پارک ناپدید شده اند. شاید عجیبترین مورد آن «دنیس مارتین» در سال ۱۹۶۹ باشد. پسربچه شش سالهای که با خانواده اش برای کوهپیمایی به کوههای اسموکی رفته بودند. دنیس و سه برادرش تصمیم گرفتند جلوی پدر و مادرشان بپرند. سه برادر یک راه را رفتند، ولی دنیس به جهت دیگری رفت، چون لباس قرمز روشنش او را کاملا مشخص میکرد.
سه برادر ناگهان جلوی والدینشان پریدند، اما دنیس نیامد. آنها فکر کردند او راهش را گم کرده و صدایش کردند، اما دنیس پیدا نشد. آنها دنبال دنیس گشتند، اما هیچ نشانی از او پیدا نکردند. بنابراین با واحد جستجو و نجات تماس گرفتند تا به آنها کمک کند. پس از چند هفته جستجو دنیس پیدا نشد.
برخی افراد گزارش کردند که پسربچه کوچکی را دیده اند که در جنگل راه میرفته و برخی دیگر گزارش دادند که قسمتهای کوچکی از لباسش را دیده اند، اما دنیس هرگز پیدا نشد. بسیاری فکر میکنند او ربوده یا اسیر یک حیوان وحشی شده، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که این گفتهها را ثابت کند. او هیچ ردی از خود به جای نگذاشته است. تا به امروز هیچکس نمیداند دقیقا چه اتفاقی برای دنیس افتاده است. متاسفانه این تنها یکی از موارد بسیاری است که در کوههای اسموکی رخ میدهد.
پارک ملی آتشفشانهای هاوایی در جزیره هاوایی قرار دارد. هرچند این پارک پر از زیبایی و شگفتی است، اما پر از راز و داستانهای خرافی نیز هست. در ۲۷ مارس ۱۹۹۸، یک انفجار آبی رنگ آسمان شب را با صدای غرش عظیمی روشن کرد. صدها نفر از مردم محلی و خلبانی که در آن لحظه در آسمان بود متوجه این اتفاق عجیب شدند. او ادعا میکند که این شیء تا ۳ کیلومتری هواپیمای او آمده و دمای هوا را به شدت افزایش داده است. افراد دیگری که در کابین هواپیما بودند گفته خلبان را تایید کردند.
مسئولین بعدها اعلام کردند که این انفجار شهاب سنگ بوده است. اما برخی از مردم محلی هاوایی متقاعد نشدند و ادعا کردند که آن خدای هاوایی بوده که از کارهای بشر روی زمین عصبانی و بیدار شده است. این تنها یکی از اتفاقات اسرارآمیز جزیره هاوایی است. برخی دیگر گزارش داده اند که هنگام راه رفتن در نیمههای شب با ارواح مواجه شده اند و چیزهای مبهم عجیبی در دور دست دیده اند.
منبع: برترین ها
انتهای پیام/