به گزارش «کمال مهر»، مهندس معماردر یکی ازهولناکترین جنایتهای پایتخت، پدر، مادر، همسر و پسر ۱۱ سالهاش را کشت و بعد هم به زندگیاش پایان داد. درجریان این قتل عام خانوادگی که صبح دوشنبه رخ داد، این جنایتکارابتدا مادر و پدرش را که ازشهرستان راهی تهران شده بودند به قربانگاه کشاند و بعد ازکشتن آنها به خانهاش بازگشت و همسر و فرزندش را با چاقو ازپای درآورد. بعد هم با یک ضربه چاقو به زندگی خود پایان داد.
خیابان فکوریان، ساعت ۳ بعد از ظهر
ساعت ۲ بعد از ظهردوشنبه ۱۳ شهریور زن جوان برای چندمین بار با تلفن همراه خواهرش و خانه آنها تماس گرفت اما هیچ جوابی نشنید. قراربود مادرشان تا ساعاتی دیگر از سفر اروپا به ایران برگردد.به همین خاطرطبق برنامه میبایست همراه خواهرش مینو برای استقبال ازمادربه فرودگاه میرفتند.بی جواب ماندن تماسهای چند ساعتهاش با خواهر و شوهرخواهرش، زن جوان را بشدت نگران و دل آشوب کرده بود.
بنابراین چارهای نداشت جز اینکه به خانه مینو برود. لحظاتی بعد هم خود را به خیابان فکوریان- حوالی خیابان یخچال- و مقابل ساختمان ۶ طبقه رساند که خواهرش ساکن طبقه دوم آنجا بود. زن جوان با نگرانی وارد ساختمان شد و زنگ در آپارتمان خواهرش را به صدا درآورد، اما فایدهای نداشت چراکه هیچکس پاسخگو نبود. زن جوان با نگرانی به پارکینگ رفت و با دیدن خودروی خواهر و شوهر خواهرش بیشترمضطرب شد.
دوباره به طبقه دوم برگشت که این بارناگهان چشمش به لکه خونی افتاد که روی حفاظ آهنی درآپارتمان پاشیده بود. اوکه میدانست خواهر و شوهر خواهرش با هم بشدت اختلاف دارند و مینو چند بار درخواست طلاق داده بود با دیدن رد خون بشدت ترسید. تنها کاری که از دستش برمی آمد این بود که به سراغ کلیدساز محل برود. دقایقی بعد مرد کلید سازبه آنجا آمد، اما زمانی که در را باز کرد و وارد خانه شدند همگی صحنه دلخراشی را پیش روی خود دیدند، جسد خونین زن و شوهر جوان روی زمین افتاده بود. پیکرخونین پسر۱۱ سالهشان هم درحمام پیدا شد.
گزارش سه جنایت
دقایقی بعد و با اعلام خبراین جنایت هولناک به پلیس ۱۱۰، تیمی ازمأموران کلانتری ۱۲۴ قلهک خود را به آنجا رسانده و بلافاصله بازپرس کشیک قتل را باخبرکردند. بدینترتیب بازپرس دشتبان ازشعبه دهم دادسرای جنایی به همراه تیم ویژه جنایی راهی محل واقعه شدند.
در بررسیهای مقدماتی مشخص شد زن ۳۷ ساله – مینو- با ضربات متعدد چاقو از پا درآمده است. این درحالی بود که شواهد نشان میداد او تلاش داشته تا از دست عامل جنایت بگریزد اما موفق نشده بود. در چند قدمی پیکر زن جوان، جسد همسرش قرار داشت. پژمان- ۴۰ ساله-نیز با یک ضربه چاقو به گردنش ازپادرآمده بود؛ چاقویی هم در دست راستش قرار داشت، اما جسد پسر ۱۱ ساله آنها کف حمام افتاده بود. او نیز با ضربات و به شکل هولناکی به قتل رسیده بود.
سالم بودن در ورودی، قفل بودن در هنگامی که خواهر مینو به آنجا مراجعه کرده بود و پیدا شدن چاقو در دستان پژمان، همه مهر تأییدی بود که عامل این جنایت مرد خانه است. اوفارغ التحصیل دانشگاه معماری و دارای مدرک فوق لیسانس بود که همسر و پسرش را به قتل رسانده بود و بعد از آن به زندگی خودپایان داده بود.
ناپدید شدن پدر و مادر پژمان
در حالی که پس ازتحقیقات تکمیلی دستور انتقال اجساد به پزشکی قانونی از سوی بازپرس جنایی صادر و تحقیقات در این باره آغازشده بود، کارآگاهان خبردارشدند که پدر و مادرپژمان صبح روزحادثه ازکرمان به تهران آمده ودر خانه پسرشان-محل جنایت-مستقرشده بودند،اما هیچ خبری ازآنها نبود و چمدان وسوغاتیهای آنها درگوشه اتاقی به چشم میخورد.
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در این باره گفت: «پس ازدریافت خبراین جنایت تکان دهنده بلافاصله دستورات لازم صادرشد. باتوجه به اینکه در ورودی آپارتمان سالم و بسته بود و از طرف دیگرچاقو در دست راست پژمان قرار داشت و گردن قربانیان ازسمت راست هدف قرارگرفته بود، فرضیه ارتکاب قتلها توسط پژمان قوت گرفت، اما موضوعی که در این میان ذهنمان را درگیر کرده بود ناپدید شدن پدر و مادر پژمان بود.
قاضی محمد شهریاری ادامه داد: زوج میانسال پاسخگوی تلفن هایشان نبودند و همین مسأله شک ما را بیشتر برانگیخت. در ادامه تحقیقات و با کشف آثار خون روی خودرو شاسی بلند پژمان که در پارکینگ خانه پارک شده بود و نیز رد پای خونین در کنار خودرواش این احتمال را قوت بخشید که مرد جوان ابتدا پدر و مادرش را در محلی دیگر به قتل رسانده و بعد از آن به خانه آمده و نقشه دو جنایت دیگر و خودکشیاش را طراحی و اجرا کرده است. درنهایت پس ازتحقیقات گسترده، اوایل صبح سهشنبه محل شرکت عامل جنایت در محدوده خیابان پاسداران شناسایی شد و مأموران پس از حضور در شرکت، با جسد پدر و مادرقاتل روبهرو شدند و موضوع را به ما اعلام کردند. به دنبال اعلام این خبر بازپرس پرونده و تیم تحقیق راهی محل مورد نظرشدند.
خیابان گلستان ۴ پاسداران؛ ساعت ۱۰ صبح
آنطور که تصاویر دوربینهای مداربسته نشان داد، محمدرضا-پدر ۶۸ ساله پژمان-صبح دوشنبه همراه پسرش وارد دفتر شرکت شده بودند واینکه داخل شرکت چه اتفاقی رخ داده معلوم نیست، اما دوربینها ۳۰ دقیقه بعد تصویر دیگری از پژمان را ثبت کردهاند. این بار پژمان به پارکینگ بازگشته و مادرش را ازخودروی پرادو پیاده کرده و وارد دفترشرکت میشوند.
جسد پدر پژمان، داخل اتاق و کنار میز کار و جسد جمیله-زن ۶۰ ساله- داخل سالن و در کنار صندلی افتاده بود. با آنکه وسایل پذیرایی داخل شرکت بازرگانی وجود داشت، اما هیچ پذیرایی اززوج نگون بخت صورت نگرفته بود. آثار خون داخل آشپزخانه و دستشویی هم دیده میشد. انگار عامل جنایت پس از قتل به آشپزخانه و بعد از آن دستشویی رفته و دستهایش را شسته و بعد ازآنجا خارج شده است؛ تمامی شواهد هم نشان داده هیچ آثار درگیری و دفاع ازسوی قربانیان دیده نشده و آنها در یک لحظه غافلگیرانه، قربانی شدهاند.به گفته شهریاری، بررسیها نشان داده پدر و مادرقاتل حدود ساعت ۹ صبح ۱۳ شهریور به قتل رسیدهاند و مینو و پسر ۱۱ سالهاش هم بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ صبح همان روز کشته شدهاند. عامل جنایت نیزدقایقی بعد ازکشتن همسر و فرزندش به زندگیاش پایان داده است؛همسایههای شرکت اطلاعات زیادی از مهندس جوان ندارند.»
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ دراین باره به خبرنگارما گفت: همزمان با اعلام خبرجنایتها بلافاصله تیمهای ویژه وارد عمل شدند پس از کشف اجساد تمامی قربانیان، تحقیقات تخصصی از دیگر اعضای خانواده قربانیان پرونده در دستور کار قرار گرفته و بررسیها در این باره ادامه دارد.
یکی از همسایهها به خبرنگار ما که درمحل نخستین جنایت حاضرشده بود گفت: «اصلاً هیچ اطلاعاتی از مهندس ندارم، تنها چند باری دیدم که دوربین و وسایل فیلمبرداری به داخل ساختمان میآورد، ولی اینکه دقیقاً در این شرکت چه اتفاقی میافتاد در جریان نیستم.»
همسایهها درشوک
همسایههای محل زندگی و کارعامل قتلها در شوک هستند و هنوز کسی باور ندارد مرد جوان به ظاهر آرام، مرتکب چنین جنایت تکان دهندهای شده باشد.
یکی از زنان همسایه محل زندگی قربانیان که هنوز شوک زده وهراسان بود به خبرنگارما گفت: زمانی که این جنایات رخ داد ما در خانه بودیم، ولی هیچ صدایی نشنیدیم. به نظراین زوج آدمهای ساکت و آرامی بودند، البته ازخواهرهای مینو- همسر متهم- شنیدم که او ورشکست شده وآنطور که میگفتند رد پای زنی هم در زندگیاش به دست آمده است، اما انگیزه اصلی این قتل عام همچنان درابهام قراردارد.
یادداشت
عامل جنایت گرفتار «بحران عصبی»
جنایتی که در خیابانهای یخچال و پاسداران رخ داد را نمیتوان بسرعت تجزیه و تحلیل کرد.به همین خاطر باید منتظر ماند تا نتایج تحقیقات و آزمایشهای پزشکی قانونی مشخص شود. اما مسأله مهمی که در همین ابتدا میتوان مورد توجه قرار داد این است که چنین اتفاقاتی از سوی عامل جنایت برگرفته از یک «بحران عصبی» است. به طوری که ممکن است تا یک روز قبل همین فرد با انواع و اقسام مشکلات مواجه بوده باشد اما در یک زمانی که به بحران عصبی رسیده، نتوانسته با آن کنار بیاید و دست به چنین جنایتی بزند.
شما در زندگی برخی زوجین هم نگاه کنید، خواهید دید که در طول سالها بارها با هم قهر و آشتی کردهاند اما در یک لحظه یکی از زوجین با بروز یک مشکل خواستار جدایی شده که این همان مرحله «بحران عصبی» است.با این حال نمیتوان گفت که این بحران تنها برای برخی افراد به وجود میآید،چراکه معمولاً چنین افرادی سابقه بیماریهای روانی داشتهاند و بعید میدانم که این شخص از ابتدا فردی طبیعی بوده باشد.نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم آن است که نمیتوان به طور دقیق درباره منشأ بحران عصبی اظهارنظر کرد. در واقع نمیتوان گفت که افراد به طور موروثی دچار این بحران میشوند یا مسائل تربیتی و اجتماعی در آن دخیل است. اما در مجموع شرایطی است که فرد نمیتواند آن را هضم کند.البته ممکن است که این فرد تحت تأثیر مواد مخدر یا مشروبات الکلی هم قرار گرفته باشد که این موضوع پس از معاینات اولیه مشخص میشود. اما موضوعی که در خصوص این فرد وجود دارد آن است که در ابتدا دچار یک بحران شده و در ادامه به قصد پاک کردن شواهد آزاردهنده از نگاه خودش یکی یکی افراد خانوادهاش را به قتل رسانده و در پایان هم به خاطر عذاب وجدان خودش را کشته است.
این موضوع، مبحث تازهای نیست، از گذشته بوده و این جنایت هم آخرین آن نخواهد بود. اما بیتردید این قبیل جنایتها، زنگ خطرهای جدی را به صدا درآوردهاند که باید به مسائل و بیماریهای روانی و اختلالهای مربوطه توجه بسیار جدی داشت. بیتردید وقتی از طریق مراجع رسمی اعلام میشود که بیش از۲۰ درصد افراد جامعه از نوعی اختلال یا بیماری اعصاب و روان رنج میبرند، یعنی اینکه باید برای این افراد چارهای جدی اتخاذ شود و تمامی دستگاهها و نهادهای مربوطه پای کار بیایند و چارهاندیشی منطقی نمایند.
دکتر بهرام صمدی راد؛ متخصص پزشکی قانونی