به گزارش کمال مهر، در ادامه نشست خبری فیلم سینمایی «قصه ها» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد این کارگردان گفت: فکر میکنم موسیقی یک عنصر خلاق در یک فیلم سینمایی است. تنها زمانی میتوان راجع به موسیقی صحبت کرد و تصمیم گرفت که فیلم ساخته شده باشد. برای آن که موسیقی خوبی داشته باشیم باید در رابطه با مفاهیم کلی فیلم با آهنگساز صحبت کرد تا در نهایت آن چه که ساخته میشود خودش را نشان دهد و بفهمیم با نگاه فیلمساز هماهنگ بوده است یا نه. در چنین شرایطی کارگردان یا موسیقی را می پذیرند و یا مجبور است آن را کنار بگذارد.
کلانتری آهنگساز این فیلم گفت: ساختن موسیقی برای فیلم های خانم بنی اعتماد سخت است. اولین بار که برای ساخت موسیقی این فیلم با من تماس گرفتند ترسیدم چرا که بیان تصویری فیلم آنقدر قوی بود که جایی برای موسیقی نمی گذاشت. حتی من به خانم بین اعتماد پیشنهاد کردم که فیلم نیازی به موسیقی ندارد اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که موسیقی به گونهای طراحی شود که جزوی از فیلم باشد و مزاحمتی برای آن ایجاد نکند.
وی ادامه داد: از سکانس آخر فیلم در ماشین و دیالوگ های بین باران کوثری و پیمان معادی ایده گرفتم و هسته اولیه موسیقی را ساختم. با ترس آن را به بنی اعتماد نشان دادم که مورد استقبال او قرار گرفت. این فیلم دومین همکاری من با رخشان بنیاعتماد اما اولین کار سینمایی من است.
بنی اعتماد در ادامه صحبت های او گفت: من و کلانتری در فیلم مستند «ما نیمی از جمعیت ایرانیم» با هم همکاری داشتیم البته این همکاری تنها به واسطه استفاده برخی از موسیقی های ضبط شده کلانتری در گذشته بوده است.
حسن معجونی از بازیگران این فیلم سینمایی در ادامه گفت: «قصه ها» فیلم شریفی است و متاسفم که طی این مدت شرایط اکران آن فراهم نشده است. آیا باید از گل و بلبل حرف می زدیم.
گلاب آدینه بیان کرد: بنی اعتماد باعث شد که اینجا باشم و به بازیگری خود ادامه دهم چراکه من افکار دیگری داشتم و بنی اعتماد اجازه نداد که بازیگری ام را رها کنم.
رخشان بنی اعتماد در پاسخ به این سوال که چرا بعد از سال ها فیلم نساختن دوباره نگاهی به فیلم های گذشته خود داشتید؟ گفت: یکی از دلایل عمده این که در این فیلم به آثار گذشته ام نگاه کرده ام این بود که چند سال فیلم نساختم و به دلیل وجود بغضم از کار نکردن تمرکزی بر روی ایده های دیگر نداشتم. البته ایده های این فیلم زیادتر از ۷ تا بود و می خواستم بعد از چند سال فیلمسازی موقعیت و مشکلات جامعه را نشان دهم.
رخشان بنی اعتماد در پاسخ به اینکه چرا در این فیلم تنها به زنان اشاره شده و مردان دیده نمی شوند و چرا هیچ گاه از زنان موفق در فیلم هایمان یاد نمی کنیم؟ گفت: اینکه چرا راجع به زنان موفق فیلم نساخته ام باید بگویم شاید در آینده راجع به این مسأله فیلم بسازم البته من سفارش بر خود را دوست ندارم بلکه من فیلم هایم را بر اساس دغدغه هایم می سازم در شرایط خاص بسیاری از اقشار جامعه تریبون ضعیفی دارند و بخشی از افراد جامعه هیچ تریبونی ندارند به همین دلیل من فیلم می سازم تا حرف این گروه را بزنم. راجع به مردان هم باید بگویم که من به مردان کم توجهی نکرده ام اما زن ها از نظر من چون مشکلات بیشتری دارند و مشکلات آن ها را از نزدیک می شناسم مهم ترند. من در فیلم هایم به تفکیک جنسیتی اعتقاد ندارم.
وی ادامه داد: فیلم از زاویه نگاه من ساخته شده و شخصیت ها از شرایط گذشته خود فاصله گرفته و در شرایط دیگری قرار دارند حال ممکن است این شرایط بهتر شده باشد یا بدتر. هر کدام از این کاراکترها به شکل دیگری زندگی می کنند از نظر من تحمیل پایان خوش برای کاراکترها فریب تماشاگر بود با توجه به تجربه هایم کاراکترهای این آدم ها را برداشتم و با نگاه واقع بینانه این فیلم را ساختم.
وی ادامه داد: آسیب هایی که در این بیش از ۳۰سال فعالیتم در سینما به من وارد شده به این نتیجه رسیدم که مشکلات اجتماعی سطح گسترده تری پیدا کرده و فشار و درد بر طبقه محروم افزایش پیدا کرده است. اگر قرار باشد برای ناراحت نکردن مخاطب واقعیت را نشان ندهم خیانت کرده ام.
امیر اثباتی در ادامه این نشست گفت: من اینجا افتخار دارم که در اولین فیلم بنی اعتماد با او همکاری کردم، اولین فیلم بنی اعتماد خارج از محدوده بود که لحن فانتزی داشت، در تجربه های بعدی به نوعی از طراحی واقع گرایانه و زیباشناسی فقر استفاده کردیم که لذت بخش بود بنی اعتماد جزو کارگردانانی است که هر وقت با او کار می کنم حرفه ام را به طور کامل احساس می کنم و خلاقیتم را در فیلم های او نشان می دهم. طراحی صحنه و لباس در فیلم های بنی اعتماد من را راضی نگه نمی دارد و به همین دلیل ترجیح میدهم هرجا که به من نیاز باشد به او کمک کنم.
وی ادامه داد: فیلم سینمایی «قصه ها» با حداقل امکانات و کمترین بودجه ساخته شد، این فیلم با همدلی عوامل پشت و جلوی دوربین به سرانجام رسید همچنین از کانون ایران نوین برای حمایت از این فیلم تشکر می کنم. نمایش فیلم قصه ها یک ضرورت برای سینمای ایران است این نوع سینما و نوع نگاه بنی اعتماد ضرورتی است که مسئولان باید به آن توجه کنند هر چند مسئولان ادعا می کنند که ما نیازمند ساخت این فیلم ها هستیم اما خودشان از نمایش فیلم های این چنینی خودداری می کنند.
وی اظهار کرد: اپیزود آخر این فیلم نشان دهنده امید برای گروه سنی که می خواهند به زندگی خود ادامه دهند و این فیلم بسیار تأثیرگذار است.
بنی اعتماد با تشکر از خواهر خود برای سرمایه گذاری در این فیلم سینمایی و حمایت کانون ایران نوین گفت: من نمی خواستم برای ساخت این فیلم سینمایی سرمایه گذار داشته باشم چراکه سرمایه گذار من را مجبور می کرد تا فیلم را اکران عمومی کنم اما من می خواستم فیلم در شرایط مناسب نمایش داده شود.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا لحظه های طنز در این فیلم عمدی بوده است یا خیر؟ گفت: بخش هایی از فیلم باید طنز می بود. بسیاری از خنده ها در این فیلم در صحنه هایی است که با خنده معمولی متفاوتند مانند یک واکنش عصبی، مانند وقتی که به مجلس ختم می روی و به دلیل ناراحتی زیاد خنده تان می گیرد. خنده های اپیزود نوبر با اپیزودی هرت آباد فرق می کرد اگر از نظر شما ساخت این فیلم یک بیانیه است من ترجیح می دهم بیانیه بسازم.
این کارگردان در پاسخ به تعدادی از نقدها گفت: هر نقدی به فیلم قابل پذیرش و احترام است، اما آیا این دوستانی که در کیهان یا فارس می نویسند نظرات خود را به عنوان نقد میگویند یا نظرات رسانه خود را؟ آیا اگر در این رسانهها کار نمی کردند باز هم همین نظرات را می گفتند؟ من برای قلم احترام زیادی قائلم اما امیدوارم نقدهایتان از ذهن خودتان نشأت گرفته باشد نه رسانه تان.
بنی اعتماد در پاسخ به این سوال که چرا این فیلم انقدر تلخ است؟ توضیح داد: نمیدانم تلخی از نظر شما چیست شاید من آنقدر با متن و بطن جامعه طرف بوده ام که پوستم کلفت شده باشد. فیلم های من راجع به تلخی ها است چراکه تلخی ها را می بینم اما قصه آخر قصه ها یکی از امیدوار کننده ترین این بخش ها است من تلخی ر ا می بینم و اگر قرار باشد امید را نشان دهم آن را در واقعیت به تصویر می کشم.
وی ادامه داد: من با این کاراکترها زندگی کرده ام و از یاد من نرفتهاند. وقتی به سراغ این شخصیت ها بعد از سال ها رفتم تفسیر کلی ام را از شرایط کنونی جامعه نشان دادم. نمایش فیلم از نگاه دوربین یک مستندساز در قصه ها در این فیلم به این دلیل بود که مردم تنها در برابر دوربین فیلم های مستند از دردهایشان می گویند و به راحتی حرف های خود را می زنند.
بنی اعتماد در پاسخ به این سوال که چرا در فیلم های اجتماعی راهکار مشکلات ساخته نمی شود؟ گفت: وظیفه ما راه حل نشان دادن نیست بلکه طرح موضوع و نمایش آن است. ما در واقع مطالبه خواهی مردم را از جامعه بالا می بریم.
کارگردان فیلم روسری آبی در پاسخ به این سوال که چرا طی سال های گذشته فیلم نساخته است گفت: شرایطی که در آن طی این سالها فیلم نساخته ام به این معنا نبود که کسی اجازه کار کردن به من نمی داد بلکه یک خود تحریمی بود. چون با فضای فرهنگی آن موقع هماهنگ نبودم ترجیح دادم که فیلم سازم اما بعد از چند سال فیلم نساختن احساس کردم که دارم به جنون می رسم و باید راه حلی را برای خود پیدا کنم من نمی خواستم برای ساخت یک فیلم سینمایی وارد پروسه دریافت پروانه ساخت شوم و طی نامه ای که به وزارت ارشاد هم نوشتم این مساله را مطرح کردم. باید بگویم از مادر زاییده نشده کسی که نگذارد من فیلم بسازم. فیلم نساختن من نوعی اعتراض بود من پروانه ساخت نگرفتم و هیچ کار غیر قانونی نیز انجام ندادم.
وی ادامه داد: برای ساخت قصه ها، پروانه ساخت چند فیلم کوتاه را گرفتم و بعد از ساخت این هفت فیلم کوتاه از هوش خود استفاده کردم و آن ها را به هم وصل کردم تا تبدیل به یک فیلم سینمایی شد. در طول این مدت حتی یک بار هم این فیلم را در هیچ جشنواره ای به نمایش نگذاشتم چراکه مخاطبان ایرانی برای من از هر چیز با اهمیت تر بود. جایزه من از ساخت این فیلم سینمایی دیدن آن توسط مخاطبان است.
وی با اشاه به انتشار خبری در روزنامه هفت صبح مبنی بر حضور تعدادی از بازیگرانی که نامشان در این فیلم وجود نداشت، گفت: بعد از انتشار این خبر تهدیدها شروع شد و گفتند که تمام بازیگرانی که در این فیلم بازی می کنند ممنوع الکار خواهند شد این درحالی است که من هیچ کار غیر قانونی انجام ندادم. گفتند نیروهای مداخله گر ما را تحت فشار قرار داده اند و من گفتم این نیروهای مداخله گر را بیاورید و من با آنها صحبت می کنم. بعد گفتند فیلم را بیاورید ما ببینیم، فیلم را بردم و نشان دادم و آن ها بعد از دیدن فیلم گفتند که این فیلم یک فیلم کاملا حرفه ای است و من گفتم قرار است من یک فیلم غیر حرفه ای بسازم؟
وی در ادامه بیان کرد: این دوستان گفتند بیا و پروانه ساخت را دریافت کن تا ما به تو پروانه نمایش بدهیم، گفتم اگر پروانه ساخت بگیرم پروانه نمایش را به من می دهید؟ گفتند بله، من فیلم را تحویل دادم اما آن ها برای فیلمی که ساخته شده بود پروانه نمایش صادر نکردند. آنها در نهایت بعد از بازدیدهای عجیب و غریب مجوز نمایشی را به ما دادند که اجازه نمایش در داخل و خارج از کشور نداشت اگر شما می گویید برخی از فیلمسازان جوان با حضور فیلم من در جشنواره مخالفند باید بگویم که هیچ کدام از این فیلمسازان مخالف حضور من در جشنواره نبودند اگر هم کسی مخالف است بهتر است صحبت های من را بشنود و بعد نظر دهد.
بنی اعتماد در پاسخ به این سوال که اگر نسل جوان نتوانند با شخصیت های فیلم ارتباط برقرار کنند چه میشود؟ گفت: این فیلم هرچند از شخصیت های گذشته فیلم های من ساخته شده اما به گونه ای فیلمنامه را نوشته ام که نسل جوان نیز بتوانند آن را درک کنند.
وی در پایان گفت: از صابر ابر برای اینکه سایهاش در فیلم بود تشکر می کنم هیچ بازیگر مطرحی چنین کاری را نمی کند