تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
4

نگاهی بر پوشش زنان در ایران باستان

  • کد خبر : 193857
  • ۰۵ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۷
نگاهی بر پوشش زنان در ایران باستان

هدف از این تحقیق معرفی پوشش زنان ایران از باستان و دوره های مختلف تا به امروز است. برای اینکه چگونه امروزه با وجود فرهنگ غنی و بسیار متنوع ایران، کشور ما دچار فرهنگ بیگانگی وغرب زدگی شده ناشناخته ماندن فرهنگ برای عموم مردم باعث شده به خودی خود برای پُر کردن خلاء فرهنگی هویتی را جایگزین هویت اصیل خود کنند.

 

به گزارش«کمال مهر» به نقل از بانوی کوثر، هدف از این تحقیق معرفی پوشش زنان ایران از باستان و دوره های مختلف تا به امروز است. برای اینکه چگونه امروزه با وجود فرهنگ غنی و بسیار متنوع ایران، کشور ما دچار فرهنگ بیگانگی وغرب زدگی شده ناشناخته ماندن فرهنگ برای عموم مردم باعث شده به خودی خود برای پُر کردن خلاء فرهنگی هویتی را جایگزین هویت اصیل خود کنند و به تقلید از فرهنگ این وآن شامل:پوشاک،آرایش، نحوه چیدمان منزل، غذا خود را ارضا کنند پذیرفتن این شیوه رفتاری وبکارگیری آن در جامعه تیشه ای بر ریشه و بنیان فرهنگ خودمان است.

شاهنامه و تاریخ کهن

در جنگ ها بانوان مبارز ایرانی پوششی همچون مردان می پوشیدند که گواه این سخن جنگ سهراب با گرد آفرین است که تا زمانی که کلاهخود از سر گرد آفرید نیفتاده بود، سهراب به زن بودن او پی نبرده بود.

آیین زرتشتی

زرتشت در حدود بیش از هزار سال پیش از میلاد مسیح،در کتاب یسنا بر عفت سرشتین در کنار پوشش ظاهری پافشاری است. در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان”پوشاک اقلیت های میهن ما”در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می خوانیم. «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می کنند شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد. چنان که روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن زنان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و برش همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربی است وکلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است.»

مادها

آریاییانی که به فلات ایران آمدند،به سه دسته اصلی تقسیم شدند، مادها و پارس ها و پارت ها. مادها نخستین دودمان ایرانی را در ایران تشکیل دادند. کتاب “پوشاک باستانی ایرانیان “درباره پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجسته بر جا مانده می گوید که «پوشاک زنان از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است.» در ادامه درباره آن نقوش چنین می نویسد. «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود داشت از هم تمیز داده می شوند به نظر می رسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده اند واز زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.»

هخامنشیان

به نظر می رسد که پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرده باشد.از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی بر می­خوریم که پوششی جالب دارند.

پیراهن آنان پوششی ساده وبلند یا دارای راسته چین وآستین کوتاه است.

به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که از پهلو به اسب سوارند.اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.

در دوران هخامنشیان هنگامی که خشایار شاه در مجلسی از ملکه و شی ایرانی خواست تا عریان به مهمانی حاضر شود تا حاضران زیبایی اندام اورا ببینند‌او به این کار تن نداد وهمین باعث شد تا عنوان “ملکه ایران”را از دست دهد،در حالی که استر یهودی به انجام این کار پرداخت.

ویل دورانت درباره زنان در دوران هخامنشیان می گوید. «زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان پوشش دار از خانه بیرون بیایند.هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش “اختلاط”کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را ،حتی پدر یا برادرشان باشد،ببینند.در نقش هایی که در ایران باستان بر جای مانده،هیچ صورت زنی دیده نمی شود ونامی از ایشان به نظر نمی رسد‌.«

اشکانیان

پس از هخامنشیان وتاخت وتاز اسکندر مقدونی به ایران هنگامی که وضعیت سلوکیان آشفته بود، اشکانیان ایرانی که از پارت ها بودند به حکومت رسیدند.در این دوران که نفوذ ادیان بودایی ومسیحیت از شرق وغرب ،آیین زرتشتی را کم رنگ نموده بود. زنان ایرانی همچون گذشته دارای حجاب پوشیده ای بوده اند. در این باره چنین می خوانیم “لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین،گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است پیراهن دیگری داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سر می کردند. چادر زنان اشکانی به رنگ های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر زیر تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیر به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می افتاده که عمامه “نوعی کلاه زنانه”را در قسمت عقب وپهلو ها می پوشانیده است در کتاب پارتیان نیز آمده: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند، با شنلی که بر افکنده می شد ونیز نقابی داشتند که معمولاً به پس سر می آویختند.»

همچنین از آثار این دوره، روسری ابریشمین خوش رنگ ونگار و نفیس زنان سنگسری به جا مانده است که ساخته مکنه نام دارد و سده هاست که زنان سنگسری آن را می بافند و می آرایند. آنان این روسری را به ترتیب خاصی بر سر خود می بندند که این خود نمونه کامل پوشش سر زنان در زمان اشکانیان می باشند.

در دوره اشکانیان پوشش زنان شامل پیراهن شلوار ودر مراسم های مذهبی همراه باشال بلندی بوده است که نمونه های آن در مجسمه های دوره اشکانیان نمایان است.این مجسمه ها بانو اوبال و دخترش را با کلاهی بلند و جواهر نشان همراه با شال بلندی که در پشت آویزان است و گیسوان بافته و جمع شده و پیراهنی دراپه و شلوار دراپه و جواهرات فراوان نشان می دهد که بسیار یادآور پوشش بانوان هندی است.

ساسانیان

در زمان ساسانیان همچون دوران قبل. زنان از چادر به عنوان پوشاک رو استفاده می کردند و در زیر آن پیراهنی می پوشیده اند.

همچنین در این دوره پوشاندن صورت با نقاب نیز در میان زنان ایرانی وجود داشته است. در این باره ماجرایی در تاریخ نقل شده است”هنگامی که اعراب شاهزادگان ایرانی “دختران”کسری را به همراه اموال بسیار برای فروش به عنوان کنیز به نزد عمر برده بودند عمر فرمان داد تا نقاب از صورت بر کشند تا خریداران با دیدن چهره آنان پول بیش تری بپردازند. در این هنگام شاهزادگان ایرانی که از دستور عمر اطاعت نکرده بودند مشتی بر سینه نماینده عمر که قصد انجام این کار را به زور داشت می زنند. عمر که خشمگین شده بود،قصد نمود تا با تازیانه بر آنان بزند، که در این هنگام علی ابن ابی طالب که نظاره گر ماجرا بود. عمر را به آرامش تشویق کرده واین حدیث را از محمد ،پیامبر اسلام نقل نمود:”بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و فقیر شده گرامی بدارید”پس از این که عمر آرام شده بود، علی (ع)گفت:”با دختران شاهزاده، نباید معامله دختران بازاری (کنیزان)کرد.”

فرهنگ ما بسیار غنی ومتنوع است برای همین از جمله معضلات جامعه ما در حال حاضر نداشتن اطلاعات لازم از بنیان وریشه ماست که به سالهای دور باز می گردد واز فرهنگ کهن نشأت می گیرد. البته تنوع امری است ضروری ولی در صورتی که درچارچوب فرهنگ هر ملتی منجر به از بین رفتن آن نشود. البته به دلایل نامعلومی از دستیابی به نحوه زندگی وپوشاک مردم سرزمین خویش قبل از ورود آریایی های مهاجر سندی در دست نیست.

به نیت شناخت لباس زنان ایران باستان که خود پیش زمینه ای است برای شناخت هویت اصیل ایرانی. به بیان گذرا وکوتاه در خور تحریر به آن می پردازیم. ردیابی پوشاک مردم یک سرزمین کاری است که در نوع خود احتیاج به دقت و تحقیق فراوان دارد. آدمی از زمانی که از برهنگی خود احساس شرم کرد با وسائل لازم خود را پوشانید، از برگ درختان انجیر گرفته تا دوران پوستین که اهدایی خداوند بوده (تورات) تا آن زمان که ادریس پیامبر دست به اختراع و دوخت لباس زد.

از مجسمه های کشف شده در کوه رنگان بهبهان یا تصاویری که در تخت جمشید با طرح برجسته وجود دارد بیانگر آن است که بانوان پارسی با لباس پوشیده پیراهنی بلند با آستین کوتاه ودامنی با ریشه های بلند در محافل حاضر می شدند.

در نقش برجسته آشوری که بانوان دوره مادها وفرزندانشان نقش زده شده اند بانوان با پیراهن بلند وروپوش کوتاهتر که بادامنی نیمگرد وآستینی کوتاه بر روی آن پوشیده شده ظاهر می شدند. این روپوش گاهی چون شنل بدون آستین نشان داده شده و موی سر آنان به سان زنان منقوش در کوه رنگان در پشت سرشان آویخته. پوشاک زیبای زنان در دوره مادها در اثر مهارت دوزندگان چیره دست با چین های ریز ومجلل نقش زده شده است.

در دوران پارسی زنان عموماً از لباس مردان استفاده می کردند چنانکه در پازیرک سیبری فرشی از دوران هخامنشی به دست آمده که روی آن زنان منقوش شده با لباس های پرچین وچادری کوتاه ونازک با دامن نیم گرد دیده می شود وتنها تفاوت آنها با لباس مردان تزئینات پیش سینه وشکل یقه آنان است.در دوران اشکانیان بانوان اصیل ایرانی از با شکوه ترین وساده ترین لباس استفاده می کردند پیراهن بلندی است که تا روی زمین رسیده گشاد وپرچین، آستین ساده ویقه راسته و پیراهن، دیگری به حالت سارافون امروزی که کوتاه تر از لباس زیری بوده روی آن می پوشیدند وروی این دو پیراهن چادری به سر می کردند.

آنها از لباس های پرچین دست دوزی شده با تزئینات فراوان وبرای سرشان از کلاه های با ابهتی استفاده می کردند. نقاشی برجسته ای از پالمیر در موزه لوور وجود دارد که بانویی از دوره اشکانیان روی آن منقوش است که چادری بر سر دارد وعمامه ای روی سر آن نمایان است وهمین طور تندیسی در موزه پالمیر در دمشق وجود دارد که مجسمه ای با پیرا هنی گشاد با آستین سر خود نشسته وچادری روی اورا پوشانده که مربوط به دوره اشکانیان است.

همچنین لباس بانوان ایرانی در دوره ساسانی از پیراهن بلند بسیار پرچین وگشاد که گاهی با بندی به عنوان کمربند بسته می شده این پیراهن بلند با آستین های بلند با یقه ای گرد وجلو باز وچادری که از دوره های پیش از زمان پارسی ها به بعد مورد استفاده بانوان ایرانی بوده در عصر ساسانی ها نیز مورد استفاده قرار می گرفت.بانوان این دوره جبه هایی به تن داشته اند که نمونه آن را در طاق بستان می توان دید.شلوار بانوان نیز نظیر دوره اشکانیان پرچین بوده وبا بندی آن را جمع می کردند.

ایران با تمدنی کهن ۳هزار سال پیش از میلاد در تهیه پارچه مشهور بوده است. در زمان مادها وپارسی ها صنعت بافندگی رواج داشته وزمان اشکانیان وساسانیان تجارت ابریشم با کشور چین وبافندگی پارچه یکی از مشاغل آن دوره بوده است، بنابراین ایرانیان همیشه دارای پوشاک مرغوب و با شکوه و بی نظیر بوده اند و پارچه های ابریشمی و تجارت آن که حتی بعد از منقرض شدن دوران ساسانیان همچنان ادامه داشته است. بعد از ورود اسلام پوشاک زنان دستخوش تغییراتی مهم و بنیادین شد و پوشیدگی خاص و ساده این دوره درخشان است.

ورود اسلام به ایران

چنان که از شواهد بر میاید بهره گیری از لباس مشروط به شرایط خاصی بوده چرا که پیامبر مردان را از پوشیدن لباس زنان و زنان را از پوشیدن لباس مردان و همچنین از پوشیدن لباس بسیار بلند منع می کردند ومی فرمودند باعث کبر و غرور واستکبار باطنی می شود(فروع من الکافی ج۶)بلندی لباس باعث ناپاکی لباس می شود و در نهایت به ناپاکی باطن وناپاکی ظاهر است.(فروع من الکافی ج۶ص۴۰۷) همچنین دستورات اسلام درباره رنگ ونوع لباس هم قابل بررسی است اسلام دینی است بنا شده بر فطرت وسرشت انسانی وهیچ گاه موجب انفکاک این دو نگشته، بلکه علاقه به زیبایی وهنر دوستی اورا در تمام احکام خود ملاحظه کرده است وزمینه های هنر زیبایی را برای او آفریده است(اعراف آیه۳) و زیبایی دوستی محبوب ومطلوب خداوند است ومنبع تمام زیبایی ها وزیبایی مطلق رب العالمین است(دعای سحر).

از نقوش به دست آمده روی دیوارها وپارچه های مربوط به قرن چهارم وپنجم هجری مرغی را نشان می دهد که تصویر منقوش به زنی را برگرفته و پرواز می کند که این زن هاله ای بر دور سر دارد وموی سرش پرپشت وانبوه است، قبایی ابریشمین بلند وپرچین پوشیده و دامن این پیراهن از زیر آن پیداست.کمربند پهن با لگ کمر که در میانش بسته ودست هایش را از دو طرف به کمرش تکیه داده است دم آستینش پرچین وقبایش گشاد است ونقش دو بازوبند نیز بر روی آستین های قبا دراز دو یقه اش گرد است.

مهمترین اثر کمال الملک که نقاشی از قرن هشتم ونهم است. باغی به تصویر کشیده شده است که بانوانی در آن باغ حضور دارند وبانویی که در حال گل چیدن است دارای یک پیراهن بلند است که تا پشت پا می رسد و با آستینی بلند وبر روی این پیراهن قبایی به حالت سارافون امروزی پوشیده وجلوی آن بسته است این پیراهن منقوش ودست دوزی قلاب دوزی است.سر پوش این بانوان عرق چین،چارقد،لچک نوار یک نوع روسری توری یا پارچه ای تشکیل شده وگاهی تاجی دانه نشان تهیه می شده و در وسط آن جقه ای کار گذاشتند وبه سر می گذاشتند. همچنین بانوان گاهی موهای خویش را باتوری محافظت می کردند و بانوان ایرانی در زمان تیمور از پارچه سفیدی که سراپای آنان را می پوشانده ونقابی از موی اسب بر چهره می افکندند که کسی آنها را نشناسد.

عصر صفویه

در عصر صفویه که مربوط به قرن دهم هجری است پوشاک زنان ایران ظاهری متفاوت پیدا می کند.پیراهن هایی که از قبل کوتاهتر با دکمه های به هم نزدیک و بند بند و شلوار و چادری سفید که سرتاپای بانوان را می پوشاند ورو بند و جوراب نیز به آن اضافه می شود وانواع واقسام سر پوش که به عنوان تزئین استفاده می شد. در زمان شاه عباس صفوی این دستارها به صورت آویزان به صورت شال های امروزی استفاده می شد.مشهورترین پارچه های قابل استفاده آن زمان را زری ومخمل که با ابریشم منقوش شده تشکیل می داده است.

زنان دوران صفویه چهار حجاب داشته اند دو تا درخانه به سر می کردند ودو تای دیگر را هنگام خروج که سر خویش را با آن کاملاً می پوشاندند ودستمالی که به صورت می کشیدند و منفذی برای دیدن روی آن قرار داشت. پوشاک بانوی دوران صفوی عبارت بوده از شلوار و پیراهنی به نام قمیص که از جلوی گردن چاک داشته وبالا پوش که تا پاشنه پا می رسیده، روسری،چارقد، روبند و چادر اشاردن سیاح فرانسوی می نویسد: «پوشاک ایرانیان اغلب از پارچه های زربفت اطلس ضخیم توری ویراق های زرین سیمین وقلا بدوزی تهیه می شده وبرخی پوشاک را نیز با پوست های گرانبها تزئین می کردند.» زنان در دوران صفوی به هنگام سوارکاری برخلاف زنان اروپا پاهای خود را بر دو طرف اسب می انداختند.

در سفرنامه شرلی هم آمده «زن ایرانی چادر و روبند بر سر دارد به طوری که آفتاب هیچ وقت به صورت آنها نمی تابد.» پوشاک زنان ادیان دیگر در زمان شاه عباس به این صورت بوده زنان زرتشتی که لباسشان هیچگونه مشابهتی با لباس دیگر زنان ایرانی نداشته نوعی شلوار نازک بر پا می کردند.

و اما زنان ارامنه ایران از روپوش سیاه وقهوه ای رنگ بلندی تا سر زانو استفاده می کردند و روسری آنان شبیه زنان دهقان اسپانیایی از پشت سر گره می خورده و مانند زنان عرب و ایرانی شلوار به پا می کردند و برخلاف زنان مسلمان حتی در منزل نیز در صورتی که ازدواج کرده بودند حجاب داشتند وفقط کشیشان واقوام نزدیک می توانستند آنها را ملاقات کنند.

دوران افشاریه و زند

در این دوران پوشاک زنان ایرانی شبیه دوران صفویه بوده

سرهنگ گاسپاردروویل می نویسد: «دستار آنها از پارچه ای از شال کشمیری است که با مهارت پیچیده شده با مروارید وجواهرات گوناگون آن را آراسته وپیراهنی با دکمه هایی زرین وبرای بیرون رفتن از خانه خود را با چادری می پوشاندند.»

پوشاک زنان قاجار از زبان کلودانه «به نظر من زنان ایرانی بیش از تمام کشورهای مشرق زمین مقید به حجابند وبا دقت ووسواس بیشتری قدوبالا وچهره خود را می پوشانند وقتی از خانه خارج می شوند سرتاپای خود را در چادر سیاه بزرگی با جنس لطیف می پیچند.این چادر قسمت بالا یعنی محلی که صورت قرار دارد باز می شود وزن ایرانی دوست ندارد حتی چشمان خود را به کسی نشان دهد به همین جهت نیز جلوی چهره خویش دستمال بلند وسفیدی که بالای آن مشبک است می افکند برخلاف آنچه ظاهر پوشیده در حجاب زنان ایرانی نشان می دهد به نظر می رسد که همین زنان در زندگی خویش از آزادی زیادی برخوردارند بیشتر آنها هر وقت دلشان بخواهد و بی آنکه کسی همراهشان باشد از خانه خارج می شوند. ایرانی همیشه فرهنگ پوشش و متانت را در تاریخ خود به نحو چشمگیری اجرا می کرد» بنابراین بانوی ایرانی حجاب را مانعی برای حضور در اجتماع نمی داند بلکه حجاب را دلیلی برای حضور در جامعه وتحقیق آرمانها واهداف خویش می دانند.

عصر قاجار

شیوه ی پوشش زنان در محیط خانه وبیرون از آن، متفاوت بود. نوع پوشش آنان را در درون خانه از لحاظ تاریخی به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول، ازابتدای دوران قاجار تا مسافرت “ناصر الدین شاه”به فرنگ.دوره دوم، از مسافرت”ناصر الدین شاه”تا پایان عصر ناصری وابتدای دوره مظفری .دوره سوم،از ابتدای دوره ی مظفری تا پایان دوره ی قاجار!

لباس زنان را در دوره ی اول، پیراهن کوتاه بدون یقه ای تشکیل می داد که جلوی آن باز و دکمه های زرین و مروارید نشان زینت بخش آن بود.نزد خانواده هایی که ازثروت کافی برخوردار بودند، این دکمه ها از طلا ومروارید بود. نوع پارچه ها ابریشمی بودکه گاه چندین رشته مروارید به دور یقه دوخته می شد. معمولاً پیراهن ها را شلواری گشاد، مانند شلوار مردان ونیم تنه ای کوتاه به نام (ارخالق) تکمیل می کرد.

برروی آن “چاپکین”می پوشیدند که عبارت بود از پیراهن بدون یقه ای جلوی آن باز بود و در زیر کمر، از چپ به راست دکمه می خورد. پوشش سر رانیز پارچه ای به شکل سه گوش تشکیل می دادکه به آن چارقد می گفتند واز انواع آن می توان به دو نمونه ی چارقد”قالبی” “آفتاب گردانی”اشاره کرد.

دوره ی دوم: مسافرت ناصرالدین شاه به فرنگ و روسیه ودیدن بالرینهای پترزبورگ که شلوار بافته ای چسبان ونازکی به پا می کردند و دامن های بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن می پوشیدند، شاه را بر آن داشت که زن های حرم خود را به پوشیدن این نوع لباس تشویق کند. او زنان حرمسرا را وا داشت تا چاقچورها شلوار بلند چین دار مخصوص بانوان را کنار گذارند، شلیته های کوتاه بپوشند و سر و موی خود را نیز با روسری های سفید ساده بپوشانند. سلیقه شاه اندک وآرام از درون حرمسرا به بیرون هدایت شد و بسیاری از زنان و دختران خواص نیز به آن گراییدند اما این خواست در میان مردم عادی و به دلیل فضای مذهبی حاکم برجامعه، جای خود را پیدا نکرد.

دوره سوم: در این دوره، کت و دامن ولباس به شیوه ی فرنگی به ویژه در میان زنان طبقه مرفه افزایش یافت.خانواده های وابسته به دربار از این نوع پوشش استفاده می کردند و زنان روشنفکری چون “قره العین”نیز بدون حجاب در جمع ظاهرمی شدند.

لباس بیرونی خانم ها،چادر یک شکل وهمانند بود که سرتاپای زنان را کاملاً می پوشاند ومعمولاً از پارچه های ابریشمی، پشمی، تافته و اطلس بود که به رنگهای سیاه، آبی پُررنگ و آبی نیلی تهیه می شد.عموم زنان دیگر از پارچه های نخی راه راه یا گلدار استفاده می کردند که با دو شیوه ی دوخت از هم شناخته می شدند.

بر روی این چادر ها روبندی به منظور پوشاندن چهره استفاده می شد که پارچه های چهار گوش ویا مستطیل شکل بود و قسمت پوشش چشم ها را توردوزی کرده بودند این رو بنده توسط قلاب های به پشت سر بسته می شد. چگونگی شکل و نوع این قلاب ها مشخص کننده ی طبقه ی اجتماعی فرد بود. و بالاخره قسمت بعدی این پوشش را چکمه ای به نام”چاقچور”تشکیل می داد. در اواخر دوره قاجار، نوعی روبنده به نام “پیچه” متداول شد که کوچک ومربع شکل بود واز موی دم اسب تهیه می شد. اما لباس زنان ایلیاتی و روستایی که اکثر آنها در کارهای اقتصادی خانواده سهمی داشتند.به مراتب شکل راحت تر وآزادتری داشت.بیشتر آنها از همین لباس های محلی امروز استفاده می کردند. روح حاکم بر زندگی مردم در دوره ی قاجار، روح مذهبی بود و آموزش و تربیت کودکان نیز بر همین اساس قرار داشت. مهمترین رکن اجتماعی، خانواده بود که از شوهر، زن یا زنان و فرزندان تشکیل می شد. جایگاه زن در چنین جامعه ای، در اندرون خانه بود و به مراتب دور از تغییر و تحولاتی بود که در جامعه رخ می داد.

منابع

۱پوشاک زنان ایران از آغاز تا امروز

۲پوشاک باستانی ایرانیان

۳پوشاک زنان ایران

۴تاریخ تمدن ج۱

۵تاریخ تمدن ج۲

۶تفسیر اثنی عشر

انتهای پیام/

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=193857

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x