در حاشیه طرح دستگیری سارقان پایتخت گفت و گویی را با او انجام دادیم که در ادامه می خوانید.
خودت را معرفی کن
رضا ۳۵ ساله هستم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
نگهداری اسلحه و قصد برای انجام سرقت مسلحانه
قصد سرقت از کجا را داشتی؟
می خواستم با یکی از بچه محل هایم از یک فروشگاه بزرگ فرش های دستباف سرقت کنم.
نقشه را چه کسی کشید؟
مرتضی دوستم پیشنهاد داد به خاطر امنیت مغازه فرش فروشی در امیر آباد به خاطر اینکه فرش زیادی در داخل آن است دست به سرقت بزنیم و بار خود را ببندیم.
مگر بیکار بودی؟
نه من در محله های جنوب غرب تهران لوازم جانبی موبایل می فروشم.
پس چرا به فکر سرقت افتادی؟
یک روز به محل سرقت رفتم و چشمم تابلو فرش ها را گرفت. تنها در آن مغازه یک فروشنده حضور داشت و با نقشه ای که کشیده بودیم به راحتی در ساعت ۱۰:۳۰ صبح می توانستیم از آنجا سرقت کنیم.
اسلحه را از کجا آوردی؟
اسلحه را دوستم خریده بود و قرار بود من از آن استفاده کنم.
پس چرا فشنگ ها متفاوت است؟
من فشنگ ها مشقی درست کرده بود تا اگر در صحنه سرقت مجبور به استفاده از سلاح شدم کسی آسیب نبیند.
فکر می کنی از سرقت چقدر گیرت می آمد؟
شما نمی توانی روی ۲۰۰ تابلو فرش ابریشم قیمت بگذاری، می دانم تا اخر عمر می توانستم راحت زندگی کنم.
چه شد گرفتار شدی؟
دختر مورد علاقه ام مرا لو داد. او وقتی قصد سرقت را بیان کردم،من را به ماموران فروخت و باعث شد دستگیر شوم.
چگونه دستگیر شدی؟
شب در خانه خواب بودم که ماموران به خانه ما آمده و من را دستگیر کردند.
چه زمانی می خواستی سرقت کنی؟
قرار بود فردا به سرقت برویم اما چه فایده که دختر مورد علاقه ام ما را لو داد.
فکر نمی کنی بهتر شد که قبل از سرقت دستگیر شدی؟
اگر سرقت را انجام می دادم، به خاطر نداشتن سابقه هیچ وقت شناسایی و دستگیر نمی شدم. پول خوبی هم به جیب می زدم.
منبع:میزان
انتهای پیام/