به گزارش گروه اجتماعی «کمال مهر»؛،تاثیر پذیری فرزندان از شرایط خانوادگی به میزانی جدی و تعیین کننده است که بسیاری از روانشناسان و کارشناسان حوزه آسیب های اجتماعی معتقدند بخش قابل توجهی از موفقیت،کامیابی و یا شکست فرزندان،تابع تعاملات،نحوه رفتار والدین با یکدیگر و در کلیت امر،فضایی است که در نظام خانواده حاکم شده و فرزندان با الگوپذیری از آن مسیر تکامل،رشد،بالندگی و احیانا شکست و سقوط تدریجی را بر می گزینند.
صدیقه نوبهار،روانشناس و کارشناس علوم رفتاری در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،در تشریح تاثیر بسیار برجسته و نافذ شرایط خانوادگی بر شخصیت و سرنوشت آینده فرزندان اظهار داشت: بدون تردید،خانواده،نقش بسزایی در تکوین و تکامل شخصیتی فرزندان ایفا می کنند و به واقع فضای حاکم بر خانواده به عنوان نخستین محفلی که فرزندان از دوران نوزادی و کودکی با آن ارتباط برقرار می کنند ترسیم کننده مسیری است که در دراز مدت طی خواهند کرد.
وی افزود:در چنین فضا و شرایطی،صمیمیت،مهربانی،آرامش و گفت و گوی سازنده در رشد و شکل گیری شخصیت فرزندان نقش تعیین کننده ای ایفا خواهد کرد در غیر اینصورت در محیط پر تنش،قاعدتا جز تشویش، اضطراب،استرس و فشارهای روحی و روانی ویران کننده نمی توان به نقطه قوت و برجسته ای امیدوار بود.
این کارشناس علوم رفتاری عنوان کرد:پدر و مادر هر دو در شکل گیری شخصیت فرزندان تاثیرگذار هستند اما طبیعتا الگوپذیری پسر از پدر و دختر از مادر با شدت هر چه بیشتری صورت می گیرد و به واقع کوچکترین رفتارها نیز از سوی فرزندان زیر ذره بین قرار گرفته می شود و متعاقبا فرزندان سعی می کنند همسو با والدین، مسیر و رویکرد عاطفی،روانی،روحی و اجتماعی الگوبرداری شده رادر پیش گیرند.
نوبهار گفت:قاعدتا گسست والدین و برگزیدن طلاق به عنوان راهکار حل مشکلاتِ میان زوجین یا پدر و مادر با تبعات و پیامدهای خاص به خود همراه است که کم توجهی به پیامدهای آن،می تواند فرزندان را به سمت نابودی و شکست های سنگین سوق دهد.
وی افزود:اساسا نداشتن برنامه ای مدون،اصولی و هوشمندانه برای مقاطعِ متعددِ زندگیِ فرزندان،می تواند با هزینه ها و آسیب های جدی،عمیق و سنگینی توام شود و این مخاطرات در دوران پسا طلاق و یا گسست والدین از یکدیگر به نحو قابل توجهی تشدید می شود.
رواشناس و کارشناس علوم رفتاری عنوان کرد:بعضا در برخی از خانواده ها و زوجینِ مساله دار مشاهده می شود که پدر و مادرها به فرزندان خویش یادآور می شوند که تنها بخاطر وجود آنها حاضر به ادامه زندگی زیر یک سقف شده اند که به واقع مطرح کردن چنین مساله ای روح و روان فرزندان را به شدت تخریب می کند زیرا این ذهنیت در افکار واندیشه های فرزندان شکل می گیرد که عامل بسیاری از تلخی ها و مشاجرات میان پدر و مادر آنها هستند و به مرور،این ذهنیت می تواند با سرخوردگی های عمیق و شدیدی همراه شود.
*خط قرمزهای طلاق چیست؟
کیومرث شرافتی،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ضمن اشاره به ضرورت تامل و دقت نظر جدی و عمیق والدین به تاثیر رفتارهای آنها در شخصیت و روح و روان فرزندان عنوان کرد:متاسفانه برخی از زوجین یا والدین تنها زندگی شخصی خود را ملاک نظر قرار می دهند و با تکیه بر آن نسبت به جدایی یا استمرار زندگی مشترک تصمیم می گیرند،اما به واقع نباید از این نکته قابل توجه غافل شد که طلاق صرفا به زندگی اشتراکی زن و مرد خلاصه و منحصر نمی شود و تبعات آن،آینده و سرنوشت فرزندان آن خانواده را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
وی افزود:بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران اجتماعی معتقدند تنها در صورت مواجه بودن به یکی از شروط زیر باید برای طلاق و جدایی قطعی تلاش کرد،در غیر اینصورت،جدایی والدین از یکدیگر به مصلحت نخواهد بود.
شرافتی گفت:اعتیاد یکی از طرفین مشروط به اینکه فرد معتاد بر سوء مصرفِ موادِ مخدر اصرار ورزد و شیوه ها و راهکارهای درمانی بر روی او مفید فایده واقع نشود و یا ارتباطات نامشروع و تشدید آن به میزانی که عملا قبح آن ریخته شده باشد و امکان اصلاح آن نیز وجود نداشته باشد و یا بی ثباتی شخصیتی و روحی و روانی که امکان به خطر افتادن جان و سلامتی زوجین را تشدید کند،سه خط قرمزی محسوب می شود که در صورت واقع شدن آن باید نسبت به جدایی اقدام کرد.
جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:در صورت طلاق و جدایی والدین نیز باید زن یا مرد از تخریب همسر سابق خویش پرهیز کنند و حتی در مواقعی به تعریف و تمجید از او بپردازند و تنها عامل طلاق را نامناسب بودن شرایط برای ادامه زندگی و عدم تفاهم با یکدیگر عنوان کنند،زیرا تخریب شخصیتی می تواند در روح و روان فرزندان طلاق با تکانه های مخرب قابل توجهی همراه شود که به تدریج در زندگی مشترکِ فرزندانِ چنین طیف ها و گروه هایی با آثار زیان بار خاص به خود همراه خواهد شد.
*از بضاعت مالی تا زمان ازدواج مجدد
زهره کولیوند،مددکار اجتماعی و محقق آسیب های اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،با بیان ضرورت در نظر گرفتن پیش نیازهای لازم برای جدایی و الدین از یکدیگر عنوان کرد:آنچه که در شرایط کنونی جامعه شاهد آن هستیم سطحی نگری هایی است که بعضا باعث می شود با کوچکترین جرقه ای،زوجین از یکدیگر جدا شوند.
وی افزودذ:به واقع طلاق باید در موارد استثنایی جاری شود و حتی المقدور باید والدین تلاش کنند با گذشت، اصلاح وضعیت و رفع نارسایی های موجود،بسترِ بقا و حیات زندگی مشترک را فرهم کنند.
کولیوند گفت:طلاق تنها در شرایطی پیشنهاد می شود که واقعا هیچ راه و گزینه دومی جز جدایی وجود نداشته باشد که در چنین شرایطی نیز باید پیش نیازها و الزامات جدایی در نظر گرفته شود.
این مددکار اجتماعی عنوان کرد:در نظر گرفتن بضاعت مالی و شرایط سنی فرزندان از مولفه های بسیار حائز اهمیتی است که باید به آن توجه شود در غیراینصورت طلاق نه تنها راهکار برون رفت از مشکلات نخواهد بود بلکه بر بار مخاطرات،پیچیدگی ها و دشواری های زندگی زن و مردی که گسست را انتخاب می کنند نیز می افزاید.
وی گفت:برخورداری از شرایط نسبتا مالی مناسبی که بتوان به تنهایی نیازهای روزمره زندگی را تامین کرد و هچنین لحاظ کردن شرایط سنی فرزندان برای چنین تصمیم مکروه و نامیمونی از دیگر ضروریاتی است که کم توجهی یا اتخاذ تصمیمات عجولانه بدون رعایت این اصول اساسی،زندگی فرزندان طلاق را به ویرانی خواهد کشید.
این مددکار اجتماعی عنوان کرد:بعضا برخی از زن و مردهایی که از یکدیگر جدا شده اند گمان می کنند با ازدواج مجدد قادر خواهند بود خلاء های ایجاد شده برای فرزندان خویش را پر کنند،اما تعجیل در این امر نیز می تواند به عاملی مخرب برای کودکان یا نوجوانان طلاق مبدل شود.
کولیوند عنوان کرد:عموما توصیه می شود برای ازدواج مجدد،حداقل باید یک بازه زمانی یکساله طی شود تا فرزندان طلاق نسبت به ضرورت ازدواج مجدد پدر یا مادر خویش توجیه شوند و به واقع لزوم پیوند دوباره را احساس کنند.
وی افزود: نباید از این نکته ظریف نیز غافل شد که بدترین دوران برای ازدواج مجدد والدین،در مقطعی است که فرزندان دوران بلوغ را تجربه می کنند و طبیعتا به دلیل شرایط روحی و روانی خاص حاکم بر فرزندان،تصمیم به ازدواج مجدد می تواند مشکلات ناگوار جدی تری را بوجود آورد.
مددکار اجتماعی گفت:محبت ناپدری یا نامادری و تعامل مثبت،سازنده و صمیمانه فرد جدید نقش بسزایی در آرامش روحی،فکری و روانی فرزندانِ طلاق ایفاء می کند و به واقع باید نسبت به رعایت چنین ضرورتی،با هوشمندی و دقت نظر بسیار تلاش شود تا از بار منفی احتمالی چنین تصمیماتی(ازدواج مجدد و الدین) برای فرزندان کاسته شود.
وی در خاتمه یادآور شد:بازهم تاکید می شود که آنچه که امروز در بسیاری از طلاق ها مشاهده می شود، تصمیماتی سطحی،عجولانه و غیر منطقی است که ثمره ای جز نابودی سرنوشت و آینده فرزندان نحواهد داشت و در موارد استثنایی که بعضا جدایی و گسست تنها راه اجتناب ناپذیر محسوب می شود نیز باید پیش نیازها و الزامات جدایی لحاظ و رعایت شود در غیر اینصورت شکست،سرخوردگی و ویرانی فرزندن طلاق بسیار مُحتَمِل خواهد بود.
انتهای پیام/