در انتهای کارگاه اتاقکی قرار داشت و صاحبکارم قبول کرد شبها همانجا استراحت کنم. من نیز معمولا بعد از اینکه مغازه تعطیل میشد دوستانم را به اتاقک میبردم و با هم مواد مصرف میکردیم اما شب حادثه تنها بودم، مقداری مواد کشیدم و حدود ساعت دو بامداد برای اینکه هوایی تازه کنم به خیابان رفتم، ناگهان زنی جوان را دیدم و دنبالش راه افتادم. به او پیشنهاد دوستی دادم و از وی خواستم با من برای برقراری رابطه نامشروع به اتاقک کارگاه بیاید اما آن زن بدون اینکه جوابی بدهد به راهش ادامه داد، من هم دنبالش رفتم.
حدود هزار متر او را تعقیب و مرتب درخواست خودم را تکرار کردم تا اینکه او به مادر و خواهرم توهین کرد. برای اینکه وی را بترسانم، چاقویی را که همیشه همراه داشتم بیرون کشیدم؛ آن لحظات تحتتأثیر مواد مخدر بودم و اصلا نمیدانستم چه کار میکنم. ناگهان به او ضرباتی زدم و بعد از اینکه آن زن روی زمین افتاد، جسدش را به کنار جاده کشاندم و به زمینهای کشاورزی بردم، سپس کیسه همراه زن را گشتم و برای اینکه شناسایی نشود شناسنامهاش را برداشتم و بعد از آن با سنگی محکم به صورتش کوبیدم تا چهرهاش هم قابلشناسایی نباشد. بعد از انجام این کارها بهسرعت به کارگاه برگشتم و در آنجا وقتی دستان خونآلود خودم را دیدم، تازه متوجه شدم چه کار کردهام، به همین دلیل با صاحبکارم تماس گرفتم و موضوع را به او اطلاع دادم، وی نیز پلیس را باخبر کرد».
محمود در ادامه اعترافاتش گفت: «من قصد نداشتم آن زن را بکشم؛ چون احساس ناامنی میکردم همیشه با خودم چاقو داشتم و هنگام حادثه نیز چاقو را فقط به قصد ترساندن زن جوان و وادارکردن او به برقراری رابطه بیرون کشیدم اما چون تحتتأثیر مواد بودم مرتکب قتل شدم و حالا از کاری که کردهام بهشدت پشیمان هستم».بنا بر این گزارش درحالحاضر تحقیقات پیرامون این پرونده ادامه دارد.