وی دلایل پیدایش این نوع زندگی را تغییر شرایط و الگوهای اجتماعی بیان کرد و افزود: در گذشته شرایط اجتماعی متفاوت بود، الگوهای فرزندان والدین بود و افراد جامعه فرهنگ خودشان را از اسطوره های دینی، میهنی میگرفتند، همچنین مراکز آموزشی مانند مدارس و دانشگاه ها، معلمین، اساتید دانشگاه، خانوادهها و حتی خویشاوندان معیارهای مهم آموزش فرهنگ به افراد جامعه بود، اما امروزه افراد جامعه ما فرهنگ خود را از تمام دنیا میگیرند، ما تمام الگوهای جهان را در دسترس داریم و گاهی دیده میشود که از برخی از این الگوها استفاده میشود.
نادری با اشاره به این مطلب که ازدواج برای این اتفاق میافتد که نیازهای جسمی و روحی یک انسان تامین شود افزود: وقتی جامعه عاجز از برطرف کردن نیازهای انسان های جامعه خود توسط یک راه مشروع باشد افراد آن جامعه به راه های غیر مشروع و قانونی روی میآورند، به عبارتی وقتی نیاز به ازدواج را ابزارهای فرهنگی جامعه نمیتواند برطرف کند افراد جامعه ابزارهای فرهنگی جوامع دیگر را انتخاب می کنند، جوامعی که می گویند بدون ازدواج و بستن قراردادهای قانونی و شرعی نیز میتوان نیازهای خود را برطرف کرد و افراد جامعه این ابزارها و راهحلها را میبینند یاد میگیرند و استفاده میکنند، پس به طور کلی باید گفت این مشکل ، مشکل اجتماعی است نه مشکل اجتماع.
وی در ادامه گفت: یکی از عوامل مهم پیدایش این معضل در جامعه، عوامل اجتماعی و فرهنگی است، در حال حاضر جامعه ما قادر به برططرف کردن نیازهای جسمی و روحی افراد نیست عوامل دیگر دیدن الگوها و فرهنگ های جوامع دیگر است، در گذشته ما یک روش و راه برای چگونه زیستن پیش رو داشتیم اما امروزه اینگونه نیست و روشهای مختلفی را می بینم و می گوییم اگر این راه نتوانست نیازهای ما را برطرف کند، راه دیگری را انتخاب می کنیم و این امکان از جامعه ی ما گرفته شده است که فقط الگوهای خود را به افراد جامعه بیاموزد.
این جامعه شناس در رابطه با نقش رسانه ها و تاثیر آن بر روی خانواده گفت: متاسفانه از زمانی که رسانه ها در جامعه قدرت گرفته اند و تبدیل به یک نهاد قوی شده اند. خانواده رقیب بسیار سرسختی پیدا کرده است و دیگر از آموزش الگوهای خود به فرزندان ناتوان شده است به علاوه اینکه خانواده نیز تحت تاثیر این رسانهها قرار گرفته است، همچنین والدین از نظر فکری با فرزندان در یک سطح قرار گرفته اند و تفاوت های نسلی از بین رفته است و والدین نمی توانند الگوهای مناسبی را به فرزندان آموزش بدهند و یا خودشان یک الگو برای فرزندان باشند.
وی با بیان این موضوع که در حال حاضر شاهد متلاشی شدن خانوادهها در جامعه هستیم و جامعه ای که خانوادههایش از بین برود جامعه الی سالم نخواهد بود ادامه داد: باید خانوادهها درمان شوند، در غیر اینصورت روز به روز بر فساد جامعه افزوده خواهد شد. باید ابزارهای لازم فراهم شود تا افراد جامعه به خصوص جوانان توان ازدواج داشته باشد به طور مثال بحث اشتغال و امنیت شغلی افراد جامعه و جوانان حل شود، به طور کلی حل و رفع موانع ازدواج یکی از راهکارها می باشد.
نادری راهکارهای دیگر را برون رفت از این آسیب را حمایت های قانونی از بانوان دانست و افزود: ابتدا باید از شیوع این نوع زندگی جلوگیری شود و اگر این زندگی ها اتفاق افتاد، آقایان موظف به پرداخت هزینههای زندگی از این نوع بشوند، اگر این مسئولیت بر عهده آنان قرار داده شود و این مسئولیت را حس کنند قطعا ترجیح خواهند داد تا ازدواجهای دائم داشته باشند.
وی آسیبهای این نوع زندگی و همزیستی را ابتدا متوجه بانوان جامعه دانست و ادامه داد: زنانی که این نوع زندگی را میپذیرند دیگر نمی توانند ازدواج های مجدد و دائمی داشته باشندو شانس ازدواج از آنها گرفته میشود. آقایان میتوانند ازدواج مجدد و دائم داشته باشند اما زنان با توجه به تفکر حاکم بر جامعه ما قادر به ازدواج نخواهند بود و آسیبهای اخلاقی دیگری گریبان آنان را خواهد گرفت.
وی در پایان با اشاره به اینکه فرزندانی که از این زندگی متولد خواهد شد قربانیان دیگر این زندگی ها خواهند بود خاطرنشان کرد: این فرزندان از نعمت یک خانواده سالم و منسجم محروم خواهد بود و امکان رشد و تربیت درست از آنان گرفته خواهد شد. آنان نمی توانند خود را به جامعه معرفی کنند و نابود خواهد شد، همچنین فرزندخواندگیها، پدرخواندگیها و مادرخواندگیها افزایش مییابد، بنیان خانواده اساسا از بین رفته و متلاشی خواهد شد.
انتهای پیام/