تاریخ : چهارشنبه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۳ Wednesday, 4 December , 2024
2

تائید حکم قصاص قاتل زن همسایه/زندگی پسر خردسال کنار جسد مادر

  • کد خبر : 38698
  • ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۹:۰۹
تائید حکم قصاص قاتل زن همسایه/زندگی پسر خردسال کنار جسد مادر

مرد جنایتکار که به خاطر وسوسه سرقت طلا‌، زن همسایه را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود، با تائید حکم مجازاتش در دیوان عالی کشور در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار حوادث کمال مهر، ساعت ۱۷ و ۴۵ دقیقه پنجم مرداد امسال همزمان با شب ۱۹ ماه رمضان‌، از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰‌، وقوع یک فقره قتل در خیابان پنجم نیروی هوایی به کلانتری ۱۲۸ تهران نو اعلام شد‌.

با حضور مأموران کلانتری و تیم بررسی صحنه قتل اداره دهم پلیس آگاهی وانجام بررسی‌های اولیه مشخص شد مقتول به هویت مرضیه ۲۸ساله بر اثر ضربات چاقو از سوی قاتل یا قاتلان به قتل رسیده و پسر یک ساله اش نیز برای چندین ساعت در کنار جسد مادرش حضور داشته است‌.

همسر مقتول پس از حضور در اداره دهم‌، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت ۹ صبح پنجم مرداد، به قصد رفتن به محل کار از خانه خارج و در داخل پارکینگ با یکی از همسایگان برخورد کردم که او نیز قصد داشت تا به محل کارش برود. همراه همسایه‌، سوار خودروی زانتیا وی شده و از خانه خارج شدم. حدود ساعت ۱۷ زمانی‌که از سر کار برگشتم، پس از باز کردن در آپارتمان ناگهان با پسر یک ساله ام روبه‌رو شدم که سر و صورت و بدنش کاملا قرمز رنگ بود! ابتدا تصور کردم که صورت وی به علت بازی با لوازم همسرم اینگونه شده اما پس از ورود به منزل‌، ناگهان با جسد خون آلود همسرم روبه‌رو شدم. بلافاصله از همسایگان کمک خواسته و با اورژانس تماس گرفتیم و زمانی‌که تیم پزشکی اورژانس در محل حاضر شد به ما اعلام کردند که همسرم به قتل رسیده است‌.

در ادامه تحقیقات برای مشخص شدن انگیزه جنایت‌، بر اساس اظهارات همسر مقتول مشخص شد که مقدار زیادی از طلا و جواهرات متعلق به مقتول از داخل اتاق خواب به سرقت رفته و به احتمال بسیار زیاد‌، قاتل یا قاتلین با انگیزه سرقت وارد خانه شده که با مقتول مواجه‌، با وی درگیر و او را به قتل رسانده و پس از سرقت طلاجات از محل متواری شده اند‌.

با مشخص شدن انگیزه جنایت و با توجه به “وجود چشمی روی در آپارتمان” و همچنین “وجود آیفون تصویری روی در ورودی”‌، فرضیه وقوع جنایت از سوی فرد یا افراد آشنا قوت گرفت و به همین علت‌، تحقیقات روی همسایگان مقتول در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت‌. همزمان و پس از گذشت دو روز از تاریخ وقوع جنایت‌، یکی از همسایگان مقتول به همراه همسرش به اداره دهم مراجعه و اظهار داشتند که طلاهای مقتول در داخل جاکفشی آنها پیدا شده است.

کارآگاهان با مراجعه به ابتدای کوچه محل سکونت مقتول، به بررسی تصاویر به دست آمده از دوربین‌های مداربسته بانکی پرداختند. بررسی تصاویر نشان داد که همسر مقتول به همراه یکی از همسایگان و ساعت ۹ و ۱۰ دقیقه، سوار بر خودروی زانتیا از کوچه خارج شده که نشان از صحت اظهارات همسر مقتول داشت اما در ادامه بررسی تصاویر مشخص شد که خودروی زانتیا دوباره ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه به داخل کوچه بازگشته که نشان از مراجعه دوباره همسایه مقتول به داخل مجتمع مسکونی داشت.

با توجه به تصاویر به دست آمده از دوربین‌های مداربسته بانکی، کارآگاهان به تحقیق از همسایه مقتول به نام محمود ۳۰ ساله پرداختند. محمود‌، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت‌: روز حادثه، همسر مقتول را در پارکینگ دیدم. به من گفت که او را تا جایی برسانم و من نیز او را سوار ماشین کرده و پس از طی مسیر کوتاهی او را پیاده و حدود ساعت ۱۰ به محل کار خود مراجعه کردم‌.

با توجه به اظهارات محمود‌، کارآگاهان به بررسی صحت اظهارات وی پرداخته و متوجه شدند که وی بر خلاف اظهارات قبلی اش، ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه در محل کارش حاضر شده است. با توجه به تناقضات به دست آمده در اظهارات محمود‌، وی ۱۳ مرداد دستگیر و در اختیار اداره دهم قرار گرفت‌.

با توجه به اطلاعات به دست آمده در مسیر تحقیقات‌، وی که چاره ای جز اعتراف نداشت ۱۶ مرداد لب به بیان حقیقت گشود و در اعترافاتش با اشاره به انگیزه مالی، به کارآگاهان گفت: اوایل سال جاری بود که در بازار اقدام به خرید و فروش مقداری لوازم و وسایل خانه کرده اما حساب و کتاب‌هایم درست از آب در نیامد و در زمان وصول چک‌ها متوجه شدم که چک‌ها‌، یکی پس از دیگری در حال برگشت خوردن هستند و همین موضوع انگیزه اصلی من برای سرقت طلا و جواهرات از منزل همسایه مان شد‌.

محمود درباره زمان جنایت نیز به کارآگاهان گفت: روز جنایت‌، حدود ساعت۹ صبح از منزل خارج شدم. در داخل پارکینگ بودم که متوجه شدم گوشی تلفن همراهم را در داخل خانه جا  گذاشته ام‌. زمان برگشت به منزل، همسایه مان آقای… را دیدم که از من خواست تا او را به محل کارش برسانم. به خانه آمدم تا گوشی تلفن همراهم را بردارم که متوجه شدم آقای‌… در منزلشان را به خوبی نبسته و باز مانده است. هنگام رساندن آقای‌… به محل کارش و با توجه به مشکلات مالی، وسوسه شدم که از منزل وی سرقت کنم. به همین خاطر او را در نزدیکی محل کارش پیاده و سریع به خانه برگشتم. از لای در که هنوز باز بود، صندوق طلاجاتی را که روی میز آینه بود مشاهده کردم. داخل خانه شده و طلا و جواهرات را برداشتم اما هنگام خروج از منزل‌، ناگهان مقتول که تازه از خواب بیدار شده بود از اتاق خارج و مرا مشاهده و شروع به سر و صدا کرد.

در حالی‌که ترسیده بودم‌، گردن و دهانش را گرفتم و محکم فشار دادم و او را به سمت اتاق خواب بردم که بی حال شد و افتاد‌. بدن نیمه جانش را به داخل حمام کشانده و برای اطمینان از مرگش به آشپزخانه رفته و با برداشتن چاقو چند ضربه به سینه او وارد، با برداشتن طلاجات از منزل خارج شدم. در تمام طول این مدت، پسر یک ساله مقتول خواب بود.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. دی ماه سال گذشته مرد جنایتکار به ریاست قاضی عزیزمحمدی پای میز محاکمه قرار گرفت.

در ابتدا جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل تقاضای قصاص کردند. همسر مقتول به قاضی گفت: فرزندم چند ساعت گرسنه کنار مادرش بود. تا چند روز زیر ناخن پسرم رد خون مادرش وجود داشت. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت که با قبول اتهامش گفت: در خانه مقتول کامل بسته نمی‌شد و با وزش باد باز می‌شد. روز حادثه قرص ترامادول مصرف کرده و حال خوبی نداشتم. وضع مالی ام نیز آنقدر خراب نبود که به خاطرش سرقت کنم. وقتی صندوقچه جواهرات را دیدم وسوسه شده و وارد آپارتمان شدم. هنگام فرار، مقتول از دستشویی خارج شد و شروع به سروصدا کرد. جلوی دهانش را گرفتم که بی حال روی زمین افتاد‌. بعد از آشپزخانه چاقویی برداشته و چند ضربه به او زدم. زمان قتل متوجه حضور کودک خردسال نشدم.

پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده و متهم را به قصاص، سه سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق  محکوم کردند.

با اعتراض متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم مجازات مرد جنایتکار را تائید کردند.

برچسب ها: ، حوادث
۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=38698

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x