به گزارش خبرنگاردین و اندیشه کمال مهر، پانزدهم جمادیالثانی سالروز وفات پسر علامه حلی، محمد بن حسن علی ملقب به فخرالمحققین است، به همین مناسبت در ادامه به شرح زندگانی این عالم بزرگ شیعی از کتاب فقهای نامدار شیعه به قلم عبدالرحیم عقیقی بخشایشی میپردازیم که در ادامه میآید:
فخرالمحققین در سال ۶۸۲ هجری متولد و در سال ۷۷۱ درگذشته است، علامه حلی در مقدمه کتاب «تذکره الفقها» و در مقدمه کتاب «قواعد» از فرزندش به نیکی یاد کرده است و در آخر قواعد آرزو کرده است که پسر بعد از پدر کارهای ناتمام او را تمام کند، فخرالمحققین کتابی به نام «ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد» دارد که آرای او در کتب فقهیه مورد توجه است.
«فخرالمحققین، فخرالدین و فخرالاسلام» هر سه لقب فرزند دانشمند و برومند علامه حلی است که نام شریفش محمد است، او نیز مانند پدر نابغهای از نوابغ ارزنده شیعه است و در تمام کتب فقهی و علمی مورد توجه خاص دانشمندان بزرگ و مجتهدین طراز اول ما قرار گرفته است.
فقیه عظیم الشان، شهید اول که سرآمد شاگردان اوست، در اجازهای که در زمان حیات وی به شاگردش، شمسالدین بن نجده داده است، از او این گونه یاد میکند: «شیخ امام سلطان العلما و منتهی الفضلا و النبلا، خاتم المجتهدین، فخرالمله و الدین».
*استعداد و نبوغ خاص فخرالمحققین و نظر علامه حلی راجع به او
نقل کردهاند فخرالمحققین هنگام تألیف قواعد که به خواهش وی صورت گرفته و خود در شرح آن میگوید در ۱۶ سالگی مجتهد مسلم بوده و علوم معقول را تکمیل کرده است. وی در ایام جوانی با پدرش به ایران سفر کرد، آن گاه با پدر به حله واقع در کشور عراق برگشت، به طوری که خود در حاشیه کتاب «الالفین» مینویسد ناگزیر به جلای وطن شد و به نواحی آذربایجان آمد و گویا مجدداً به حله برگشته باشد.
فخرالمحققین به همان میزانی که از لحاظ مراتب فضل و کمال ممتاز و در حد خود بینظیر بوده است، از حیث ادب و اخلاق و ملکات فاضله نیز امتیازی مخصوص داشته است، در میان انبوه دانشمندان که ما با زندگانی آنان آشنا هستیم، چنین پدر و فرزندی را ندیدهایم که هر دو از نوابغ نامی و نسبت به هم تا این اندازه خصوصیت و احترام ویژه دارند، علامه در برخی از آثار خود، هر جا از فرزندش فخرالمحققین نام میبرد، میگوید: خداوند مرا فدای او گرداند و از بدیها دور بدارد.
در آغاز کتاب «الالفین» که مشتمل بر هزار دلیل در اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) است، مینویسد: من به خواهش فرزند عزیزم محمد که خداوند امور دنیا و آخرت او را اصلاح گرداند، چنان که او نیز نسبت به پدر و مادرش از هر گونه احترام و خدمتگزاری مضایقت ندارند و امیدوارم کـه خداوند، سعادت دو جهان را به او روزی کند؛ چنانکه او هم در به کار بستن نیروی عقلی و حسی خود از من اطاعت کرده و با گفتار و کردار خویش موجبات خوشنودی مرا فراهم کرده است و ریاست ظاهری و معنوی را یکجا به او موهبت کند، چه که وی به اندازه یک چشم به هم زدن نافرمانی بر من نکرده، این کتاب را که موسوم به الفین است، املا کردم.
در این کتاب هزار دلیل یقینی و برهان عقلی و نقلی برای اثبات امامت بلافصل حضرت شاه ولایت، علی بن ابیطالب(ع) و هزار دلیل در رد شبهات مخالفین وارد ساختم و نیز ادله بسیاری در اثبات امامت سایر امامان عالی مقام به مقداری که طالبان را قانع سازد آوردم و ثواب آن را به فرزندم محمد اهدا کردم، خداوند او را از هر خطری نگهدارد و هر گونه بدی و زشتی را از وی برطرف سازد و به آرزوهایی که دارد نائل گرداند و شر دشمنانش را از او دور کند.
در نهایت این فقیه نامدار شیعه در شب جمعه پانزدهم یا بیست و پنجم جمادیالثانی سال ۷۷۱ هجری قمری در سن ۸۹ سالگی به جهان باقی شتافت.
محدث قمی در فوائد الرضویه مینویسد: از سخن مجلسی اول در شرح من لایحضره الفقیه ظاهر میشود که آن بزرگوار در حله وفات کرده و جنازهاش را به نجف اشرف حمل کردهاند و بعید نیست که قبرش نزدیک والدش بـاشـد، کلام مجلسی در آخر کتاب طهارت شرح فقیه این است: علامه و پسرش را در نجف اشرف بعد از نقل مدفون ساختند.
انتهای پیام/ک
– See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930126000586#sthash.fz0MbjLe.dpuf