آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» با صدای همایون شجریان و با آهنگسازی طهمورس پورناظری با تیراژ ۵۰ هزار نسخه منتشر شد. همین خبر کافی بود تا موسیقی دوستان و به طور خاص علاقمندان به صدای همایون شجریان و هنر موسیقیایی منحصر به فرد پورناظری ها، اقدام به خرید آلبوم تازه کنند؛ هشت موسیقی در قالبی متفاوت که بدون تردید یکی از بهترین آلبومهای موسیقی در چند سال اخیر را شکل داده است.
آنگونه که پورناظری تاید داشته، هرکدام از قطعه های این آلبوم با آهنگسازی، سازبند، تنظیم و فرمهای مختلف آهنگسازی کار شده است. تمام قطعههای این آلبوم با کلام هستند و شعرها نیز از میان آثار شاعرانی چون محمدرضا شفیعیکدکنی، هومن زکائی، سیمین بهبهانی و حسین منزوی انتخاب شدهاند و تنها با موسیقی متفاوت و اجراهای اصیل از سازهای ملل مختلف جهان مواجه نیستیم، بلکه کلمات نیز در این بستر موسیقیایی، با حساسیت انتخاب شدهاند.
سازنده موسیقی این آلبوم، تلاش کرده اثری بین المللی بسازد که دیگر ملبل نیز طالبش باشند و ظرفیت بین المللی شدنش وجود داشته باشد و بر همین اساس قطعه “دل به دل” فضای ایرانی و سازبندی ایرانی دارد، قطعه “کولی” مجموعه ستار و آغاز است، قطعه “نه فرشتهام، نه شیطان” برای ساز تار به همراهی گیتار بی نوشته شده و در آن از گامهای معمول موسیقی ایران استفاده نشده و قطعه “شتک” براساس موسیقی تنبور و فلامنکو نوشته شده که اتفاق متفاوتی در موسیقی ایران است.
اما آنچه در نشست رونمایی آلبوم «نه فرشتهام نه شیطان» در حضور محمد رحمانیان، بیژن بیژنی، هوشنگ کامکار، بیژن کامکار، محمد معتمدی، محمد اصفهانی،محمدعلی بهمنی، علیرضا قربانی، علی زند وکیلی، حسین پرنیان و … در تالار وحدت مطرح شد و شاید کمترین تامل را در پی داشت، تولید این آلبوم توسط بخش خصوصی آن هم با هزینه ای تقریباً بیسابقه بود. هرچند پیش از این کمپانیهایی همچون سونی میوزیک اقدام به تولید این آلبوم با مشارکت هنرمندان ایرانی کردهاند اما تاکنون سابقه نداشته آلبوم موسیقی سنتی – آن هم با سرمایه بخش خصوصی با قیمت ۲۰۰ هزار دلار تولید شود و در واقع هر قطعه آلبوم پنجاه هزار دلار برای سازندگانش تمام شود.
طبیعتاً برای بازگرداندن هزینه بیش از ۷۰۰ میلیون تومانی این آلبوم موسیقی که با تولید برخی فیلم های سینمایی در کشورمان برابری میکند، بازگرداند، نه تنها باید پنجاه هزار نسخه به فروش برود، بلکه باید شاهد توزیع سری تازه این آلبوم در بازار موسیقی ایران به عنوان اصلی ترین بازار این آلبوم بود اما آیا میتوان تصور کرد که عمر این آلبوم اینقدر دوام بیابد؟ آنچه مشخص است، سرعت ورود نسخه های کپی رایت به فضای اینترنت به کمتر از ۴۸ ساعت رسیده و این به منزله لو رفتن آلبوم، پیش از فروش چند هزار نسخه اول است که حکم یک مصیبت برای آینده اقتصاد موسیقی به عنوان یکی از عوامل لازم برای بقای موسیقی در این عرصه را دارد.
شاید عدم رعایت قانون کپی رایت جهانی در ایران و همچنین عدم رعایت متقابل کپی رایت نسبت به محصولات ایرانی در سایر نقاط جهان، به عنوان رفتاری متقابل تا زمان تغییر قوانین در کشورمان قابل پذیرش باشد اما اینکه محصولات تولید داخل ایران را نیز مشمول حق مولف ندانیم و عملاً اقتصاد ضعیف عرصههای اینچنینی را ضعیفتر از گذشته نماییم، چه فرجامی در انتظار فرهنگ ایران خواهد بود و آیا میتوان انتظار داشت که بار دیگر آلبومی با بالاترین کیفیت ها منتشر شود و تا جایزه گرمی نیز پیش برود و در این شرایط اگر دیگر موسیقی دانی به واسطه بضاعت اندک اقتصادی، نتواند ریسک تولید آلبوم تازه ای را داشته باشد، مرگ تدریجی فرهنگ و هنر ایران زمین، سرنوشت محتوم پیش رو نخواهد بود؟
همایون شجریان در نشست خبری رونمایی از آلبومش درباره پخش برخی از آثارش از صداوسیما، رویهای متفاوت از استاد محمدرضا شجریان را در پیش گرفت و گفت: «اگر پخش این آثار تنها با هدف شنیده شدن از سوی مردم باشد من استقبال میکنم. اما هرگز دوست ندارم از هنر استفاده ابزاری شود.» و این توجه بیشتر به مردم با از خودگذشتگی و نادیده گرفتن بخشی از حقوق کپی رایتش است که در شرایط منطقی و قانونی، صداوسیما مکلف است که پرداخت کند. ما هم اندکی به موسیقی ایرانی و آینده دارانش احترام بگذاریم و بنیادهای مالی سست این عرصه را اندکی پشتیبانی کنیم.