او را گرچه به عنوان پای ثابت آثار طنز میشناسیم و به قول خودش فیلمنامههای طنز اول در خانه او میآید، اما اعتراف میکند در شرایطی که یک سال است همه کارها را عملا مجانی بازی کرده، گاهی از روی اجبار در آثاری حاضر شده است.
بختیاری این شبها «عصر پاییزی» را روی آنتن شبکه یک دارد اما حرف این مصاحبه درباره این سریال هم نیست. او در گفتگویی صمیمی با مهر، دردهای انباشته شده در دلش را بازگو میکند و در میان حرفهایش از وضعیت نامساعد سینما و دستمزدهایی که فقط به ۷، ۸ نفر میرسد تا موضوع ماهواره و شبکه «من و تو» و فساد مالی در شبکه نمایش خانگی و خیلی حرفهای دیگر میگوید.
از او که میپرسم چرا برای کارگردانی به سمت کارهای طنز نرفته است، میگوید: من اگر بخواهم یک فیلم داستانی بسازم نهایت تلاشم را میکنم به سمت طنز نروم. آنقدر که از طنز خاطره بدی دارم. فیلمی که حالا کار میکنم هم ابتدا درباره خودکشی و افسردگی بود اما احساس کردم بهتر است روی این موضوع تمرکز نکنم. اکنون درباره بازیگران فراموش شده سینما و روابط و قوانین غیرانسانی حاکم بر سینما فیلم میسازم.
بختیاری ادامه میدهد: حرف از ستارههایی است که سالها در خانه نشستهاند و بیکارند و افرادی که ستاره میشوند اما در حد و اندازه این جایگاه نیستند. در خصوص دستمزدهای وحشتناکی که برخی از بازیگران میگیرند و در عوض حداقل دستمزدهایی که به دیگران داده نمیشود… تعادل کفه ترازو سینما به هم خورده است. برخی برای دو، سه روز ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون میگیرند و عده دیگر برای یک ماه کار باید دنبال پولشان بدوند. مثل خود من!
این بازیگر از نقشهایی که برای خانمها مینویسند هم ناراضی است: دوست دارم نقشهایی برای شخص خانمها نوشته شود اما کمتر این اتفاق میافتد. به خصوص در آثار طنز کمتر ممکن است زنان محور قرار بگیرند بنابراین ما مکمل آقایان هستیم. البته حتی در هالیوود هم بازیگران مطرح نقشهای مکمل معمولی بازی میکنند و برایشان بد هم نیست. حضور در سینما و تلویزیون فقط نباید به نقشهای متفاوت خلاصه شود. اما من دوست دارم در فیلمنامهها وقت بیشتری برای زنان گذاشته شود.
شتابزدگی در تولید آثار موضوع دیگری است که بختیاری از آن حرف دارد: عجله کار را خراب میکند اما برخی فیلمها هم ۱۵ روزه ساخته میشود و اثر خوبی هم از آب درمیآید. به ویژه اگر کارگردان به تدوین آشنا باشد، خیلی سریع میتواند فیلم را جمع کند.
وی تأکید میکند: خود من از آن رو در حال مستندسازی هستم که بنا نباشد در هر فیلمی بازی کنم. دیگر این فیلمها نه مرا راضی میکند نه حالم را خوب میکند.
و باز هم آثار طنز که موضوع آنها بخش اعظم درد و دلهای بختیاری است: فیلمهای طنز اصولا اولا در خانه من میآید، نمیدانم چرا اینطوری است! قصد من هم نبود بازیگر طنز شوم. اخیرا هم ۷، ۸ کار را رد کردم. جز «شوخی کردم» مهران مدیری که به سبک کارهای قدیمی مثل «ساعت خوش» و … است و هر قسمت آن به یک موضوع میپردازد. این کار حرفهای تازهای برای گفتن دارد و البته خنده دار است و من در آن نقشهای زیادی بازی کردهام.
او ادامه میدهد: در «شوخی کردم» تمام آیتمها دغدغههای اجتماعی است که مردم با آنها درگیر هستند. دروغ، خشونت، ازدواج، اعتیاد و… اکنون دیگر شرایطی نیست که مردم با هر چیز قاه قاه بخندند. آنها دنبال حرفهای تازهای هستند که تا به حال نشنیدهاند. مردم دلشان کارگردانهای جسوری میخواهد که این حرفها را بزنند. اکنون دیگر زمانی نیست که کمدیهای معمولی هم فروش کند. حالا مردم دنبال فیلمنامه عمیق یا کمدیهای موقعیت هستند.
بختیاری مستندش را برای شبکه نمایش خانگی میسازد و البته به این شبکه نیز انتقاداتی دارد: من موافق شبکه نمایش خانگی نیستم و مطمئنم این شبکه به خاطر فساد مالی تا یک سال دیگر دوام نمیآورد. چرا که شرکتهای پخش فیلم بسیار نادرست عمل میکنند و کارهای زیر میزی زیاد دارند و… اما این موضوعات کم کم آشکار میشود و خورشید زیر ابر نمیماند. این شرکتها از نظر مالی به تهیهکننده کار فشار میآورند. چکهایش را بد پاس میکنند یا اصلا نمیدهند. پولهای بسیاری این وسط بدون اینکه تهیهکنندگان بفهمند حیف و میل میشود. چون من تهیه کننده یک کار بودم میدانم.
بازیگر سریالهای «خانه به دوش»، «شبهای برره»، «دارا و ندار» و «خداحافظ بچه» حسابی از تلویزیون طرفداری میکند: ما شبکههای تازهای مثل نمایش، تماشا، نسیم و… داریم. تلویزیون باید آنقدر پرمحتوا و براساس نیاز مخاطب برنامه بسازد که اصلا نیازی به شبکه نمایش خانگی نباشد. نباید کارگردانهایی چون مهران مدیری یا داود میرباقری به دلیل بودجه کم تلویزیون یا بهتر بگویم نبود بودجه در تلویزیون به شبکه نمایش خانگی روی بیاورند و چشم آنها به این باشد که مخاطب چقدر پول میدهد و از فروشگاه خرید میکند. شاید خط قرمز، محدودیت و عدم جذابیتهای بصری و نبود بودجه باعث رفتن آنها شده است.
او این شبها در شبکه یک سریالی روی آنتن دارد که اصغر نعیمی ساخته است و در اینباره میگوید: ما «عصر پاییزی» را مجانی کار کردیم. در چنین شرایطی انگیزه من به عنوان بازیگر صفر میشود. وقتی تشویقی در کار نیست، بازدهی پایین میآید. روحیه عوامل هم از دست میرود. تا کی میخواهند با بودجه ندادن به تلویزیون این مسیر را ادامه میدهند. تلویزیون یک سال و نیم است بودجه ندارد و اگر این مسیر ادامه پیدا کند صدا و سیما که آبروی مملکت است سقوط خواهد کرد و همه به شبکه نمایش خانگی روی میآورند.
بختیاری تصریح میکند: این شبکه هم اگر با رفتار نادرست مالی پیش برود به سمت اضمحلال میرود و سقوط میکند. ما چارهای نداریم جز اینکه در روابط کاریمان فهیم، هوشمند، واقعبین، مدیر و سالم باشیم اما متاسفانه اکنون هیچ کدام از این خصلتها در ما وجود ندارد.
وی یادآور میشود: شما سراغ هر کسی که با شبکه نمایش خانگی کار کرده بروید محال است گلایه نداشته باشد. شرایط فعلی تنها اشتیاق و امید را از افراد میگیرد و باعث میشود همه دنبال سرهم بندی باشند. با این حال من به تلویزیون مملکتم احترام میگذارم، خودم هم از تلویزیون آمدهام و آنجا احساس راحتی و امنیت بیشتری میکنم. حتی اگر در حال حاضر قرار نباشد دستمزدم را بدهند میدانم سرانجام با من تسویه حساب خواهد شد و با صدا و سیمای مملکتم طرف هستم.
روحیه وطنپرستی بختیاری با این حرفها بیشتر آشکار میشود: در حالی که برخی مدام از ریزش مخاطبان صدا و سیما خبر میدهند حرف من این است که چرا تلاش نکنیم تا این مخاطب را دوباره به دست بیاوریم. چه بسا که برخی وقتها مردم دوباره با همان قوت پای تلویزیون مینشینند. مثل سریال «پژمان». مردم سوژههای خوب را تشخیص میدهند.
این بازیگر میگوید: من از آن آدمهایی هستم که به شدت وطنم را دوست دارم و روی آن تعصب دارم. همیشه هم دلم میخواسته حرفهای تازهای بزنم و در کارهای تازهای بازی کنم، اما در دو سال گذشته برای گذران زندگی مجبور شدهام در کارهایی بازی کنم که در شأن و شخصیتم نیست. امسال هر کاری انجام دادم هیچ پولی از آن دریافت نکردهام. دیگر انگیزهای برای من نمانده و تمام تلاشم این است که حرفی بزنم که در سینما تعادل ایجاد شود. گرچه به حرفهای ما توجهی نمیشود. وظیفه انسانی ما این است که بد بودن شرایط فعلی سینما را آشکار کنیم. صرف کردن حق الناس برای مقاصد شخصی، پارتی بازی، رشوه، وصل شدن به دولت برای گرفتن بودجههای بزرگ و… کار نادرستی است.
بختیاری به سونامی اشاره میکند که در فضای سینما و تلویزیون کشور آمده: باید این سونامی را برطرف کنیم. من به این قضیه خوشبینانه نگاه میکنم و امیدوارم همه چیز درست شود.
او را از بدو پخش آزمایشی شبکه نسیم در این شبکه نیز دیدهایم و گویا قرار است برای آن برنامه هم بسازد: شبکه نسیم برای طنز و سرگرمی و خوب کردن حال مخاطب است. بنابراین دغدغه انسانیام بود به آن کمک کنم. چون در یک شبکه جدید خبری از پول زیادی نیست اما ما باید کارهای جدیدی انجام بدهیم تا دید مردم نسبت به تلویزیون تغییر پیدا کند و آنها «من و تو» تماشا نکنند.
وی تصریح میکند: ایرانیانی که دور از وطنشان از ایران بد می گویند وطن فروش و خائن هستند و من اصلا برنامه های ماهواره را دوست ندارم. یک ایرانی نباید برود آن طرف دنیا سوراخ موش گیر بیاورد و از آنجا ایرانی دیگری را به قیام تحریک کند. تنها کاری که ما باید انجام دهیم امیدبخشی است. ما باید در تلویزیون به این درک و واقع بینی برسیم که هر کدام وظیفه داریم تلویزیون را از این ورطه بیرون بکشیم. خود من به شخصه هیچوقت فراموش نمیکنم که کارم را از تلویزیون آغاز کردهام و این رسانه در مواقع ضروری به کمکم آمده است.
بختیاری یادی هم از مدیر سابق شبکه سه میکند: از اصغر پورمحمدی مدیر قبلی شبکه سه تشکر ویژه دارم که همیشه مثل شیر پشتمان بود و تا وقتی بود نمیدانستیم بی پولی، پاس نشدن چک و رفتار بد چه معنایی دارد. آن زمان هر مسئلهای داشتیم کافی بود پیش او برویم و مشکلمان را مطرح کنیم و با حضور او چالش معنایی نداشت. اما با رفتن او ما بی کس و یتیم شدهایم و کسی را نداریم از ما پشتیبانی کند.
سوال اساسی این بازیگر این است که امثال او این روزها چطور باید زندگی کنند؟ خودش میگوید: وقتی یک سال کار میکنی و همه بعد از اتمام کار تلفنشان را خاموش میکنند و چکها برگشت میخورد، من بازیگر مجبورم برای درآوردن خرجهایم در یک کار ضعیف بازی کنم. مردم بدانند چکهای ما پاس نمیشود و بازیگرانی هم که حرف دستمزدشان مطرح است ۷، ۸ نفر هستند و تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمی کند. آن بازیگران حق عدهای دیگر را پایمال میکنند، من موافق نیستم که بازیگری پولهای هنگفت بگیرد و دیگری ۹ ماه نتواند برای خانوادهاش گوشت بخرد. فیلمی که میسازم هم درباره همین حرفها در سینما و نابرابری شدیدی است که بین بازیگران به وجود آمده است.