به نظرم نیاز جامعه امروز خندیدن است. حتی یکی از دوستان منتقد چندی پیش در جایی گفته بود عطاران برای اینکه مردم را بخنداند حاضر است شلوارش را هم پائین بکشد. من حاضرم برای خنداندن مردم شلوارم را هم پائین بکشم. من یک ذره جلوی احساساتم را گرفتم اما این واقعا نیاز جامعه است.»
این گفته ها، واکنش تند جمشید مشایخی را در پی داشت که از مدتی پیش به واسطه حرکت عجیبش در خصوص تمایلش برای سفر به اسپانیا جهت عذرخواهی از لیونل مسی مورد انتقاد قرار گرفته بود. مشایخی در انتقاد به صحت های عطاران گفته بود: «آقای عطاران شما میتوانستید برای خندان مردم بگوید از بالای یک درخت چنار به پایین میپرم نه آنکه آن حرف زشت را که من از گفتن آن خجالت میکشم را به زبان بیاورید؛ آنوقت ما بخاطر این بیاخلاقی ها به او جایزه هم میدهیم! ما هنرمندان با اخلاق بسیاری در این مملکت داریم و باید بدانیم هر حرفی را کجا و چگونه بزنیم. هنرمندان ما باید یادبگیرند که معلم اخلاق باشند.»
مورد بعدی این بی اخلاقی ها به سعید راد ارتباط می یابد، جایی که او به همراه ابراهیم حاتمی کیا و مریلا زارعی به عنوان عوامل فیلم «چ» در حاشیه حضور در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) در جمع خبرنگاران اظهار کرد: «ما از کودکی سینه زن امام حسین (ع) بودیم و در تمام عمر نیز در چنین مکانهای مقدسی رشد پیدا کردیم… .» که این اتفاق نیز در کنار صحبتهای جمشید مشایخی قرار گرفت و یک واکنش مشابه را در پی داشت که همان مچ گیری غیراخلاقی بود.
ضدفرهنگ مچ گیری در تعقیب حیثیت جمشید مشایخی و سعید راد
برخی اشخاص که موافق گفتههای این دو بازیگر نبودند، برای نقدشان اقدام به بازبینی فیلمهایی که آنها پیش از انقلاب جزو بازیگرانش بودند پرداختند و قطعات غیرقابل انتشار با عرف کنونی سینمای ایران از این فیلم ها را استخراج و مکرر بازنشر کردند. بدون شک مشایخی و راد این آثار را تایید نمی کنند و این بازیهایشان نیز مربوط به دوره ای می شده که قاطبه سینمای ایران به این شکل بوده و ایشان در سال های پس از انقلاب، کارنامه ای از آثار مهم را دارند که اساساً فیلم های آنچنانی را در حاشیه برده است. واقعیت آن است که ملاک حال فعلی افراد است برای چنین موقعیت هایی است که متکی بر نامه امیرالمونین به مالک اشتر است: «ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن، شاید سحر توبه کرده باشد».
مشایخی به تنهایی در بیش از یکصد فیلم و ده ها مجموعه تلویزیونی نقش آفرینی کرده که تنها کمتر از یک سوم این آثار مربوط به سالهای پیش از انقلاب است و عموم مردم این بازیگر پیشکسوت را با نقش های پس از انقلابش می شناسند. سعید راد نیز اگر پس از انقلاب با دشوارهای فراوانی برای ادامه بازیگری مواجه نمیشد، کارنامه ای وسیع تر از اینها داشت و در فیلمهای بیشتری نظیر «دوئل» و «چ» حضور می یافت و او نیز در دوره ای آن نقش ها را داشته که فضای سینمای ایران آنچنان بوده و این نقش آفرینی ها منحصر به این دو بازیگر نیست و بسیاری از پیشکسوتان سینمای ایران در آن فضا جزو عوامل سینما بوده اند.
بنابراین اینکه حرف های دو موسپید سینما را با تورق چند برگ از سوابق شان، به چالش کشید و گذشته شان را پیش رویشان آورد و تلاش کرد بدین ترتیب اصالت نقدهایشان را به چالش کشید، چندان وجهه خوبی ندارد. هنوز فراموش نکردهایم که چگونه برخی سیاسیون در سالهای اخیر به واسطه مچ گیریهایشان مورد نقدهای سنگین قرار گرفتند؛ مچ گیریهایی که سوای صحت و سقم ادعای مطرح شده، درباره شیوه عمل به کار رفته در آنها و غیراخلاقی بودن این شیوه عمل، شاهد نقد آنها بودیم. در واقع سوای اینکه برخی از این گفتارها اصالت نداشت و تنها اتهام زنی بود، بحث بر این محور شکل گرفت که مچ گیری نمی تواند منجر به نقد سازنده، اخلاقی و منتهی به اصلاح شود.
هنوز فراموش نکردهایم که چگونه برخی سیاسیون در سالهای اخیر به واسطه مچ گیریهایشان مورد نقدهای سنگین قرار گرفتند؛ مچ گیریهایی که سوای صحت و سقم ادعای مطرح شده، درباره شیوه عمل به کار رفته در آنها و غیراخلاقی بودن این شیوه عمل، شاهد نقد آنها بودیم. در واقع سوای اینکه برخی از این گفتارها اصالت نداشت و تنها اتهام زنی بود، بحث بر این محور شکل گرفت که مچ گیری نمی تواند منجر به نقد سازنده، اخلاقی و منتهی به اصلاح شود.
از این حیث، شاید بهتر باشد پیش از آنکه سرهایمان را بالا بگیریم و دیگرانی که در مسند هستند را نقد کنیم، نسبت رفتار خودمان را با رفتار آنها بسنجیم و دریابیم که آیا خودمان عملکردهای مشابه را انجام نمیدهیم و در تناقضی آشکار برخی کارگزاران را بابت رفتاری که خودمان هم انجام میدهیم، نقد نمیکنیم.