به گزارش خبرنگار حوزه سینما کمال مهر؛ نامزدهای بخش سودای سیمرغ در سی و دومین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.
کسی که فیلمها را دیده و حالا اسامی نامزدها را میشوند، هرچقدر از تحیر خود بگوید کم گفته است.
این انتخابها رسما یک زورگویی مضحک است که مخاطب را در حسی میان تراژدی و کمدی در جا سرگیجه می کند.
امسال آثاری که الف بچههای سینما هم بهترشان را میسازند، در بخشهای مختلف فستیوال کاندید شدهاند اما نام برخی از برجسته ترین شاهکارهای هنری در میان نیست.
به طور مشخص میتوان گفت در حق آثاری مثل چ (ابراهیم حاتمی کیا)، امروز (سید رضا میرکریمی)، آرایش غلیظ( حمید نعمت الله)، طبقهی حساس( کمال تبریزی) و شیار ۱۴۳ ( نرگس آبیار) ظلم فاحشی شده و در آن سو فیلمهای پرت و پلایی که هر کدام به تنهایی قادرند برادران لومیر را در آن دنیا از اختراع سینما پشیمان کنند، در بخشهای مختلف و متعددی مفتخر به نامزدی سیمرغ شدند.
میشود به نامزد شدن اشباح( داروش مهرجویی) در چند بخش مختلف خندید. مخصوصا وقتی به یاد می آورم هنر پیشهای که حالا به خاطر بازی در همین اثر نامزد سیمرغ نقش مکمل شده( هنگامه حمید نژاد) قبل از نمایش فیلم از حضار تقاضا کرد که کار را تا انتها ( تحمل) کنند و از سالن خارج نشوند.
یا می شود نشست و گریه کرد وقتی فیلم نامهی ( آذر، پرویز، شهدخت و دیگران) نامزد سیمرغ میشود یعنی سناریویی که قسم میخورم اگر در ترم دوم دانشجویی آن را سر کلاس فیلم نامه می بردم ، حتما میافتادم.
هرچقدر هم که حافظه ما ضعیف باشد هنوز یک هفته هم نگذشته!
دربارهی دلیل کاندید شدن فیلم بهروز افخمی در چند بخش مختلف هم فقط دو جمله دارم؛ (او پارسال داور همین جشنواره بود و لابی دارد) و البته دربارهی مهدی فخیم زاده که به خاطر یک بازی واقعا آبکی و بی رمق نامزد بهترین نقش اول مرد شده هم همان توضیح دو جلمه ای کار می کند؛ ( او هم پارسال در همین جشنواره داور بود و…)
من قصد کاسب کاری سیاسی ندارم که مسئله بعضی همکاران رسانهای ام بخواهم این تصمیم ناعادلانهی نامزدیها را به انگیزه های جناحی ربط بدهم، چون بین آنهایی که در حقشان جفا شده هم بسیارانی متعلق به جناح سیاسی حاکم هستند. اما دلیل واقعی این ظلمانهای فاحش را میدانم، دلایلی که از سیاست ورزیهای پلیدانه هم پلیدتر است؛ زدوبندها و لابیهای سینمایی، رفاقتها و حساب کتابهای پشت پرده، منافع جریانهای مافیایی سینمایی ایران و… .
سکانس آخر جشنوارهی امسال را باید (وداع با آبرو) اسم بگذاریم و نادمانه و معترض بگوییم: ملاک ضعف و قوت آثار سینمایی ایران برای ما هرچه باشد داوریهای فجر نیست.