“به این هم شیعه توجه کند هم سنی. بازی دشمن را نخورند. آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر شود به دنیا، اینها مثل هم هستند. هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند.”
تصاویری از هفته وحدت سال گذشته که «تشیع انگلیسی» را بسیار عصبانی کرده است
حسن رحیمپور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، از جمله افرادی بودند که روشنگری درباره “شیعه انگلیسی” را آغاز کردند. اوج تبیین این جریان، چند سال قبل در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران صورت گرفت. در این سخنرانی، رحیمپور از بدعتهای جریان موسوم به “تشیع لندنی” در کشور پرده برداشت و هدف این جریان را “احمق نشاندادن شیعه” عنوان کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه ما دو نوع عزاداری و محرم داریم گفت: اولین روضه رسمی برای امام حسین(ع) را یزید خواند و اولین روضه حقیقی را زینب(س) خواند؛ امروز در جامعه شیعه هم دو تیپ عزاداری و مداح داریم؛ ما هم روضه زینبی داریم و هم روضه یزیدی. از نگاه امام و رهبری، ماکسانی داریم که به تعبیر امام(ره) اسلام آمریکایی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب تشیع انگلیسی دارند.
سخنرانی رحیمپور ازغدی در نماز جمعه تهران پیرامون مخالفان وحدت اسلامی و تفرقهافکنان
سابقه MI6 در فرقهسازی و تفرقهافکنی
پادشاهی بریتانیا سابقهای تاریخی در تفرقهافکنی در مستعمرات خود بویژه ممالک اسلامی داشته و دارد؛ سیاست “تفرقه بیانداز و حکومت کن” ( به انگلیسی divide and conquer) نیز برگرفته از رویکرد تاریخی انگلیسیها به سیاستخارجی است.
فرقهسازی و ایجاد انشعاب در ادیان از جمله دستورکارهای سرویس اطلاعاتی در جهان اسلام بوده است؛ پیدایش فرقههای وهابیت و بهاییت از جمله طرحهای سرویس اطلاعاتی انگلیس برای ممانعت از اتحاد جهان اسلام بود که گرفتارشدن برخی کشورهای اسلامی در این دام، آنچه امروز – نه تنها در دنیای اسلام – بلکه در سراسر جهان با عناوینی چون افراطگرایی و … از آن یاد میشود را رقم زده است. (گزارش ویژه مشرق از سرویس اطلاعاتی انگلیس)
نام مستر همفر (Hempher) جاسوس بریتانیا در قرن ۱۸ را کمتر کسی است که نشنیده باشد؛ همفر و ۸ عامل اطلاعاتی دیگر از سوی وزارت مستعمرات انگلیس مأموریت یافتند تا با سفر به کشورهای اسلامی از دولتهای آنان جاسوسی کنند. همفر به ترکیه رفت و با نام محمد به فراگیری علوم اسلامی و قرآن مشغول شد. سپس به عراق رفت و با محمد بن عبدالوهاب ملاقات نمود. همفر از آن پس با عبدالوهاب بسیار صمیمی و برای انجام وظیفه محول شده از سوی دولت بریتانیا برای شوراندن مردم علیه دولت عثمانی و فتنهانگیزی بین مسلمانان دست به کار شد.
محمد بن عبدالوهاب با هدایت سرویس اطلاعاتی انگلیس در سال ۱۱۴۳ قمری مذهب یا فرقهای تازه تاسیس کرد که امروز “وهابیت” نامیده میشود.
پس از آن نظریات عبدالوهاب برخلاف دستورات اسلام آغاز شد و با تحریک همفر، عبدالوهاب تا مرز اعلام پیامبری نیز پیش رفت. سرانجام با تلاشهای همفر، محمد بن عبدالوهاب – که به استناد متون تاریخی و شهادت شخصیتهای زمانهاش جوانی سرکش، تندخو و سطحینگر بود – به همراه محمد ابن سعود از سال ۱۱۴۳ه.ق مذهب تازهای را تاسیس کرد. در اینجا ضروری است وجه تسمیه، واژه وهابی برای فرقه ساختگی محمد ابن عبدالوهاب روشن شود. کلمه وهابی از نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است، اما خود وهابیان این نسبت را صحیح نمیدانند.
(گزارش ویژه مشرق از ریشههای شکلگیری وهابیت)
از دیگر تلاشهای استعمار بریتانیا برای انشعاب در دین اسلام، حمایت از فرقههای بابیه و بهائیه بود که در قرن ۱۸ و ۱۹ با سرمایهگذاری بر افراد متشرع اما نادان که از اسلام تنها گوشهنشینی و عبادت بدون تفکر را برگزیده بودند، انجام شد. این افراد نیز با تحریک عوامل سرویس اطلاعاتی انگلیس تا ادعای پیامبری پیش رفتند. سید محمد علی شیرازی ملقب به محمد علی باب که از نوجوانی به عبادات طولانی و راز و نیازهای غیرعادی مشهور بود، پس از سالها ریاضت، به ناگاه با رها کردن درس و عبادت برای انجام کارهای اقتصادی به بوشهر رفت. در بوشهر با خانوادههای تاجران انگلیسی یهودی در این شهر همکاری میکرد تا اینکه در سال ۱۲۶۰ قمری ادعای بابی (دروازه ارتباط با امام زمان عج) کرد و با حمایت همان کانونهای با نفوذ انگلیسی به سرعت شهرت یافت و اینگونه به مردم القاء شد که علم او – که حاصل چندسال عبادت و ریاضت بود – لدنی و الهی است و لذا محمد علی در سن ۲۴ سالگی ادعای بابیت و سپس ادعای مهدویت کرد و پس از آن، همان شد که انگلیسیها بدنبال آن بودند. قائلههای متعدد در نقاط مختلف کشور بر سر ادعای امامت جوانکی که چند صباحی ادعیه و متون دینی را تورق کرده بود، شکل گرفت و حکومت وقت ایران برای خواباندن این شورشها که عمدتا از سوی هواداران او در مقابله با مخالفان این مدعی دروغین بود، مجبور به تبعید چندباره او و در نهایت به جرم ادعای دروغین، به فرمان شهید میرزا تقیخان امیرکبیر اعدام شد.
اعدام محمد علی باب در سال ۱۲۶۶، پایان کار انگلیسیها نبود و میرزا یحیی نوری (معروف به صبح ازل) بلافاصله پس از او اعلام جانشینی کرد و این زنجیره انحراف و فرقهسازی ادامه پیدا کرد تا به برادرش میرزا حسنعلی نوری (معروف به بهاءالله) از یاران نزدیک محمدعلی باب رسید. پیروان مدعی میرزا یحیی نوری را “ازلی” و پیروان حسنعلی را “بهائی” نامیدند تا از دل بابیه، دو فرقه دیگر متولد شود و پیروان همین دو فرقه نیز به تکفیر و مبارزه با یکدیگر مشغول و سرگرم شوند.
دولت عثمانی این دو را به ترتیب به قبرس و فلسطین تبعید کرد و هردو در همان تبعیدگاههایشان مُردند. فرزند حسنعلی به نام میرزا عباس (عباس افندی) معروف به عبدالبهاء با حمایت دولت انگلیس اعلام جانشینی کرد و از طرف دولت این کشور نیز نشان و لقب عالی “سِر” (Sir) را دریافت کرد. جدا از فراز و فرودهای فرقههای ضالهای چون بابیه و بهائیه و حتی وهابیت، این روند تفرقهافکنانه با حمایت انگلیس و رژیم اسرائیل تا به امروز ادامه پیدا کرده است و اکنون اوج آن را در سرزمینهای اسلامی شاهد هستیم. اکنون مرکز اصلی بهائیت نیز در بندر حیفا در فلسطین اشغالی واقع شده است.
مراسم اعطای نشان دولتی انگلیس به عبدالبهاء
تشیع انگلیسی، شعبهای از “اسلام آمریکایی” است؛ فرقهای که با شهادت و جهاد نسبتی ندارد. بیخطر برای طاغوت و ظالمین و از کنار آمریکا و اسرائیل نیز با سکوت عبور میکند. “شیعه انگلیسی” ترجیح میدهد بر پیکر خونین امام حسین (ع) گریه و مویه کند تا در رکاب پسر رسول خدا کشته شود. تشیع انگلیسی هدفش حرکت در مسیر اصلاح دین رسول خدا نیست و تنها بر تفرقه و اختلافات تأکید دارد. “تکفیر” میکند. ناسزا میگوید. به مقدسات سایر مسلمانان توهین میکند و به تنها حکومت شیعی جهان میتازد.
رهبر انقلاب بر اصلی و فرعی کردن دشمنان تأکید فراوان داشته و دارند. تشیع انگلیسی دشمن فرعی نیست. نقشه همان دشمنان اصلی است؛ توطئه شومی که یک شاخهاش در لباس داعش سر برآورده است، شاخهای در هیبت “وهابیت و جاهلیت”، شعبهای هم در لباس “بهائیت” مُتِهَتِک به احکام و اصول اسلامی. “تشیع انگلیسی”، شیعه را خونریز و غیرعقلانی و افراطی نشان میدهد؛ حال آنکه امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) مظهر عقلانیت و عدالت هستند. تیغ شیعه در برابر جبهه کفار و دشمنان اسلام از نیام بیرون میآمد؛ و میآید. شیعه انگلیسی تیغ بر روی برادر مسلمان خود میکشد و در برابر کفار و مستکبران خضوع میکند. شیعه انگلیسی، در یک کلام “بیخاصیت” است.
رحیمپور ازغدی: من آنها [شیعه لندنی] را قالتاق میدانم. یک عده از اینها در حوزه ریشه دارند. اما در منشور روحانیت میگوید استعمار در فرهنگ حوزههای ما نفوذ کرده است و اولین القایشان جدایی دین از سیاست است.
سیاست “تفرقه بیانداز و حکومت کن” انگلیس پس از فرقهسازی بر بستر اختلافات عقیدتی، با تضعیف تشیع در برابر سایر مذاهب اسلامی ادامه پیدا کرد. اما این تضعیف مستقیم شیعیان نبود؛ بلکه با میزبانی از شیعیانی بود که با جهل خود (یا همراهی با MI6)، تشیع و شیعیان را هدف گرفتند. تربیت مرجعیت در لندن، تبلیغ آزادانه شیعیان افراطی مورد نظر از انگلیس (و آمریکا) و راهاندازی شبکههای متنوع در انگلیس و آمریکا از جمله این اقدامات است
یکی از ردپاهای اولیه نفوذ انگلیس در تشیع به زمانی بازمیگردد که میرزای شیرازی به مقابله قراردادهای استعماری انگلستان پرداخت و علمای شیعه پس از آن در هر فرصتی بر ضد این قدرت استعمارگر فتوای جهاد و مقاومت میدادند. دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور میزبان برخی از مراجع شیعه شد و با بهرهگیری از از محبوبیت آنها در اروپا، بستر پرورش طلبههای جوان با گرایشهای ضد نظام اسلامی و در مغایرت با روش غالب مراجع عظام شیعه در قم و نجف، فراهم کردند.
این پرورش “روحانی لندنی” ادامه پیدا کرد تا امروز به مرحله معرفی “مرجعیت انگلیسی” رسید و مراجعی از خاندانهای شناختهشده، متأسفانه در مسیر طراحی شده MI6، تا مرحله زیرسؤال بردن اصل و اساس نظام اسلامی، مراجع گرانقدر شیعه و ولایت فقیه و … پیش رفتهاند. اسلام و تشیع مورد نظر این افراد، نه کاری به سلطهگری آمریکا دارد و نه مشکلی با اشغالگری رژیم اسرائیل. نه دفاع از کودکان مظلوم غزه را وظیفه خود میداند و نه نسبت به داعش حساسیتی نشان میدهند؛ انگلیسی که به تعبیر امام (ره) خبیثتر از آمریکا و شوروری است و آمریکا را به آزادی بیان میستایند و علنا اعلام میدارند که ما را با کار آمریکا و انگلیس و اسرائیل چه کار است.
روحانیون مورد حمایت انگلیس در این شبکهها – متشکل از مراکز فرهنگی، حوزههای علمیه و شبکههای ماهوارهای – با ترویج افکار و اعتقادات افراطی از یکسو شیعیان را به لعن و برائت از اهل سنت دعوت و تشویق میکنند و از سوی دیگر مجاهدان شیعه در مبارزه با تروریستهای تکفیری را با زشتترین الفاظ خطاب میکنند تا از این منظر نیز تشیع انگلیسی گزندی را متوجه تروریستهای مورد حمایت غرب و در صدر آن انگلیس نسازد.
نمونهای از راهپمایی “برائت” در هفته وحدت توسط معدود هواداران مرجعیت انگلیسی در سالهای گذشته
امروز انگلیس تمام تجربیات تاریخی خود را بکار گرفته است تا با اختلافات تازه، انتقام خود را از جبهه مقاومت در برابر استعمار بگیرد. انتقامی که با شهادت میرزای شیرازی نتوانست دل این جبهه را آرام کند و داغ فتوای تحریم تنباکو را با ایجاد اختلاف در فتاوای ضد استعماری نظیر تحریم قمهزنی و لعن و امثالهم جبران کند.
اما تشیعی که مظهر عقلانیت و آگاهی و ایستادگی در برابر ذلت و ظلم است، با ضدتبلیغ این گروه کوچک اما با شبکه گسترده رسانهای، به عنوان جریانی کمخرد، عصبانی و خشن معرفی میشوند. مصداق این تبلیغ را میتوان با جستجوی ساده عبارت “Shia Muslim” مشاهده کرد که تصاویری که موتورهای جستجو برای عبارت “مسلمان شیعه” پیشنهاد میدهند، عمدتا عکسهای مراسم قمهزنی و مشابه آن است.
تغییر چهره “تشیع” از عقلانیت به کمخردی و خشونت از جمله کارکردهای “تشیع لندنی” است
حجتالاسلام محمد سعید بهمنپور رئیس مرکز تحقیقات کالج اسلامی لندن در تبیین این جریان میگوید: یکی از کارکردهای تشیع انگلیسی ممانعت از قدرت گرفتن یک حکومت شیعی مانند ایران است. اساسیترین سؤال از این جریان این است که اگر شما واقعا شیعه هستید، چرا با قدرتگرفتن یک حکومت شیعی مقتدر که مروج مذهب تشیع در جهان است مخالفت میکنید؟ آیا با این که ایران عهدهدار ترویج عقاید شیعه در جهان است، صرفا به این دلیل که با قمهزنی مخالف است به او فحش میدهید و تضعیف میکنید؟ این چه نوع تشیعی است؟ این اصلا چه نوع دینی است؟
این استاد دانشگاه کمبریج میگوید: اگر تاریخ استعمار ۲۰۰ ساله انگلیس را در نظر بگیرید، ملاحظه خواهید کرد که در همه جای دنیا این کار – بهرهگیری از اختلافات مذهبی – را کردهاند. حتی امثال بن لادن بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، در لندن دفتر و پایگاه داشتند و انگلستان تصمیم داشت او را حفظ کند، چون نقطه خوبی برای ایجاد اختلاف در جهان اسلام بود. الان گروههایی هستند که خودشان را شیعه مینامند و متاسفانه در انگلستان پایگاههای قویای هم دارند و باعث آبروریزی و شرمندگی تشیع شدهاند. اینها سعی میکنند از تشیع چهرهای را نشان بدهند که اولا «تشیع حزبی» است، یعنی بدون اینکه بدانیم اختلافمان چیست، با یکدیگر دعوا میکنیم و ثانیا از اسلام چهرهای را ارائه میدهند که چهره یک دین الهی و جهان شمول نیست. اگر از همه مردم دنیا بپرسید که آیا علاقهمند هستید به این دین بگروید و اگر روزی آزاد بودید در صورت انتخاب اسلام، تشیع یا تسنن را انتخاب کنید، آیا این تشیع را انتخاب میکنید؟ گمان میکنم با تصویری که در اینجا – انگلیس – از تشیع نشان داده میشود، همه پاسخ منفی خواهند داد و از خود خواهند پرسید چرا باید یک روز در سال دور هم جمع شویم و با زنجیر، خودمان را خونین و مالین کنیم و بچههای دو سه سالهمان را بیاوریم و سرشان را زخمی و خونین کنیم؟! این چه چهرهای است که ما داریم از تشیع نشان میدهیم؟! تشیع ما فقط شده است فحشدادن و ناسزاگویی به مقدسات دیگران.
هیچ انسان آزادهای تمایلی به گرویدن به تشیعی که از انگلیس ترویج و تبلیغ میشود ندارد و این یکی از ضربات بزرگ “تشیع انگلیسی” به تشیع واقعیست.
هزینه دولت انگلیس برای ترویج قمهزنی
گفته شد روحانیون و مرجعیت انگلیسی بطور مستقیم از سوی دولت انگلیس مورد حمایت قرار دارند و امکانات تبلیغی در اختیار آنها قرار داده میشود. تنها در یک مورد طی دو سال گذشته حدود ۴۰۰ هزار کارت برای تقویت قمهزنی در انگلستان برای افراد مختلف پست شده است که حداقل فقط یک میلیون پوند هزینه ارسال این کارتها بوده است. اصطلاح “شیعه انگلیسی” هم به این دلیل است که بسیاری از این عقاید و افکار از شبکه های انگلیسی پخش میشوند.
تشیع انگلیسی یک نوع حزب سیاسی است که دارد بسیار با برنامه و قوی کار میکند. بنابراین، این چیزی که به عنوان شیعه انگلیسی مطرح میشود، مساله اصلیاش این است که نوک حمله از روی استکبار برداشته و متوجه مسلمانان شود. اگر ما شیعیان که ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت مسلمانان هستیم، بگوییم استکبار اولویت اول ما نیست و جنگ اصلی ما با آن ۸۵ درصد مسلمان است، این طرز فکر از کجا آب میخورد؟ آبشخور این فکر سخیف کجاست؟ [۲]
ورود پارلمان انگلیس به جریان «تشیع انگلیسی»
مراکز علمی – فرهنگی جریان «تشیع انگلیسی»
اشاره شد که جریان انحرافی شیعه، با کمک مستقیم و غیرمستقیم دولت انگلیس – و آمریکا – شبکهای در هم تنیده آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی در اختیار گرفتهاند. این مراکز آموزشی، فرهنگی و شبکهها در ایران و عراق تا انگلیس و آمریکا در حال فعالیت هستند.
این جریان در عراق حوزههای علمیه متعددی راهاندازی کرده است که هدف اصلی آن تربیت روحانی منبری با محوریت امام حسین (ع) است. تشیع انگلیسی توانسته است با بهرهگیری از عشق مردم عراق به سیدالشهداء، در کربلا جای خود را در میان مردم باز کند.
حوزه شیخ احمد بن فهد الحلی در کربلا، با امکانات کامل با بیش از ۴۰ حجره در حال فعالیت است و دو مرکز «مؤسسه الرسول الأعظم الثقافیه» و «مرکز الثقافی الإسلامی» در آن وجود دارد. این حوزه همچنین ۴ کمیته تخصصی «هیئتها»، «مجالس حسینی»، «برگزاری جشنها و جشنوارهها» و کمیته «کنفرانسها و همایشها» نیز دارد. موسسه خیریه ۱۴ معصوم، مرکز پژوهشی الفرات، موسسه التقی، موسسه رسول اعظم (دارای شعبههای متعدد در سراسر عراق)، دانشگاه جهانی اهل بیت، خبرگزاری الشیعیه للأنباء از جمله مراکز وابسته به جریان مذکور است.
موسسه الرسول الاکرم، موسسه الامام الجواد، مستشفی سیدالشهداء، مستوصف ولی الله الخیری، موسسه سید الشهداء للقرض، موسسه الزهرا، هیئت بیت العباس،مدرسه الامام رضا، موسسه الإمام الهادی، شبکه الثقافه، هئت المحسنیه، مجمع العسکریین و چند موسسه و مرکز دیگر نیز از جمله پایگاههای نزدیک به «تشیع انگلیسی» در ایران و مروّج عقاید مورد نظر این جریان است.
رسانههای تفرقهافکن «تشیع انگلیسی»
طبق بررسیها و پیگیریهای صورت گرفته، تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی، ۱۴ شبکه ماهوارهای وابسته به مکتب لندنی مورد اشاره، فعالیت میکردند که قرار است در سال جدید میلادی، ۲ شبکه دیگر به آن اضافه شود. هدف از تأسیس این شبکهها، تحقق رؤیای مرجعیت لندننشین برای ترویج تفکر مورد نظر به دورترین مناطق و با زبانهای مختلف است. این شبکهها مابین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ راهاندازی شدهاند. این شبکههای ماهوارهای در حالی آزادانه به تبلیغ مشغول هستند
راهبرد اصلی کسب درآمد و هزینههای این شبکهها جمعکردن پول از خود مخاطبان و بینندگان این شبکهها قرار داده و اعلام شده است و برای این منظور، دفاتر و حسابهای بانکی در سراسر جهان راهاندازی شدهاند.
شبکههای ماهوارهای نزدیک و وابسته به «تشیع انگلیسی»
۱-شبکه مرجعیت: به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی برنامههای مختلفی از جمله پاسخگویی به سؤالات شرعی، تبلیغ سایر مراکز مرتبط با حلقه انحرافی شیعه پخش میکند.
۲- شبکه جهانی امام حسین(ع) ۱: این شبکه به زبان فارسی برنامههایی با محوریت “احیاء امر اهل بیت (علیهم السلام) و مدیریت افکار عمومی راهاندازی شد. دفتر مرکزی آن در کربلای معلا و کنار بارگاه ملکوتی سیدالشهداء قرار دارد و در ساعات زیادی از روز، بصورت زنده تصاویر دوربینهای حرم حسینی (ع) را پخش میکند.
۳- شبکه جهانی امام حسین (ع) ۲: این شبکه برنامههای فوق را به زبان عربی پخش میکند.
۴- شبکه جهانی امام حسین (ع) ۳: شبکه امام حسین ۳ نیز نسخه انگلیسی دو شبکه فوق است.
مجموعه شبکههای جهانی امام حسین (ع) عموما به نشر عقاید و شعائر امام حسین (ع) اهتمام میورزد. جهت کلی عقاید نشرشده، همان جهتی است که از لندن حمایت و هدایت میشود.
۵- شبکه سلام: این شبکه که از سال ۲۰۰۵ فعالیت خود را آغاز کرده است، مدعی است به هیچ حزب سیاسی و جریانی وابسته نیست. مدیر این شبکه “محمد هدایتی” ساکن آمریکاست و از مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه محسوب میشود. در جریان حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ ایران، شبکه سلام به حمایت از معترضان و اغتشاشگران پرداخت که مورد اعتراض برخی از خطیبان این شبکه و جدایی آنها از این مجموعه شد.
۶- شبکه جهانی اازهراء (س) و شبکه المهدی (عج): شبکه الزهرا هم بر روی ماهواره هاتبرد و به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی برنامه تولید میکنند
۷- شبکه ماهوارهای فورتین: این شبکه هم بصورت شبانهروزی، بدون درخواست هرگونه کمک مالی درحال پخش برنامه برای مردم عربزبان است. از جمله مواردی که در این شبکه بصورت ویژه تبلیغ میشود، قمهزنی برای امام حسین (ع) است که از سوی کارشناسان این شبکه امری مستحب شمرده شده است.
۸- شبکه الأنوار: این شبکه هم از سال ۲۰۰۴ بر روی سه ماهواره فعالیت خود را آغاز کرد. برنامههای این شبکه از لندن پخش میشود اما دفتر مرکزی آن در کویت است. الأنوار یکی از شبکههای مذهبی مهم در عراق محسوب میشود و افکار شیعه لندنی را ترویج میکند.
۹- شبکه بقیع: این شبکه دو سال پیش تبلیغ دین و رساندن صدای شیعه در سراسر دنیا، دفاع از مظلومیت ائمه و …
۱۰- شبکه العقیله
۱۱- شبکه امام صادق (ع)
۱۲- شبکه جهانی حضرت خدیج (ع) : پخش برنامههای مذهبی به زبان اردو و زبانهای جنوب آسیا…
۱۳- شبکه سلام
۱۴- شبکه فدک: «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» مدیر این شبکه متولد ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۵ شمسی) و فارغالتّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راهاندازی «هیئت خدّامالمهدی» در کویت میگذشت که تندرویهایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.
اما این جوان جسور چشم انگلیسیها را گرفته بود؛ پس %