به گزارش گروه وبگردی«کمال مهر»،با توجه به اهمیت ازدواج و آثار سازنده و مثبت آن در زندگی، دین مبین اسلام سفارش فراوانی بر این سنت نبوی و امر الهی داشته است به طوریکه تاکید شده کسى که ازدواج کند، نیمى از دین خود را حفظ نموده است.
اما علی رغم همه این تاکیدات، طی سالهای اخیر شاهد کاهش میل و رغبت جوانان به ازدواج هستیم؛ به طوریکه بسیاری از جوانان به دلایل محتلف از ازدواج سرباز زده و به تجردگرایی روی آوردهاند.
این موضوع امروزه به دغدغهای بزرگ برای والدین و خانوادههایی تبدیل شده که آرزوی عروسی فرزندان و سروسامان گرفتن زندگی آنها را دارند.
حال سوال اینجاست که چرا با وجود همه محاسن و آرامش خاطری که در ازدواج نهفته است، جوانان مثل گذشته تمایلی به تشکیل خانواده ندارند و زندگی مجردی را ترجیح میدهند.
وی در ادامه حساسیت بالای خانوادهها را هم یکی از عوامل کاهش ازدواج جوانان ذکر کرده و بیان میکند: باتوجه به اینکه تعداد فرزندان کم شده و والدین آنها را در ناز و نعمت بزرگ کردهاند؛ لذا توقع دارند دخترانشان پس از ازدواج نیز از موقعیت مالی خوبی برخوردار باشند؛ بنابراین در خصوص ازدواج فرزندانشان بسیار سختگیرانه عمل میکنند.
ساناز محبی دختر جوان ۲۷ ساله ایده ال گرا شدن جوانان را مهمترین دلیل کاهش ازدواج عنوان کرده و میگوید: به عقیده من مشکل فقط مباحث مالی نیست؛ چراکه بسیاری از دختران و پسران با وجود داشتن موقعیت مالی مناسب، همچنان از ازدواج گریزانند؛ زیرا جوانان امروزی ایدهال گرا شده و دوست دارند طرف مقابلشان همه چیز تمام باشد.
وی ادامه میدهد: زیبایی و داشتن چهره مقبول از شاخصههای مهم دیگر برخی جوانان در امر ازدواج به شمار میآید؛ به همین دلیل ضمن صرف هزینه برای زیباتر شدن خود، خواهان ازدواج با همسری زیبا و خوش چهره هستند.
محدثه غلامی یکی از دلایل عدم تمایل به ازدواج جوانان را مشکلات اقتصادی عنوان کرده و میگوید: همه جوانان فکر میکنند با ازدواج کردن، مشکلات اقتصادی فشار زیادی را به آنها تحمیل کرده و همین موضوع عامل بروز مشکلات بزرگتر در زندگی زناشویی و موجب جدایی و طلاقآنها میشود.
غلامی خاطرنشان میکند: برخی دیگر از جوانان به ازدواج کردن با دید منفی مینگرند که آزادیشان را سلب کرده و تفریحات و خوشیهایشان را محدود میسازد؛ زیرا خوشی و قشنگی زندگی را در گذران ایام با دوستانشان میبینند؛ از سوی دیگر متاسفانه روابط بین دختران و پسران زیاد شده و به همین دلیل دیگر کسی نیازی به ازدواج کردن ندارد.
سهیل رستمی جوان ۳۴ ساله که هنوز مجرد است میگوید: بیکاری، ترس از طلاق، مشکلات اقتصادی و توقع زیاد از زندگی مشترک به خصوص از سوی دختران از عوامل مهم کاهش رغبت جوانان به ازدواج است.
وی اضافه میکند: الان همه جوانان زندگی مجردی را به متاهل شدن ترجیح میدهند و فقط به یک نفر نیاز دارند تا از طریق او نیازهایشان را برطرف کنند؛ کسانی هم که مشتاق زندگی مشترک هستند، شرایط لازمش را ندارند.
وی در پایان میافزاید: در مجموع دو چیز در جامعه امروزی ما منجر به کاهش ازدواج شده و مشکلات فراوانی را پدید آورده و آن این است که پسرها هوسران و تنوع طلب شدند، دختران نیز پول دوست و پرتوقع که همه این عوامل نیز بستگی به تربیت خانوادگی و محیط آموزشی دارد.
حجت الاسلام عباسی کارشناس خانواده میگوید: یکی از عواملی که در بسیاری از مسائل زندگی تاثیرگذار بوده و در مسائل ریزودرشت آن موثر است، فرهنگ میباشد که از جامعهای به جامعه دیگر و از خانوادهای تا خانواده دیگر متفاوت است، فرهنگ به حدی مهم است که رهبری می فرماید؛ فرهنگ آن چیزی است که من حاضرم به خاطر آن جانم را بدهم.
این مشاور خانواده با تاکید براینکه یکی از علل اصلی کاهش ازدواج، فرهنگ است، ادامه میدهد: اگر فرهنگ جامعه، فرهنگ صحیحی باشد همه رفتارها و اتفاقات، تربیت فرزند، ازدواج، تعلیم و تعلم و به طور کلی همه مباحث در مسیر درستی قرار میگیرد ؛ اما در غیر این صورت همه مباحث را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
وی با اشاره به عوامل موثر در شکل گیری فرهنگ صحیح میگوید: آنچه به نظر میرسد موجب اشکال در فرهنگ ما شده است، فرهنگ غرب میباشد که از آن به عنوان مدرنیته یاد میشود و جنگ و مقابله بین سنت و تجدد را مطرح میکند و گفته میشود که ما در حال گذر هستیم و کشورهای جهان سوم در حال گذر از سنت به مدرنیته هستند.
عباسی خاطرنشان میکند: فرهنگ غرب، مدرنیته و تجدد شاید به نظر خیلی از افراد، دارای نکات برجسته و مثبت باشد؛ اما در چشم خیلیها و حتی خودِ غربیها در مسائل مرتبط به انسان بسیار ضعیف، بی مبنا و غلط است به همین دلیل در فضای انسانی به ویژه در بحث خانوادهها، ازدواج و ارتباطات دچار به هم ریختگی فراوانی است.
وی ادامه میدهد: با مراجعه به جوامع سنتی و مقایسه آن با جوامع متمدن، مقایسه فرهنگ روستایی با فرهنگ شهرنشینی، مقایسه تهران با شهرستانها بسیاری از مباحث به صورت کاملا ملموس قابل مشاهده است.
به گفته وی آنچه باعث کاهش ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج شده، فرهنگ است و فرهنگِ ما، چون نه فرهنگی کاملا سنتی و یا مدرنتیه است؛ لذا این مسئله یکی از تبعاتش است.
عباسی عنوان میکند: معتقدم یکی از ریشههای اصلی مشکلات جامعه ما، فرهنگ مدرنتیه و غرب است که به این مسئله دامن میزند؛ البته مجموعه بزرگی از عوامل منجر به کاهش میل به ازدواج در جوانان شده که یکی از مهمترین عوامل، فرهنگ است.
وی در ادامه اضافه میکند: با حل شدن مشکلات اقتصادی خانواده نیز، همچنان مشکل ازدواج بر قوت خویش باقی میماند؛ همچنان که مشاهده می کنیم بسیاری از جوانان مرفه هم تمایلی به تشکیل خانواده و شروع زندگی مشترک ندارند؛ چراکه جوان با خود میگوید وقتی من میتوانم به راحتی نیازهای خود را مرتفع کنم و با هرکس رابطه داشته باشم؛ چرا باید تن به ازدواج و محدودیتهای آن دهم؛ بنابراین مشکل اصلی مسائل اقتصادی نیست؛ بلکه فرهنگ است.
وی میافزاید: متاسفانه هرچه به سمت مدرنیته و جهانی شدن حرکت میکنیم به شیوه انتخاب همسر و بحث ازدواج همچون مباحث کوچه بازاری نگاه میشود؛ اکنون در جامعه بسیاری از افرادیکه در خانوادههای خیلی سنتی و متعصب زندگی میکردند دیگر مثل گذشته به مقوله ازدواج نمیکنند.
این دکترای جامعه شناسی بیان میکند: یکی از مسائل که باعث این تغییر نگاه شده موضوع کار و تحصیل زنان امروزی است که به دلیل داشتن استقلال مالی و تحصیلات بالا، نیازی به حضور یک مرد در زندگی و متعهد شدن به قوانین زندگی مشترک نمیبینند.
وی عنوان میکند: در دنیای ارتباطات و جهانی شدن، متاسفانه نگاه جوانان به دلیل تاثیرات برنامههای ماهوارهای و شبکههای مجازی دستخوش تغییرات فراوانی شده و بعضا ازدواج سفید و همخانگی به جای ازدواج مطرح میشود.
وی با اشاره به مضیقه ازدواج میگوید: در برخی گروه سنی نیز تعداد پسران و دختران با هم تناسب ندارد و همین موضوع هم مشکلاتی برای جوانان به وجود آورده است همچنین مهاجرت پسران روستایی به شهر و ازدواجشان با دختران شهری نیز مشکلاتی را برای ازدواج دختران روستایی پدید آورده است.