در روزهای ابتدایی هر انقلاب یا حتی آمدن نظام جدید، دست مردم به نخستین چیزهایی که می رسد نمادهاست؛ نمادهایی چون مجسمه وسط میدان شهر، عکس روی اسکناس یا نام خیابانها.
تغییر اسامی اماکن در انقلاب اسلامی بر حسب ظاهر قبل از پیروزی انقلاب آغاز شده است. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، به تازگی خاطرهای را از ایشان در مورد تغییر اسم یک ورزشگاه در مشهد به نام غلامرضا تختی منتشر کرده که زمان آن حدودا سه ماه قبل از انقلاب است. با این حال با شکلگیری نظام جدید پس از انقلاب، روند تغییر نام، شتاب بیشتری به خود گرفت.
پیش از انقلاب اسلامی، به گفته یک محقق، تهران شهر شاه شده بود. ۶۶ خیابان تهران در آن روزها به نام شخص شاه یا خاندان پهلوی بود، در حالی که بعد از انقلاب فقط چهار خیابان به نام بنیانگذار انقلاب یا نزدیکان ایشان نامگذاری شد که با توجه به اقبال مردم به رهبرشان، امری طبیعی است.
در عین حال در تهران قبل از انقلاب، مذهب و به خصوص مذهب اسلام جایی نداشت، اما جالب است بدانید در همان دوره در بخشهایی از تهران بهویژه در جنوب این شهر، مردم نام شخصیتهای مردمی را روی محلات خود میگذاشتند؛ از نام شاعران مبارز گرفته تا تختی؛ ورزشکاری که در اذهان مردم آن روزگار و حتی زمان ما به عنوان یک قهرمان شناخته میشود.
نقل است که در آن زمان حتی اگر نام شهری روی یک خیابان بود، مردم از در مخالفت با دولت نام ساکنان شهر را روی آن میگذاشتند. دولت میگفت شیراز، مردم میگفتند شیرازیها.
محققان آغاز تحول در نام خیابانهای تهران را به دولت موقت نسبت میدهند که با تشکیل شورایی به نام شورای نامگذاری شهرداری در مدت کوتاهی از اردیبهشت ۵۸ تا آبان ۵۹ نام ۵۰۰ معبر از شهر تهران را تغییر داد و فقط نام خیابانهایی چون دماوند، بهارستان، راهآهن و کریمخان زند به نام سابق باقی ماند. گفتنی است در این دوره نقش مردم بسیار پررنگ است. بسیاری از تغییر اسامی توسط مردم یا حداقل با خواست جدی آنان صورت میگیرد و پس از تغییر نام هم با همکاری مردم در از یاد بردن نام سابق و به یاد سپردن نام جدید، در مدت کوتاهی نام سابق از میان میرود. این موضوع به خصوص در مورد نامگذاری در شهرهای کوچک جلوه بیشتری دارد، چرا که در آن شهرها مثل تهران دولت جدید تسلط نداشته و اکثر امور به صورت مردمی اداره میشده است.
یک پژوهشگر با بررسی اسامی خیابانهای تهران قبل و بعد از انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده که بعد از انقلاب به جای تاکید بر اسامی خاندان پهلوی، نزدیکان این رژیم و اسامی شخصیتهای پیش از اسلام به خصوص شاهان، بر اسامی شهدا و مبارزان صدر اسلام، شخصیتهای مبارز با رژیم پهلوی و شهدای انقلاب اسلامی و نیز ائمه (ع) تاکید شده است. از این منظر است که نام خیابان پهلوی در تهران به خیابان مصدق تغییر میکند (این خیابان این روزها نام ولیعصر بر خود دارد)، نام اتوبان و پارک شاهنشاهی به اتوبان مدرس و پارک ملت تغییر میکند، خیابان شاه، خیابان جمهوری اسلامی میشود، خیابان بوذرجمهری به نام ۱۵ خرداد خوانده میشود، نام خیابان قوامالسلطنه به ۳۰ تیر و خیابان کورش کبیر به دکتر شریعتی تغییر میکند.
جالب است بدانید نامگذاری اسامی خارجی بر خیابانهای تهران و نیز نامگذاری اسامی جغرافیایی بر معابر جزو سیاستهای نامگذاری در هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی است.
این موضوع از این منظر قابل تحلیل است که در مورد اسامی خارجی هر دو دولت – البته با رویکردهای مختلف – در پی یافتن دوستان یا نشان دادن سیاست خود بودند و از این نظر مثلا نام خیابان کاخ به خیابان فلسطین تغییر میکند یا نام استالین برداشته میشود و از آن پس به آن معبر، خیابان میرزا کوچک خان گفتند. در عین حال نامگذاری اسامی جغرافیایی میتواند نمادی از چندپارگی فرهنگی در شهر تهران و مساله مهاجرت باشد که هم قبل از انقلاب وجود داشت و هم این روزها در این شهر بزرگ دیده میشود.
نامگذاری معابر تهران البته پس از انقلاب هم دستخوش وقایعی شد. مثلا نام بابی ساندز بر کوچه کناری سفارت انگلیس گذاشته شد. نام خیابان خالد اسلامبولی برای همیشه نمادی از رابطه قطع شده ایران و مصر بود و البته با بیش از ۲۰۰ هزار شهید جنگ تحمیلی اکثر معابر تهران به خصوص کوچهها به نام این شهیدان نامگذاری شد. با این حال هم نفس تغییر نامها پس از پیروزی انقلاب و هم به یاد ماندن برخی اسامی قدیمی با وجود تغییر رسمی آن نشان داد آنچه نام خیابانها را تغییر میدهد ذهن مردم است، نه نوشته روی تابلوها.