تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
2

راهکارهایی برای کنترل حسادت

  • کد خبر : 19419
  • ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۹

یعنی من حسودم؟!

 

به گزارش کمال مهر، حسادت از حس هایی است که معمولاً افراد درباره آن روشن، شفاف و رو صحبت نمی کنند. آدم ها معمولاً یکدیگر را به حسادت متهم می کنند اما زیر بار نمی روند که خودشان هم چنین حسی را تجربه می کنند. وقتی اسم حسادت به میان می آید که در حال حرف زدن پشت سر این و آن باشند، در باقی موارد، ترجیح می دهند اسمش برده نشود اما چه می شود که آدم ها حسود می شوند؟ آیا حسادت یک مسئله بی راه حل است؟ اگر آدم حسودی باشیم باید چه کار کنیم؟

دو، سه روزی است که زیاد به من سر نمی زند؛ یعنی اصلاً سراغی هم نمی گیرد، انگار نه انگار تا همین چند روز پیش دائم زنگ می زد و از نتیجه آزمون سراغ می گرفت. زنگ می زد می پرسید که چه حسی دارم و کلی از دلشوره های خودش با من درد دل می کرد. هر چه نباشد ما چند سالی است که با هم دوست و رفیقیم اما از وقتی نتیجه آزمون استخدامی اعلام شده و معلوم شده که من قبول شدم، بدتر از آن از روزی که رفتم سر کار، دیگر اسم من را هم نیاورده است. یک جوری رفتار می کند انگار من حقش را خورده ام! مگر تقصیر من بوده که قبول نشده؟ من که خیلی ناراحت شدم ولی نمی توانستم به خاطر او خودم هم سر کار نروم. یک سال هست که داریم با هم دنبال کار می گردیم. حالا لابد انتظار داشته من هم سر کار نروم و بمانم تا با هم کار پیدا کنیم. دیگر بچه که نیستیم. از این رفتارهایش واقعاً خسته می شوم. شاید من هم اصلاً قیدش را زدم. آن وقت می نشیند همه جا می گوید خودم را برایش گرفته ام و از این حرف ها. نمی دانم با این حسادت هایش چه کار کنم. این قبول شدن به جای خوشحالی برایم زهرمار شد. یعنی دوست چند ساله من نباید برای موفق شدن من یک ذره هم خوشحال شود؟ فقط خودش مهم است؟

به چه کسی حسادت می کنیم؟

معمولاً حسادت در مواقعی اتفاق می افتد که فرد چیزی را ندارد ولی می بیند دیگری آن را به دست آورده است. موضوع حسادت می تواند مالی یا غیر مادی باشد. افراد ممکن است به ماشین یا خانه کسی حسادت کنند، یا به شغل خوب و درآمد بالایش یا حتی به اینکه همسر و فرزندان خوبی دارد. همه اینها ظاهر امر هستند چون فرد حسود، بیشتر به توجه و احترامی که دیگری با داشتن آن چیزها به دست می آورند حسادت می کند. برای همین به چیزهایی حسادت می کند که برایش مهمند و در آنها احساس کمبود می کند. یک نفر، به ماشین دیگری حسادت می کند چون فکر می کند با سوار شدنش، آن فرد جایگاهی به دست می آورد که او ندارد. یکی دیگر به جایگاه شغلی دیگری همین احساس را دارد چون می بیند همه از شغلش تعریف می کنند. یک نفر ممکن است به هوش یا زرنگی دیگری حسادت کند چون می بیند او با همین هوش و ذکاوت و زبانی که دارد، همه جا به راحتی با بقیه ارتباط برقرار می کند و همه جا همه او را دوست دارند، در حالی که خودش چنین توجهی دریافت نمی کند.

حسادت یا غبطه؟

وقتی حسادت می کنیم، فکر می کنیم چون من فلان چیز را ندارم، پس دیگری هم نباید داشته باشد. برای همین هم در شرایط حاد حتی ممکن است دست به تخریب داشته های دیگری بزنیم. برای همه ما پیش می آید که ببینیم کسی چیزی دارد و فکر کنیم کاش من هم آن را داشتم. در این موارد، هدف نگاه خودمان هستیم نه دیگری. دوست داریم خودمان هم به دست بیاوریم، نه اینکه دیگری از دست بدهد. این احساس خطرناک نیست؛ حتی می تواند سازنده هم باشد چون انگیزه ای می شود برای اینکه چیزهایی را به دست بیاوریم که در حال حاضر نداریم. به این احساس معمولاً غبطه می گویند. کسی غبطه را محکوم نمی کند و خیلی ها در جمع هر درباره آن حرف می زنند. همین که می گوییم: «چه لباس قشنگی، از کجا خریدی؟ من هم می خواهم.» از همان حس غبطه می آیند. البته وقتی فرد دچار احساس حسادت می شود هم ممکن است چنین جمله هایی را به زبان بیاورد اما در دلش اتفاق های دیگری می افتد.

حسادت خود را به رسمیت بشناسید

شما می توانید مچ خودتان را بگیرید. خودتان از هر کسی بهتر می دانید در دل تان واقعاً چه می گذرد. آیا از اینکه دیگری چیزی دارد که شما ندارید خشمگین هستید و ترجیح می دادید او آن را نداشته باشد؟ در این صورت اسم احساس تان حسادت است. از مواجه شدن با آن وحشت نکنید. هر چه آن را نبینید و پنهانش کنید، کمتر می توانید برایش کاری انجام بدهید. فقط وقتی بشناسیدش، می توانید به فکر چاره ای برای آن باشید. بیشتر ما آن قدر از کودکی یاد گرفته ایم که حسادت کار بدی است یا کسی که حسادت می کند آدم بد و منفوری است، که حاضر نیستیم نزد خودمان هم اعتراف کنیم که داریم احساس حسادت را تجربه می کنیم. بستن چشم روی واقعیت فقط اوضاع را بدتر می کند. خودتان که دیگر قرار نیست درباره خودتان قضاوت کنید. راحت و روراست ببینید که دارید حسادت می کنید تا بتوانید با روش های مناسب، آن را از خود دور کنید قبل از اینکه با رفتارهای ناخواسته، دیگران از شما دور شوند.

چرا حسود می شویم؟

حسادت یک احساس با ویژگی موروثی نیست. آدم ها در سال های اولیه زندگی خود یاد می گیرند که حسادت کنند. اینکه حسود شویم یا نه به شیوه تربیتی مان در خانه و بعد مدرسه بر می گردد. چطور؟ همه بچه ها عاشق دریافت توجه هستند.

بچه ها حاضرند هر کاری بکنند تا توجه به دست بیاورند و در این بین توجه پدر و مادر از هر چیزی مهمتر است. از آن طرف، بسیاری از پدر و مادرها متاسفانه متوجه این موضوع نیستند و فرزند خود را به بهانه های مختلف از توجه خود محروم می کنند.

برای مثال چون فرزند بزرگتر اسباب بازی اش را به فرزند کوچکتر نداده، با او قهر می کنند. غافل از اینکه در دل فرزند بزرگتر بذر حسادت را می کارند. احتمالاً با خودش فکر می کند: « اگر من هم کوچکتر بودم یا اگر من هم دختر بودم، یا اگر من هم این همه بلبل زبان بودم، حالا توجه والدینم را داشتم.» یا والدین برای اینکه به فرزندشان نشان دهند که چطور می تواند توجه آنها را به دست بیاورد یا او را به درس خواندن تشویق کنند، در مهمانی، به بچه مثلاً دختر خاله شان که درسش خوب است، توجه می کنند، تا الگویی برای فرزندشان شود. غافل از اینکه همین کار، باعث ایجاد احساسی به اسم حسادت در دل او می شود.

آیا می توان به هیچ وجه حسادت نکرد؟

بعضی ها به طور کلی ادعا می کنند که به هیچ کس و هیچ چیز در دنیا حسادت نمی کنند و حسابی هم به این ویژگی شان افتخار می کنند. آنها می گویند برایشان فرقی ندارد که همکارشان همین دیروز بنز خریده یا دختر خاله شان یک ویلای شیک در بهترین نقطه شمال چون سرشان فقط در زندگی خودشان است و به دیگران کاری ندارند. برخلاف ادعای این افراد و باور عمومی این عدم حسادت همیشه هم خوب نیست چون این فقدان ظاهری حسادت، ممکن است فرد را نسبت به جامعه و افرادی که او را دوست دارند، آسیب پذیر کند.

اگر حسادت بیش از حد روابط انسان ها را مسموم می کند، فقدان کامل آن نیز، به گفته بعضی از متخصصان، نشانه فقدان حالت های دفاعی در برابر تهاجم های بیرونی است و طبیعی نیست. اگر مراقب این وضع نباشید، ممکن است از کنار خوشبختی و موفقیت در روابط عاطفی و حتی از کنار موفقیت های شغلی به راحتی بگذرید و در حالی که می توانید کاملاً موفق باشید، حسابی ضرر کنید.

فهرست آسیب های حسادت

ـ حسادت واقعاً چه ضرری می تواند داشته باشد؟ افراد مختلف، در شرایط متفاوت، بسته به اوضاع و شدت حسادتی را که تجربه می کنند که می تواند واکنش های مختلفی داشته باشد که هر یک ممکن است آسیب هایی به خودشان یا اطرافیان شان بزند.

ـ اولین آسیب، آزاری است که فرد می بیند. فرد با احساس حسادت نمی تواند آرامش داشته باشد و این بی قراری کلافه کننده است.

ـ فردی که در حال آزار دیدن از درون است، نمی تواند خیلی هم طبیعی و خوب رفتار کند و بقیه متوجه احساس او می شوند. شاید نفهمند که دقیقاً حسادت است اما می بینند که آرام و راحت نیست و همین باعث می شود از او فاصله بگیرند. فاصله گرفتن بقیه خودش باز همه چیز را بدتر می کند. فکر کنید اصلاً ریشه حسادت، همین از دست دادن توجه بقیه است. وقتی خودش باز باعث شود که بقیه دورتر شوند، حال فرد بدتر و بدتر می شود.

ـ فردی که حسادت می کند، تمرکزش روی دیگری است. وقتی تمرکز آدم روی دیگری باشد نمی تواند اوضاع خودش را بهتر کند. در نتیجه فرد با حسادت امکان پیشرفت و موفقیت را هم از خودش می گیرد.

ـ بیشتر آسیب های حسادت به خود فکر است، مگر در مواقعی که آن قدر آتش این حسادت تند می شود که ممکن است به دیگری یا داشته هایش آسیب برساند، مثل کسانی که به اصطلاح زیر آب همکاران شان را می زنند یا روی ماشین مدل بالای همسایه خط می کشند، یا بچه بینوا و از همه جا بی خبر فامیل را بی خود و بی جهت دعوا می کنند. در مراحل شدیدتر این آسیب رسانی ها می تواند واقعاً خطرناک شوند.

راهنمای کنار گذاشتن حسادت

ـ خودتان را بهتر بشناسید. پروژکتور را از روی دیگری بردارید و روی خودتان بیندازید. چه قدر توانایی های خود را می شناسید؟ چقدر با خودتان درباره احساس ها و خواسته هایتان رو راست هستید؟ تا به حال برای راضی کردن بقیه زندگی کرده اید یا اینکه علاقه های خودتان هم سهیم بوده اند؟

ـ وقتی خود، علاقه ها و توانمندی هایتان را بشناسید، می توانید با اعتماد به نفس بیشتری رفتار کنید. به جای تمرکز روی داشته های دیگران براساس توانمندی هایتان، برای خود هدف های تازه بگذارید و سعی کنید به آنها برسید.

ـ همه آدم ها نقاط ضعفی دارند. می خواهید برای همه عمر تابلوی نقاط ضعف تان را بگذارید جلوی رویتان و به خودتان بد و بیراه بگویید؟ آخرش چه؟ به جای این کار، فقط بپذیرید که کنار همه قوت ها و توانایی ها و خوبی ها، نقاط ضعفی دارید، مانند همه.

ـ اگر احساس کردید به چیزی یا کسی حسادت می کنید، مچ خودتان را بگیرید. ارزیابی کنید ببینید واقعاً به چه حسودی می کنید. این احساس حسادت از کجا می آید؟ چه چیزی هست که احساس می کنید شما ندارید؟ توجه؟ احترام؟ شادی؟ موفقیت؟ به روش خودتان چطور می توانید همه اینها را به دست بیاورید؟

ـ ممکن است لازم باشد مدتی همه چیز را مکتوب کنید تا بتوانید به نتیجه برسید. نترسید، از همین حالا شروع کنید. ترس از شروع خودش از ویژگی های آدم های حسود هست چون می ترسند در آخر، ارزیابی مثبتی دریافت نکنند. اما اینجا خودتان هستید و خودتان، پس از هیچ قضاوتی نترسید و به خودتان کمک کنید تا پیشرفت کنید.

ـ افرادی که حسادت می کنند، معمولاً یاد نگرفته اند چطور به روش خودشان به توجه و موفقیت برسند. در واقع آنها همیشه گوشه ای نشسته اند و در خیالات خود دیگری را هدف گرفته اند. از این گوشه باید بلند شوید و راه بیفتید تا چیزهایی که می خواهید را به دست بیاورید.

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=19419

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x