به گزارش گروه وبگردی«کمال مهر» زن جوان به دلیل اینکه شوهرش ویلایشان در شمال کشور را اجاره می داد، درخواست طلاق کرد.
سروش زمانی که ویلای خود را در شمال خرید، هرگز تصورش را هم نمیکرد که این ویلا در نهایت پای او را به دادگاه خانواده باز کند. او که با همسرش بر سر اجاره این ویلا درگیر شد، دادگاه خانواده را برای حل اختلافشان انتخاب کرد. آنها هفته گذشته راهی دادگاه شدند و درخواست جدایی خود را به شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده ارائه دادند.
زن جوان دراینباره به قاضی گفت: چند وقت پیش من و سروش با کلی بدهکاری و پسانداز، پولهایمان را روی هم گذاشتیم و یک ویلا در شمال برای خودمان خریدیم. من خیلی از این بابت خوشحال بودم و تصور کردم که این ویلا یک استراحتگاه برای ما محسوب میشود که میتوانیم در زمانهای بیکاری به آنجا برویم. چند ماهی گذشت. من و سروش چند باری به ویلایمان رفتیم. معمولا در تعطیلات به آنجا میرفتیم و چند روزی را میماندیم. تا اینکه چند روز پیش موضوعی را متوجه شدم که شوکهام کرد. سروش بدون اینکه نظر مرا بپرسد، ویلایمان را اجاره میداد. او به یک شخص در همان محل سپرده بود تا ویلایمان را به مسافران آنجا کرایه دهد. هر ماه هم پول آن را میگرفت و این موضوع را از من پنهان کرده بود.
این کارش بشدت مرا عصبانی کرد. این ویلا یک جورهایی محل زندگیمان بود. همیشه تعطیلات را در آنجا میگذراندیم. ولی شوهرم آنجا را محل زندگی افرادی که اصلا نمیشناسیم کرده است. این کارش آنقدر مرا عصبانی کرد که ما یک هفته سر این موضوع دعوا کردیم و در نهایت برای جدایی راهی دادگاه خانواده شدیم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی ما کلی بدهکاری و قرض داریم. همسرم هم در جریان این مشکلات هست. برای همین فکر کردم اگر ویلا را اجاره دهم میتوانم منبع درآمد کوچکی داشته باشم. برای همین تصمیم به اجاره ویلا گرفتم. ولی آن را از همسرم پنهان کردم چون میدانستم اگر متوجه شود، قطعا مخالفت میکند. به همین دلیل به او نگفتم. ولی وقتی متوجه این موضوع شد چنان دعوایی به راه انداخت که نتیجهاش تصمیم به طلاق بود.
در پایان قاضی دلیل این زوج برای جدایی را کافی ندانست و آنها را به مشاوره خانواده معرفی کرد.
منبع:میزان
انتهای پیام/