به گزارش کمال مهر؛ بعد از دیدن فیلم بیش از هر چیز دیگری میتوان به دعواهای کارگردان و تهیه کننده پی برد که گویی فیلم را بطور کلی نابود کرده است، فیلمی بی هویت که در نیمه ی داستان قهرمانش را گم میکند و در حالی که شخصیت اول فیلم جلال سروش(پرویز پرستویی) است، فیلم به شکل عجیبی به سمت شخصیت محوری داستان یعنی بهمن(پولاد کیمیایی) میچرخد و مخاطب را سردرگم میکند!!
نمیدانم از کجای فیلم باید گفت، قاتل اهلی شبیه به یک فاجعه برای فیلمسازش است، فیلمی به شدت شعار زده و عقب مانده که سالها پیش تاریخ انقضایش تمام شده! هیچ چیز فیلم خوب نیست، فیلم پاره پاره است و داستان به شکلی پرت و پلا روایت میشود، نمیدانم چه نکته ی مثبتی میتوان در مورد فیلم گفت، شاید بیست دقیقه ی ابتدایی فیلم را بتوان خوب برداشت کرد ولی در ادامه فیلم تاسف بار است و به شدت خسته کننده…
سخت است در مورد فیلمسازی که فیلمهایی فوق العاده ای چون قیصر و گوزنها را در کارنامه دارد، اینقدر تند نوشتن، اما ظاهرا قاتل اهلی برای فیلمسازش، اوج فاجعه است، شاید در تدوین بعدی ای که قرار است روی فیلم اعمال شود و در اکران عمومی تغییر کند، با فیلمی قابل تحمل تر رو به رو شد.
نویسنده: محسن سلطاندوست