تاریخ : جمعه, ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 10 May , 2024
0

آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت +زندگینامه

  • کد خبر : 171373
  • 03 آذر 1395 - 14:49
آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت +زندگینامه

به گزارش«کمال مهر»؛، آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی که بدلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده بود، لحظاتی قبل دار فانی را وداع گفت. آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی از مراجع تقلید، متولد سال ۱۳۰۴ در اردبیل است که پس از شهادت آیت‌الله بهشتی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ به ریاست دیوان عالی کشور به عنوان عالی‌ترین […]

به گزارش«کمال مهر»؛، آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی که بدلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده بود، لحظاتی قبل دار فانی را وداع گفت.
آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی از مراجع تقلید، متولد سال ۱۳۰۴ در اردبیل است که پس از شهادت آیت‌الله بهشتی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ به ریاست دیوان عالی کشور به عنوان عالی‌ترین مقام قضایی رسید.

زندگینامه

حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى، سحرگاه سیزدهم رجب ۱۳۴۴ ه ق، مقارن با سالروز میلاد امیرالمؤمنین‏ علیه السلام و برابر با ۸ بهمن ۱۳۰۴ ه ش در شهر اردبیل، در خانواده‏ اى روحانى و تهى‏ دست متولد شدند. پدر ایشان روحانى بزرگوار مرحوم سید عبدالرحیم و مادرشان، زنى پارسا مرحومه سیده خدیجه بود که پیش از آن صاحب هشت فرزند دختر شده بودند. ایشان که آخرین و تنها فرزند ذکور خانواده بودند، در سال ۱۳۴۶ ه ق، در دو سالگى مادر خود را در اثر بیمارى حصبه از دست داده و تحت مراقبت خواهرانشان قرار گرفتند. یکى از خاطرات ایشان از دوران کودکى، مربوط به خوابى است که در آن سنین دیده بودند. خود ایشان در این باره مى‏ فرمایند: «در کودکى بسیار مشتاق زیارت امام زمان‏ علیه السلام بودم و از این رو، تمامى اعمالى را که در کتاب ها جهت ملاقات ولى عصرعلیه السلام ذکر شده بود، انجام مى‏ دادم و سعى مى‏ کردم که حتى مستحبات را نیز ترک نکنم؛ تا اینکه شبى آن حضرت را در خواب دیدم و مانند کودکى که خود را به پدرش مى‏ چسباند، دامن ایشان را گرفتم و خود را به پاهاى مبارک آن حضرت انداختم و از آن بزرگوار خواستم چیزى به من عطا فرمایند. آن حضرت نیز انگشترى فیروزه‏اى را از انگشت مبارکشان خارج فرموده و در انگشت من کردند. وقتى این خواب را براى پدرم تعریف کردم، به من گفتند که از این پس براى تو هیچ نگرانى ندارم چون زیر سایه الطاف امام زمان‏ علیه السلام خواهى بود».

 آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت

 

شروع تحصیل و آغاز طلبگى
حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى تحصیلات خود را در اوان کودکى و در سن شش سالگى با ورود به مکتب خانه آغاز کردند و قرآن کریم را فرا گرفته آنگاه کتاب هایى چون رساله عملیه، گلستان، تنبیه الغافلین، نصاب الصبیان، گلزار بهار، ابواب الجنان، مجالس المتقین، تاریخ معجم، درّه نادرى، تاریخ وصاف، حساب فارسى و برخى کتب دیگر را نزد معلمان خود آموختند. در سال ۱۳۱۸ ه ش فراگیرى دروس عربى را آغاز کرده و در سال ۱۳۱۹ ه ش به قصد ادامه تحصیل در دروس حوزوى، وارد مدرسه علمیه ملاابراهیم در شهرستان اردبیل شدند. در آن زمان در اردبیل سه مدرسه علوم دینى به نامه اى مدرسه میرزا على‏ اکبر، مدرسه صالحیه، و مدرسه ملاابراهیم وجود داشت که اولى تبدیل به دبستان و دومى محل استقرار مهاجرین ایرانى قفقاز شده بود و تنها مدرسه ملاابراهیم جهت تحصیل طلبه‏ ها باقى مانده بود. در آن ایام رغبتى براى خواندن دروس حوزوى وجود نداشت به نحوى که این مدرسه تنها داراى چهار طلبه بود. در چنین شرائط سختى، ایشان طلبگى را آغاز نموده و دروس جامع المقدمات، سیوطى، جامى، مطول، حاشیه ملاعبدا…، شمسیه، معالم و شرایع را تا سال ۱۳۲۲ ه ش درهمان مدرسه به اتمام رساندند. پس از ورود متفقین به ایران، مردم از آزار واذیت دولت رهایى یافتند و در پى آن رغبت جوانان به دروس حوزوى افزایش یافت. لذا تعدادى طلبه جوان جهت تحصیل در دروس حوزوى وارد مدرسه ملاابراهیم شدند . ورود این طلاب جوان و نشاط و جدیت آنان باعث گردید معظم له تدریس دروس مقدماتى علوم حوزوى یعنى صرف، نحو و منطق را آغاز نمایند. افزون بر آن در همان زمان به منظور جبران خلأ فرهنگى ناشى از بیست سال دیکتاتورى رضاخانى، اقدام به برپایى مجالس وعظ و خطابه و سخنرانى در شهرستان اردبیل و مناطق اطراف آن نیز نمودند.

هجرت به قم‏
حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى در رمضان‏ المبارک ۱۳۲۲ ه ش تصمیم گرفتند به شهر مقدس قم مهاجرت نموده تحصیلات عالیه را در آن شهر مقدس ادامه دهند و در آخر همان ماه از اردبیل خارج و در نهم شوال وارد شهر مقدس قم شدند و در یکى از حجرات فیضیه رحل اقامت افکندند. مدت اقامت ایشان در شهر مقدس قم، سه سال و اندى به طول انجامید که در این مدت لمعتین، رسائل، مکاسب، کفایتین، مباحثى از درس خارج اصول و بحث هایى از تفسیر قرآن و فلسفه را فراگرفته همزمان به تدریس معالم، لمعتین و قوانین مشغول شدند. معظم له در این مدت از محضر اساتید بزرگوارى استفاده برده و کسب دانش نمودند؛ از جمله مقدارى از مکاسب و جلد اول کفایه را نزد آیت ا… العظمى‏ سید محمّد رضا گلپایگانى، بیع مکاسب و جلد دوم کفایه و شرح هدایه میبدى را نزد آیت ا… العظمى‏ حاج سید احمد خونسارى، رسائل را نزد آیت ا… حاج شیخ مرتضى حائرى و آیت ا… سلطانى، منظومه را نزد آیت ا… حاج میرزا مهدى مازندرانى و اسفار را نزد آیت ا… سید محمد حسین طباطبائى‏ قدس سرهم، به تحصیل پرداختند. افزون بر این، معظم له هیچگاه از ترویج معارف دین غفلت نکرده در ایام تبلیغ در مناطق مختلف ایران مجالس وعظ و خطابه تشکیل داده با سخنرانى‏ هاى مذهبى خویش، شور و نشاط معنوى به جامعه تزریق مى‏ کردند. در آن تاریخ زعامت حوزه علمیه قم بر عهده آیات عظام مرحومین حجت کوه‏کمره‏اى، سید محمد تقى خونسارى و صدرالدین اصفهانى بود و امور مربوط به روحانیت شهر نیز توسط آیت ا… فیض، آیت ا… کبیر و آیت ا… روحانى‏ قدس سرهم اداره مى‏ شد. بزرگانى چون آیات عظام امام خمینى، سید محمد رضا گلپایگانى، حاج شیخ محمد على عراقى (اراکى) و سید محمد داماد قدس سرهم جزء شخصیت هاى روحانى طبقه دوم حوزه محسوب مى‏ شدند و سطوح عالى دروس حوزوى را تدریس مى‏ نمودند. در همان ایام، برخى از فضلاء حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند که براى اعتلاء حوزه علمیه، مرحوم آیت ا… العظمى‏ بروجردى‏ رحمه الله را به قم دعوت کنند. با فعالیت پیگیر این علماء، ایشان به قم آمده با شروع تدریس، حوزه علمیه را با نشاط تر، پر بارتر و پر جنب و جوش‏تر ساختند. در آن سال ها به واسطه هجوم نیروهاى بیگانه به ایران، وضعیت سیاسى کشور و به تبع آن قم، آشفته بود. از طرف دیگر، به دلیل حضور نیروهاى روسى در آذربایجان که منجر به قطع کمک هاى ارسالى از طرف خانواده‏ هاى آذرى شده بود، طلاب آذرى در مضیقه شدید مالى قرار گرفته بودند. مقارن این ایام، حضرت آیت ا… العظمى‏ سید ابوالحسن اصفهانى‏ رحمه الله در نجف اشرف رحلت فرمودند که فوت ایشان انعکاس عظیمى در جهان تشیع خصوصا در ایران داشت. حکومت وقت ایران با اهمیت دادن به رحلت ایشان، قصد داشت از یک طرف توده‏ ای ها و مخالفین خود را تضعیف نماید و از طرف دیگر حتى الامکان مقدمات انتقال حوزه علمیه از نجف به قم را فراهم نماید تا شاید بتواند با استفاده از وجهه روحانیت، ثبات سیاسى کشور را تضمین نماید. در راستاى همین اهداف، محمدرضا پهلوى تلگراف تسلیت رحلت مرحوم آیت ا… العظمى‏ اصفهانى‏ رحمه الله را خطاب به آیت ا… العظمى‏ بروجردى‏ رحمه الله ارسال کرد که این عمل نشان از قدرت روز افزون حوزه علمیه در آن روزگار داشت؛ هر چند بعدها رژیم پهلوى متوجه خطرات ناشى از چنین اشتباهاتى شد و تمامى توان خودرا به کار گرفت ولى هرگز نتوانست مانع محبوبیت و اقتدار روز افزون روحانیت و حوزه‏ هاى علمیه شود. با توجه به شخصیت بارز علمى مرحوم آیت ا… العظمى بروجردى‏ رحمه الله از یک سو و سیاست بى‏ طرفى حکومت وقت از سوى دیگر، تلاش و کوشش فضلاء حوزه براى تثبیت و تعمیق حوزه علمیه قم موثر افتاد و علماء و روحانیون از هر طرف به قم رو آوردند و جنب و جوش فراوانى در حوزه آغاز شد. در همان ایام حوزه نجف آرامش سابق خود را حفظ کرده محیط علمى آرامى به شمار مى‏ رفت. حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى که آن روزها سخت تشنه تحصیل بودند و محیطى آرام و مناسب را براى تحصیل و تدریس جستجو مى‏ کردند، نجف را براى این منظور مناسب‏تر تشخیص داده عزم سفر به آن دیار نمودند.

آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت


مهاجرت به نجف اشرف
حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى به اتفاق سه نفر از فضلاى حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند به نجف‏ اشرف مهاجرت نمایند. با انصراف دو نفر از همراهان، ایشان با نفر سوم یعنى مرحوم شیخ ابوالفضل حلالزاده اردبیلى در ۱۶ آبان ۱۳۲۴ ه ش برابر با اول ذى ‏الحجه ۱۳۶۴ ه ق، از قم حرکت کردند. به دلیل اینکه در آن زمان امکان مسافرت قانونى به عراق وجود نداشت و یا بسیار مشکل بود، به ناچار به شکل مخفیانه توسط یک بَلَم از طریق خرمشهر و اروندرود وارد شهر بصره در عراق شده با تحمل مشقات و سختی هاى فراوان که شرح آن بسیار طولانى و در عین حال شنیدنى است، از شهرهاى بصره، عباسیه و دیوانیه عبور کرده با عنایت و لطف الهى که مشکلات را بر آنها هموار مى‏ کرد، موفق شدند عصر روز هفتم ذى‏ الحجه همان سال وارد مدرسه سید در نجف‏ اشرف شوند. ورود آنها به نجف اشرف مقارن با شب عرفه بود، لذا دو همسفر پس از انجام مقدمات مستحبّه، طبق سنت دیرین در حوزه علمیه نجف اشرف، همان شب عازم کربلا شده و دو روز بعد به نجف‏ اشرف مراجعت و فراگیرى دروس حوزوى را آغاز نمودند. معظم له دوران اقامت خویش در نجف‏ اشرف را بهترین ایام تحصیل خود مى‏ دانند که محیطى امن و آرام براى طلاب حاصل شده بود و محصلین غیر از تحصیل و تدریس و تحقیق، فعالیت دیگرى نداشتند. ایشان نیز با شور و شوق زائد الوصفى، در دروس اساتید بزرگ حوزه در آن روزگار حاضر شده ضمن خوشه چینى از خرمن آن بزرگان، با علاقه مفرطى به تحقیق و تفحص پیرامون مسائل علمى مطرح در دروس حوزوى پرداخته و قسمتى از دروس آن اساتید را نیز به رشته تحریر درآوردند.

فعالیت علمى در نجف‏
حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى در مدت اقامت در نجف اشرف، در اصول فقه مباحث قطع و ظن، برائت و اشتغال و پاره‏اى از مباحث الفاظ و در فقه، اعداد صلاه و اوقات، قبله و لباس مصلى و مکان مصلى و خلل صلوه و شروط تا آخر مکاسب را نزد مرحوم آیت ا… العظمى‏ خوئى، بحث طهاره را تا آخر وضو نزد مرحوم آیت ا… العظمى‏ حکیم، مبحث اجتهاد و تقلید را نزد مرحوم آیت ا… العظمى‏ سید عبدالهادى شیرازى، اول کتاب بیع را نزد مرحوم آیت ا… العظمى‏ میلانى، بیع صبى را نزد مرحوم آیت ا… العظمى‏ شیخ محمد کاظم شیرازى، مقدارى از عروه را نزد مرحوم آیت ا… العظمى‏ شیخ محمد کاظم آل‏یاسین و در فلسفه از اول طبیعیات تا آخر منظومه را نزد مرحوم صدراى بادکوبى تحصیل نموده همزمان دروس آیات عظام خوئى، میلانى و حکیم را نیز تقریر نمودند. مدت اقامت معظم‏ له در نجف اشرف هر چند نستبا کوتاه بود و تنها قریب دو سال و اندى به طول انجامید، اما همین مدت کوتاه به دلیل اینکه اساتید آن روزگار حوزه نجف از اعاظم فقه و اصول قرون اخیر شیعه بوده‏ اند، از نظر علمى براى ایشان بسیار پرثمر و ارزشمند بوده و دقت ها و موشکافی هاى آن بزرگان در حوزه‏ هاى فقه، اصول و فلسفه، تاثیرات شگرفى در شخصیت علمى معظم له گذاشت. مناسب است سخنى را از آیت ا… العظمى‏ خوئى‏ رحمه الله در مورد حضور ایشان در نجف‏ اشرف نقل کنیم. ایشان از حضور کوتاه مدت سه طلبه که از قم به نجف‏ اشرف رفته و پس از مدت کوتاهى بازگشته بودند ابراز تأسف نموده و فرمودند: «اى کاش اینها در نجف مانده و به قم باز نمى‏ گشتند». یکى از این سه تن، حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى بود.

‏بازگشت به ایران‏
در آن تاریخ از نظر سیاسى جو عراق به تدریج ناآرام و متشنج مى‏ شد. مردم بر ضد هیئت حاکمه که دست نشانده انگلستان بود، شورش نموده خواهان سقوط آن بودند. شورش و آشوب اوج گرفت و در بغداد، نجف و بعضى شهرهاى دیگر به خونریزى انجامید. در نتیجه دولت صالح جابر سقوط کرد و مرحوم سید محمد صدر تشکیل دولت داد. پس از چند صباحى دولت مرحوم صدر نیز سقوط کرد و نورى سعید که یکى دیگر از مهره‏ هاى اجانب بود نخست وزیر شد. در این احوال نامه‏ اى که حاکى از بیمارى شدید پدر معظم له بود، به دست ایشان رسید و ایشان را پریشان حال ساخت. اوضاع نابسامان عراق و نگرانى ناشى از بیمارى پدر موجب گردید معظم له، علیرغم میل باطنى ناچار به ترک عراق و عزیمت به ایران شوند. حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى پس از باگشت از عراق، در سال ۱۳۲۷ ه ش وارد قم شده در مدرسه فیضیه اقامت گزیدند. ایشان هنگام مراجعت از عراق مصمم بودند در اسرع وقت به نجف بازگردند و با همین انگیزه، از به همراه آوردن وسایل و اثاثیه موجودشان در نجف‏ اشرف، خوددارى کرده بودند. ولى تقدیر بر خلاف این بود و دیگر امکان مسافرت مجدد جهت تحصیل در عراق براى ایشان فراهم نشد. هنگامى که به قم رسیدند، با دریافت خبر سلامتى پدر، براى اطلاع از وضع حوزه و کیفیت و کمیت دروس، چند ماهى در قم ماندند و در همین مدت در جلسات درس خارج فقه مرحوم آیت ا… العظمى‏ بروجردى، فقه و اصول مرحوم آیت ا… داماد و فلسفه مرحوم علامه طباطبایى (منظومه) حاضر شدند، تا اینکه در ماه رجب به اردبیل رفته با پدر بزرگوارشان دیدار کردند. پدر ایشان مایل بود بقیه عمر خود را در نجف یا قم اقامت نماید و چون رفتن به نجف با خانواده ممکن نبود، به اتفاق به قم رفته منزل کوچک و محقرى تهیه کردند و در آنجا مشغول تدریس و تحصیل شدند. ادامه اقامت در قم براى پدر معظم له به دلیل شرائط سخت زندگى مقدور نشد؛ لذا به اردبیل بازگشته و در سال ۱۳۳۰ ه ش به رحمت خدا پیوست.

آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت

اشتغالات و حوادث مدت اقامت در قم‏
۱ – ادامه تحصیل‏
چنانکه بیان شد مهمترین اشتغال معظم له در قم، ادامه تحصیل و تحقیق بود و علاوه بر حضور مستمر در دروس اساتید بزرگوار آن روزگار حوزه یعنى آیات عظام مرحومین بروجردى، سید محمد داماد و علامه طباطبائى، در دروس دیگرى مانند درس اخلاق حضرت امام خمینى رحمه الله و دروس فقه خصوصى مرحوم آیت ا… العظمى‏ گلپایگانى و مرحوم آیت ا… حاج شیخ مرتضى حائرى و مرحوم آیت ا… العظمى‏ حاج سید احمد خونسارى شرکت مى‏ کردند.
۲ – ادامه تدریس‏
از سنت هاى دیرپا و بسیار خوب حوزه‏ هاى علمیه که تاثیرى ماندگار و شگرف در پرورش روح علمى و تربیتى طلاب دارد، اشتغال به تدریس در کنار تحصیل است. به پیروى از این سنت حسنه، از اشتغالات اساسى ایشان در مدت اقامت در قم، تدریس رسائل، مکاسب، کفایه و منظومه به طلاب خوش‏ فهم و کوشا بود که اغلب این جلسات به صورت عمومى برگزار مى‏ شد. علاوه بر آن تعدادى درس خصوصى خارج فقه و اصول نیز براى برخى مشتاقان و علاقمندان توسط ایشان ارائه مى‏ گشت.
۳ – فعالیت قرآنى‏
یکى دیگر از فعالیت هاى حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى در مدت اقامت در قم، فعالیت هاى قرآنى و بحث تفسیر قرآن بود که دو روز در هفته با حضور برخى از فضلاء حوزه برگزار مى‏ شد. این جلسه در تمام مدت اقامت ایشان در قم به طور منظم و مستمر ادامه داشت و پس از مهاجرت معظم له از قم نیز، جلسه مزبور توسط سایر اعضا ادامه یافت و تا به امروز (سال ۱۳۷۹ ه’ ش) ادامه دارد. معظم له جلسات قرآنى را در مدت اقامت خویش در اردبیل و تهران ادامه داد و اکنون نیز یکى از فعالیت هاى اصلى ایشان، قرآن پژوهى و پرداختن به علوم قرآن و تفسیر آن مى‏ باشد که حاصل این مطالعات، گاهى به صورت مقاله در نشریات مختلف منتشر مى‏ شود.
۴ – انتشار مجله‏
در مدت حضور در قم، توسط ایشان و عده‏ اى از فضلاء و روحانیون حوزه علمیه، براى نخستین بار مجله‏ اى به نام مکتب اسلام در قم منتشر شد که با استقبال کم‏ نظیرى روبرو گردید. معظم له که از بانیان این مجله بودند، مقالاتى در آن به رشته تحریر در آوردند که از آن جمله مى‏ توان به سلسله بحث هاى «دین از نظر قرآن» و مقالاتى مانند «قرآن یا آفتابى که غروب ندارد» و «طوفان نوح» اشاره کرد. همکارى ایشان با این مجله فقط تا ۹ شماره ادامه یافت و پس از مهاجرت از قم، همکارى خویش را با مجله قطع نمودند.
۵ – سفرهاى تبلیغى‏
از وظایف اصلى روحانیت، ترویج و تبلیغ دین و احکام الهى در جهان است. علیرغم فشارها و تضییقاتى که حکومت وقت براى روحانیون بخصوص روحانیانى که دغدغه سیاست نیز داشتند اعمال مى‏ کرد، معظم له پرداختن به امور تبلیغى را از اشتغالات اساسى خویش به شمار مى‏ آوردند و از این رو در ایام تعطیلى دروس حوزوى، ایشان جهت تبلیغ به نقاط مختلف کشور سفر مى‏ کردند. هنوز هم در شهرهاى ارومیه، مشهد، بندر انزلى، درگز، همدان، اردبیل، بابل، بهشهر و … مؤمنانى خاطره شیرین سخنرانی هاى پرشور و پرجذبه ایشان را به خاطر دارند.
۶ – فعالیت سیاسى‏
بدون تردید اسلام به سعادت دنیا و آخرت انسانها توجّه نموده است و از همین رو دخالت در امور سیاسى و حساسیت نسبت به وضع اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى مسلمانان، از وظایف اصلى روحانیت محسوب مى‏گردد. روحانیت داراى دغدغه سیاسى از همان ابتدا با دخالت در مسائلى که سرنوشت مسلمانان و آینده آنان با آن بستگى داشت، تلاش کرده است این وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد. از جمله این حوادث، داستان کنگره جهانى پیمان صلح در زمان نخست ‏وزیرى دکتر مصدق بود که ابتدا گروه زیادى از شخصیت هاى دینى و سیاسى ایران پیام آن را تأیید و امضاء کردند، اما پس آن که معلوم شد سرنخ ماجرا در دست کمونیست ها است، بسیارى از آن افراد تأیید خود را پس گرفتند ولى برخى دیگر از جمله سید على‏اکبر برقعى و شیخ محمدباقر کمره‏اى، بر عقیده خود اصرار ورزیده و به محل کنگره در وین نیز رفتند. هنگام بازگشت برقعى، گروه هاى متمایل به مارکسیسم، مراسم استقبال برگزار کردند. طلاب قم به مخالفت برخاستند و در نتیجه درگیرى پیش آمد و در مقابل شهربانى تیراندازى شد که منجر به کشته شدن یک نفر و مجروح شدن عده ‏اى دیگر کردید. اعتراضات و درگیری ها به مدت دو روز ادامه داشت. دربار شاه و برخى گروه هاى دیگر نیز، هر کدام با اهداف و انگیزه‏ هاى خاص خود، قضیه را پیگیرى مى ‏کردند. دکتر مصدق براى بررسى و آرام کردن اوضاع، آقاى ملک‏ اسماعیلى را به عنوان نماینده خود خدمت آیت ا… العظمى‏ بروجردى رحمه الله فرستاد. حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى که در این جریان یکى از دست‏اندرکاران و گردانندگان مبارزه طلاب بودند، از جانب آیت ا… العظمى‏ بروجردى رحمه الله با ملک ‏اسماعیلى دیدار کردند و آنگاه در صحن مطهر حضرت معصومه ‏علیهما السلام براى مردم سخنرانى کرده و پیام حضرت آیت ا… العظمى‏ بروجردى رحمه الله را به مردم ابلاغ نمودند.

آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت

مراجعت به اردبیل‏
کثرت فعالیت هاى علمى، تبلیغى، فرهنگى و سیاسى باعث گردید که در ماه رمضان سال ۱۳۳۸ ه’ ش، ضعف و بیمارى بر ایشان غلبه یابد که پس از مراجعات مکرر به پزشکان، تغیر محل سکونت و کاستن از فشار کار به معظم له توصیه گردید و در پى آن ناگزیر در سال ۱۳۳۹ه’ ش به منظور گذراندن ایام تعطیلات تابستانى قم را به قصد اردبیل ترک فرمودند. پس از ورود به اردبیل، در تابستان همان سال در مسجد مرحوم حاج میر صالح، مجالس وعظ و تبلیغ تشکیل داده و نسبت به تجدید بنا و تعمیر مدرسه ملاابراهیم که در جوار این مسجد قرار داشت، اقدام کردند. با تمام شدن فصل تابستان، علیرغم میل شدید باطنى معظم له جهت بازگشت به قم، اصرار علماء و مردم اردبیل باعث شد که ایشان تا پایان همان سال به طور موقت در اردبیل بمانند، ولى نیمه‏کاره ماندن بسیارى از کارهایى که توسط ایشان آغاز شده بود، باعث شد که این اقامت موقت به درازا انجامیده تا سال ۱۳۴۷ ه’ ش ادامه یابد. به جهت طولانى شدن مدت اقامت ایشان در اردبیل، مناسب است شمه‏ اى از فعالیت هاى این دوره زمانى را بیان نماییم.

فعالیت در اردبیل‏‏
۱ – فعالیت هاى علمى‏
با اقامت حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى در اردبیل، جمعى از فضلاء و طلاب اردبیل که در قم مشغول تحصیل بودند، به اردبیل بازگشتند و نزد معظم له به فراگیرى سطوح عالى رسائل، مکاسب و کفایه پرداختند و پس از مدتى، ایشان تدریس خارج اصول و خارج فقه مکاسب و عروه را آغاز نمودند.
علاوه بر تدریس، اداره حوزه علمیه، تجدید بنا یا تعمیر ساختمان هاى مدارس، تأمین کمک خرجى طلبه‏ ها به شکل شهریه و مساعده و اعزام برخى از آنان جهت تبلیغ به روستاها و شهرها و رسیدگى به گرفتاریهاى آنان تا حد امکان، بر عهده ایشان بود.
۲ – تبلیغ‏
کارهاى تبلیغى ایشان در این مدت هیچگاه تعطیل نشد و به شکل سخنرانى در منابر و تفسیر قرآن پس از نماز مغرب و عشاء و تشکیل جلسات هفتگى در منازل اشخاص، ادامه داشت.
۳ – فعالیت اقتصادى‏
امام موسى صدر، که از دوستان دیرین و دوران طلبگى حضرت آیت ا… العظمى‏ موسوى اردبیلى بود، در جنوب لبنان اقدام به تأسیس سازمانى جهت مبارزه با فقر و کمک به محرومین کرده بود. ایشان نیز با الهام از این کار، تصمیم به احداث کارخانه‏اى در شهرستان محروم اردبیل جهت مبارزه با فقر و کمک به فقرا گرفتند. پس از بررسى و تحقیق، اشخاصى جهت جمع ‏آورى انفاقات و صدقات مستحبّه تعیین شدند و مقرر شد مرکزى جهت آموزش صنایع دستى به تهى‏ دستان و فروش محصول کار آنان به بازار و تخصیص درآمد حاصله به خودشان ایجاد شود.
آغاز کار از جوراب بافى و تریکو بافى بود که ساختمانى جهت آن ایجاد گردید و خانواده‏ هایى تحت پوشش قرار گرفتند. این مرکز در حال توسعه بود که رژیم شاه حساس شد و تصمیم گرفت که مانع این کار شود. رئیس وقت ساواک اردبیل گفته بود: «ما مى‏ خواهیم این آخوندها را تحت کنترل درآوریم بلکه حذف کنیم، حال اینها به فکر افتاده‏ اند کارى کنند که اگر بخواهیم با آنان برخورد کنیم، ناچار شویم با چند صد یا چند هزار نفر درگیر شویم. زحمت هاى فراوانى کشیده شده تا اینها از متن زندگى مردم کنار گذاشته شوند و اگر این کارها قوت بگیرد، اینها مجددا به متن زندگى مردم باز مى‏ گردند. به هر قیمتى که شده باید جلوى این کار گرفته شود».
به همین دلیل درست همان روزى که جهت بازدید مردم از مؤسسه و آشنایى با اهداف آن و کمک به توسعه و گسترش آن تعیین شده بود، مأمورین ساواک به مؤسسه هجوم آورده و آن را بستند. حضرت آیت‏ ا…العظمى‏ موسوى اردبیلى نیز در خانه توقیف شدند و ساواک تهدید کرد که اشخاصى را که به این مؤسسه کمک کنند، دستگیر کرده و مورد آزار و اذیت قرار خواهد داد و بدین ترتیب مانع از فعالیت این مرکز شد.
۴ – فعالیتهاى سیاسى‏
افکار سیاسى معظم له ریشه در دوران صباوت و تربیت خانوادگى ایشان داشت. نگرش و دیدگاه سیاسى معظم له، عمدتا در صحبت ها، سخنرانی ها و تبلیغ ها خود را نشان مى‏ داد که از جمله آنها مى‏ توان به هفت سال سخنرانی هاى پرشور تبلیغى در شهرستان ارومیه اشاره کرد. از تاریخ ۱۳۳۹ ه’ ش که ایشان در اردبیل ساکن شدند، مبارزات سیاسى جزء لاینفک فعالیت هاى معظم له شد و به همین سبب دائما از جانب دستگاه، تحت تعقیب قرار مى‏ گرفتند.
رژیم پهلوى نسبت به همه فعالیت هاى ایشان مانند منبر، تبلیغ، سخنرانى، تدریس، رفت و آمد معمولى، مهمانی ها و نامه‏ ها، حساس بود و آنها را کنترل مى‏ کرد. حتى وقتى که مدرسه مى‏ ساختند و یا براى محرومین فعالیت مى‏ کردند، نه تنها خود ایشان مورد تعقیب قرار مى‏ گرفتند بلکه طلبه‏ هایى که در مدرسه زیر نظر ایشان تحصیل مى‏ کردند نیز، از جلب و تبعید و شکنجه در امان نبودند.
یکى از موارد درگیرى علنى ایشان با رژیم، در جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل رخ داد. در آن زمان تمامى دستگاه هاى تبلیغى رژیم، از اسرائیل طرفدارى مى‏ کردند و به نفع اسرائیل و علیه اعراب خبر منتشر مى‏ نمودند. ایشان در منبر شدیدا به نفع اعراب و مسلمین موضع گیرى کردند که در پى آن رژیم تصمیم گرفت که ایشان را دستگیر نموده به تبریز تبعید کند. در پى این حادثه علماء و ائمه جماعت اردبیل متحد شدند و همه به مسجد ایشان رفته و اعلام کردند که اگر رژیم به دستگیرى و تبعید معظم له اقدام نماید، تمامى مساجد را تعطیل کرده و از شهر خارج خواهند شد. رژیم پهلوى که با مقاومت روحانیون مواجه شد و از عواقب کار نگران بود، از دستگیرى ایشان منصرف گردید. مورد دیگر شایان ذکر در جریان تصویب کاپیتولاسیون بود که معظم له به آگاه سازى پرداخته و در نتیجه مردم به نشانه اعتراض تصمیم به تعطیل کردن بازار گرفتند ولى عوامل رژیم دست به کار شده و با تهدید مانع از تعطیلى بازار شده و ایشان را تحت تعقیب قرار دادند. این آزار و اذیت ها به حدى بود که ایشان به ناچار تصمیم گرفتند اردبیل را ترک گفته و به محل دیگرى مهاجرت نمایند.
۵ – تالیف کتاب جمال ابهى‏
شهرستان اردبیل از سابق به چند دلیل مورد علاقه بهائی ها بوده است:
۱ – یکى از حروف حى (هیجده نفر نخستین پیروان على محمد باب) مردى بود به نام ملا یوسف اردبیلى که براى اهالى اردبیل شناخته شده نیست ولى نام او در کتاب هاى تاریخ بهائی ها آمده‏ است. البته روستایى در نزدیکى اردبیل به نام روستاى ملایوسف وجود دارد که به گمان بعضى از بهائیان، این روستا منسوب به همان ملایوسف مذکور در کتب بهائیت است و به همین دلیل آنان این روستا را مکان مقدس و متبرکى مى‏ دانند.
۲ – مردى به نام امین العلماء در حدود سال ۱۳۳۸ ه’ ق در اردبیل مى‏ زیست که در میان مردم مشهور به بهائیگرى بود. در ماه رمضان شخصى او را در حال روزه خوارى دیده و از او پرسیده بود که چرا به طور علنى در حال روزه‏ خوارى است؟ او در جواب گفته بود که امروز، روز ۲۱ رمضان است، روزى که على علیه السلام را کشته‏ اند و دستگاه خداوند در هم ریخته و کسى به کسى نیست. تو هم اگر روزه‏ ات را بخورى اشکالى ندارد. آن مرد عصبانى شده و با چاقو او را کشته بود. بهائی ها او را یکى از شهداى بهائیت مى‏ دانند.
۳ – بهائی ها دو یا سه خانه وقفى در اردبیل داشتند که یکى از آن خانه‏ ها را به طور پنهانى به کتابخانه بهائیت تبدیل کرده بودند.
۴ – برخى از ماموران دولتى شهرستان اردبیل مانند سیاح و انصارى بهائى بودند.
همه این عوامل باعث شده بود که مبلغین بهائى، خصوصا در فصل تابستان که هواى شهرستان اردبیل بسیار مطلوب است، رفت‏ وآمد زیادى به آن شهر داشته باشند. بیشتر مخاطبان این مبلغین، جوانان و دانش‏ آموزان بودند و برخى از آنان که به این محافل رفت و آمد مى‏ کردند، با مراجعه به حضرت آیت‏ ا…العظمى‏ موسوى اردبیلى، مطالبى را که شنیده بودند به ایشان بازگو مى‏ کردند و خواهان پاسخ مناسب بودند. راهنمایى ایشان این بود که سخنان و دلایل آنان را بشنوند ولى پاسخ نگویند بلکه پاسخ را به وقت دیگرى موکول نمایند. آنان نیز مطالب فراوانى را یادداشت کرده و پاسخ مناسب را از ایشان دریافت مى‏ کردند. براى اینکه مطالب مورد استناد جهت تنظیم پاسخ ها، دقیق و اصیل باشد، چاره‏اى جز مراجعه به منابع اصلى خود بهائیت نبود و این امر با توجه به اینکه بهائیان کتابخانه‏ اى در اردبیل داشتند، توسط فردى به نام انصارى که خود از زمره بهائیان بود، میسر گردید. مجموع این پرسش و پاسخ ها و یادداشت هاى مفصل در مورد بهائیت، در نهایت منجر به تألیف کتابى به نام «جمال‏ابهى» توسط معظم له گردید که ده هزار نسخه از آن چاپ و منتشر گردید و اینک نایاب است.مرحوم امام موسى صدر این کتاب را دیده و دستور ترجمه آن را به زبان عربى داده بود ولى فرصت انجام آن را نیافت.

<img class=”img-responsive” src=”http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1395/9/3/thumb/thm_367_1955436_389.jpg”

لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=171373
  • ارسال توسط :
  • 10 بازدید
  • دیدگاه‌ها برای آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت +زندگینامه بسته هستند

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.