پر واضح است که اگر فستیوالهای مختلف سینمایی در جهان از میان هیأت داورانشان فردی را به عنوان رئیس آن انتخاب میکنند بیدلیل نیست پس اگر جشنواره فجر رئیس هیأت داوران ندارد ما باید برای این کار دلیل دیگری داشته باشیم که بتواند از نقض تمام دلایل دیگر در دنیا برآید.
به نظر شما دلیل ما چیست؟
شاید از آنجا که کسی حاضر به پذیرفتن مسئولیت تمام آن سیاستهای بالا دستی نیست که به هیأت داوران فجر توصیه میشود، برگزار کنندگان جشنواره هم با دادن چنین پیشنهادی به چهرههای شاخص هنری خودشان را سبک نمیکنند و یا شاید اگر ما بخواهیم یک نفر را رئیس هیأت داوران فجر کنیم احتمالاً به بقیه بر بخورد و حاضر به عضویت در این هیأت نشوند.
به نظر میرسد این مواردی که مطرح شد بیشتر از این که دلیل باشند ایراد هستند چون سیاست گذاری مسئولین در امر اهدای جوایز نباید با معیارهای هنری تا حدی تناقض آشکار داشته باشد که هیچ هنرمندی حاضر به پذیرفتن مسئولیت آن نباشد و در مورد این که رئیس کردن یک نفر از داوران احتمالا به بقیه بر میخورد هم باید گفت عبور از این وضعیت و به اجماع رساندن عدهای برای پذیرفتاری مسئولیت داوری احتیاج به یک هوش مدیریتی دارد. همین!
به هر حال این ایرادها در سیستم فجر وجود دارند البته منظور من این نیست که رئیس داشتن هیأت داوران، کمال یافتگی قطعی یک جشنواره است اما حداقل میدانم که اراده کردن و میل به آن، انگیزه میدهد تا این ایرادها را برطرف کنیم.
امسال کیانوش عیاری هم در هیأت داوران فجر حضور دارد یعنی کسی که وزنهای مهم در سینمای ایران و جهان به حساب میآید.
عیاری آنقدر معتبرتر و پیشکسوتتر از بقیه داوران امسال هست که ناخودآگاه او را در هیبت رئیس هیأت داوران ببینیم.
فکر میکنم میتوانیم از نزد خودمان به او این عنوان را بدهیم بی اینکه بقیه اعضای ژوری ناراحت شوند و بی اینکه خود آقای عیاری بخواهد از پذیرفتن رأی و نظر نهایی هیأت داوران سرباز زند.