به گزارش«کمال مهر»؛به نقل از آناج، نیویورک تایمز اخیرا طی گزارشی از ممانعت کنگره با فروش هواپیماهای بوئینگ به ایران انتقاد نموده و صریحا عنوان کرده است روحانی به شدت به این معامله نیاز دارد چراکه در داخل ایران عدهای بر این عقیدهاند مزایای اقتصادی قول داده شده در توافق هستهای تاکنون محقق نشده است.
در گزارشی که این روزنامه آمریکایی در سر مقاله خود منتشر کرده، منتقدان داخلی برجام به مخالفان تندرو جمهوریخواه تشبیه شدهاند و رئیس جمهور ایران فردی میانهرو پنداشته شده است که برای باقی ماندن در موضع قدرت، آن هم در دفاع از توافق هستهای باید هر طوری شده هواپیماهای بوئینگ را به ایران وارد کند.
با گذشت از اینکه حمایت این روزنامه معاند غربی از روحانی در نوع خود تامل برانگیز است، آنچه که زوایایی از عهدشکنیها و خصومت آمریکاییها را نشان میدهد اذعان سر مقاله نویس به چالش آمیز گشتن توافق هستهای ایران با ۱+۵ است که میتواند به پاره شدن برجام از سوی آمریکاییها و به آتش کشیده شدن آن از طرف ایرانیها ختم گردد.
شاید جالبترین بُعد قضیه در این گزارش، کوتاه نیامدن جمهوریخواهان از مواضع خودشان میباشد، بالاخره اعضاء این طیف سیاسی نیز اصولی دارند و به قدری به آن پایبند هستند که حاضرند منفعت ۲۰ میلیارد دلاری برای کشورشان را پس بزنند و اعتقاداتی که در قبال ایران دارند را به پول حاصل از فروش هواپیما نفروشند.
با این وجود معلوم نیست چرا در داخل عدهای برای پایمال کردن اصول خویش، حاضرند پول نیز پرداخت کنند تا بلکه طرف مقابل راضی شود در برخی حوزهها کوتاه بیاید.
آنچه که مبرهن است با گذشت یک سال از اجرای برجام هنوز تغییر محسوسی در اقتصاد ایران رخ نداده و تحریمها در حوزه بانکی پابرجاست؛ غربیها صرفا تحریمهای نفتی را برداشتهاند و دولتمردان اکنون به صورت چشمگیری نفت کشور را صادر میکنند اما از آنجایی که تحریمهای بانکی هنوز رفع نشده است همچون گذشته پول حاصل از فروش طلای سیاه به دست ایرانیها نمیرسد و این یعنی فروش نسیه!
اگر به گزارش روزنامه نیویورک تایمز نیمنگاهی داشته باشیم به وضوح میبینیم که نویسنده به صورت تلویحی به کارشکنیهای آمریکا اشاره کرده و توپ را در زمین کنگره انداخته است، لکن چنانچه به باطن قضیه رجوع کنیم میفهمیم این همان سیاست هویج و چماق است چراکه دموکراتها نیز در رفع تحریمها عهدشکنی کردهاند و با ایجاد واهمه مانع سرمایهگذاری خارجیها در کشور شدهاند.
در ترس سر مقاله نویس از تضعیف روحانی با عهدشکنی آمریکاییها رابطه علیت برقرار است چراکه از منظر نویسنده، رئیس جمهور میانهرو ایران بهترین گزینه برای فراهم کردن زمینهی برقراری روابط واشنگتن-تهران است و اگر برجام به نتیجه نرسد این شخصیت میانهرو جای خود را به اصولگرایانی خواهد داد که از دیدگاه آمریکاییها تندرو هستند و حاضر به عقب نشینی از آرمانها و اصول خود نمیباشند.
نویسنده به خوبی میداند که سیاسیون منتقد روحانی در صورت رسیدن به قدرت به این راحتیها به آمریکا امتیاز نخواهند داد و اگر شرایط فراهم باشد، توسعه فناوری هستهای و دفاعی را به مذاکره و گره زدن تمامی مسایل به تحریمها ترجیح خواهند داد.
قطعا اگر طیف مقابل روحانی به قدرت برسد، مواضع انقلابی بر اظهارات دیپلماتیک غلبه خواهد کرد و ایرانیها دیگر در برابر توهینها و زورگوییهای طرف مقابل سکوت اختیار نکرده و برای اینکه طرف مقابل به تعهداتش عمل کند، التماس نخواهند نمود.