مهرسال ۸۸ به پلیس تهران خبر دادند مردی به نام رضا بر اثر ضربه چاقویی که به سفیدرانش برخورد کرده جانش را از دست داده است. ماموران در تحقیقاتی که انجام دادند متوجه شدند ضارب باجناق رضا به نام بابک است که شب قبل از مرگ با او درگیر شده بود. رضا به واردآوردن ضربه به مقتول اعتراف کرد و پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۷۴ دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد.
متهم در جلسه دادگاه بعد از خواندهشدن کیفرخواست توسط نماینده دادستان تهران و درخواست قصاص توسط اولیایدم، در جایگاه حاضر شد. او واردآوردن ضربه به بدن مقتول را قبول کرد و گفت: شب حادثه تولد خواهرزنم بود و همه ما در خانه پدر همسرم جمع شده بودیم میهمان زیاد بود. آنجا همه مشروب میخوردند و من هم کمی خوردم. میهمانی وضعیت نامناسبی پیدا کرد و برای اینکه همسرم را از افراد مست دور نگه دارم از او خواستم آماده شود تا برویم. باجناقم معترض شد رضا به من گفت حق نداری میهمانی را به هم بزنی گفتم به تو ربطی ندارد و من میخواهم با زنم بروم اینجا هم خانه تو نیست که به من دستور بدهی.
درگیری بین ما ایجاد اما با دخالت افراد دیگر تمام شد البته آنها از رضا طرفداری کردند. من که خیلی عصبانی بودم چاقویی برداشتم، به اتاق رفتم و آن را زیر بالشم گذاشتم و خوابیدم نیمهشب بود که رضا دوباره به سراغ من آمد و درگیری را آغاز کرد من چاقو را بیرون آوردم او توانست چاقو را از من بگیرد و چند ضربه به من زد من هم چاقو را از او گرفتم و یک ضربه به پایش زدم. قصدم این نبود که او را بکشم و میخواستم فقط جلو ضربات او را بگیرم.
فکر نمیکردم او بمیرد هر دو ما زخمی شده بودیم و زخمهای من هم مورد تایید پزشکی قانونی قرار گرفت. من ضربات بیشتری از او خورده بودم و فکر نمیکردم واردآوردن یک ضربه به پای کسی باعث مرگش شود. من اگر میخواستم او را بکشم ضربه را به قلب رضا میزدم نه به پایش.
دفاعیات بابک کارساز نبود و هیات قضات متهم را به قصاص محکوم کردند. رای صادره مورد اعتراض متهم و وکیلمدافعش قرار گرفت و این اعتراض توسط دیوانعالی کشور پذیرفته شد. قضات دیوانعالی با واردکردن سه ایراد به رای صادره رای را نقض کرد بر اساس ایرادات وارده، قضات شعبه ۷۴ موظف شدند از متهم سوال کنند آیا درمورد کشندهبودن ضربهای که وارد کرده آگاهی داشته یا نه و میدانسته اگر ضربه چاقو به سفیدران وارد شود باعث مرگ خواهد شد؟ ضمن اینکه آیا پزشکی قانونی تایید میکند ضربه وارده کشنده بود؟
در نهایت درمورد اتهام شربخمر که در کیفرخواست آمده است از متهم سوال نشده و در اینباره نیز باید از متهم تحقیق شود. متهم با توجه به سه ایراد وارده دیروز برای بار دوم پای میز محاکمه رفت. او گفتههایش در جلسه قبل را دوباره تکرار کرد و گفت: من قصد کشتن نداشتم و نمیخواستم رضا بمیرد و نمیدانستم اگر ضربه به پایش بزنم ممکن است کشنده باشد.
ضمن اینکه من حتی درگیر هم نشدم رضا بود که بعد از پایان دعوا دوباره سراغ من آمد و ضربه زد. ما با هم رابطه خوبی داشتیم اما او چون مشروب زیاد خورده بود نمیدانست چه میکند من فقط سعی کردم همسرم را از میان آدمهایی که خیلی مست بودند بیرون بیاورم و کار بدی نکردم.
اگر رضا با چاقو به من ضربه نمیزد من اصلا به او حمله نمیکردم. آن روز هم من قصد بههمزدن میهمانی را نداشتم رضا خودش هم آنجا میهمان بود. چون تولد خواهرزن کوچکمان بود و هر دو ما آنجا میهمان بودیم اگر قرار بود کسی به من معترض شود صاحبخانه بود رضا نباید به من حمله میکرد.
در پایان وکیلمدافع بابک در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.