کمال مهر: نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به اتهام دو نوجوان که دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغرزاده برگزار شد به دفاع از کیفرخواست پرداخت و گفت: دو پسر نوجوان که فربد و سیامک نام دارند، یک سال قبل با اجرای نقشه قتلی که از قبل طراحی کرده بودند به خانه مربی بدنسازی خود رفتند، او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساندند و سپس اموالش را به سرقت بردند. با وجود دفاعیاتی که فربد، متهم ردیف اول در جریان بازجوییها مطرح کرده و مدعی تعرض مربی بدنسازیاش شده، مدرکی در این خصوص به دست نیامده است و دفاعیات متهم موثر نیست. بنابراین بهعنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور رای قانونی در مورد فربد و سیامک به اتهام مشارکت در قتل و سرقت و همچنین برای فربد به اتهام شرب خمر دارم.
در ادامه پدر مقتول بهعنوان تنها ولیدم در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قصاص کرد. سپس به دستور قاضی اصغرزاده، فربد در جایگاه حاضر شد. او همه اتهاماتش را قبول کرد و گفت: مدتی قبل از این ماجرا من برای ورزش به باشگاه بدنسازی رفتم. مربیام رضا به من گفت تو میتوانی هیکل خوبی داشته باشی و با من تمرین میکرد. یک روز به من گفت لباسهایت را عوض کن و آماده شو بعد هم از من خواست وارد حمام شوم. چون من بدنم را تمیز کرده بودم به من گفت باید کمی روغن به بدنت بزنی تا پوستت اذیت نشود، خودش هم روغن به بدنش زد. در همین حین بود که به سمت من آمد و مرا بهزور مورد آزارجنسی قرار داد.
من خیلی ناراحت شده بودم و حالم بد بود. چندروزی که از این ماجرا گذشت تصمیم گرفتم با او دعوا و کارش را تلافی کنم اما زورش زیاد بود نتوانستم حریفش شوم و دوباره من را آزار داد. آنقدر ناراحت بودم که نمیتوانستم خودم را کنترل کنم.
متهم ادامه داد: تصمیم گرفتم رضا را بکشم. بار اول خودم تنها به خانهاش رفتم. عذرخواهی کرد و گفت دیگر کاری به کار من ندارد و گفت آنموقع حالش بد بود. چون میدانستم زورش از من بیشتر است و نمیتوانم با او مقابله کنم از خانه بیرون آمدم و وانمود کردم او را بخشیدهام دوبار دیگر به اتفاق دوستم سیامک به خانه او رفتیم اما نتوانستیم با هم دست به قتل بزنیم تا اینکه بار آخر مقداری الکل از داروخانه خریدم و خوردم. چاقو هم قبلا خریده بودیم. به خانه رضا رفتیم و هر دو نشستیم. در فرصتی مناسب به او حمله و ضرباتی را بر بدنش وارد کردم. بیشتر ضربات را من وارد کردم و چند ضربه هم سیامک زد البته او کاتر داشت و من چاقو داشتم.
متهم در پاسخ به این سوال که آیا میدانست مجازات قتل چیست و چرا دوباره به خانه مقتول رفت در حالیکه میدانست او قدرت بدنیاش زیاد است گفت: من میدانستم کسی که آدم بکشد قصاص میشود اما رضا آدم خیلی بدی بود. آدم فاسد باید از زمین پاک شود ضمن اینکه چون میدانستم مقتول قدرت بدنی زیادی دارد با دوستم به خانهاش رفتم. از رضا شکایت نکردم چون از پدر و مادرم خجالت میکشیدم. من به خاطر انتقامگیری شخصی او را کشتم. بعد از قتل هم پول و داروهای نیروزا را برداشتم و گوشی تلفن همراهش را هم سرقت کردم و به اتفاق سیامک فرار کردیم بعد هم هرچه به دست آورده بودیم تقسیم کردیم.
بعد از فربد، متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد. سیامک گفت: من هم اتهاماتم را قبول دارم. دوماه قبل از حادثه فربد به من گفت بیا به باشگاه بدنسازی برویم. خانوادهام راضی نبودند و من خیلی تلاش کردم آنها را راضی کنم. یکی، دو هفته که از ماجرا گذشت فربد دیگر با من به باشگاه نمیآمد هربار که به او زنگ میزدم میگفت نمیتوانم بیایم رفتارش برایم تعجبآور بود تا اینکه یکروز به من گفت میخواهد کسی را بکشد. فکر کردم شوخی میکند تا اینکه یک روز بعد در مدرسه یکدفعه به ذهنم رسید که ممکن است رضا کسی باشد که فربد تصمیم به قتلش گرفته است.
متهم در ادامه گفت: وقتی موضوع را پیگیر شدم فربد گفت رضا به او تجاوز کرده است به همین دلیل تصمیم گرفتم کمکش کنم البته میترسیدم. وقتی به خانه رضا رفتیم ضربات چاقو را فربد زد و من فقط یک ضربه با کاتر به سر مقتول زدم.
بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه رسیدگی، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
منبع: روزنامه شرق