عباس عبدی، از فعالان اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد گفته است:
«فارغ از وعدههایی که آقای روحانی داده است یا وعدههایی که میتوانست بدهد، به طور قطع این کابینه باید تغییر کند. تردیدی در آن نیست. برخی از انتقاداتی که به آقای روحانی در زمان انتخابات می شد، انتقادات درستی بودند. البته دلیلی نداشت ما در آن زمان آن انتقادات را برجسته کنیم. برای اینکه طرف مقابل آقای روحانی خیلی بی محابا و بی منطق حمله می کرد. به قول معروف دوغ و دوشاب، حق و باطل را قاطی کرده بود. آن زمان نمی توانستید اینها را از هم جدا کرده و حرف بزنید. کوچک ترین تاییدی از انتقادات آنها باعث می شد که علیه آقای روحانی مستمسک قرار دهند. حالا که انتخابات تمام شده باید گفت که کابینه آقای روحانی نسبت به انتظارات موجود ضعیف بوده است.»[۲]
*میتوان این سؤال را از آقای عبدی پرسید که چرا برای یک کابینه ضعیف تبلیغ رأی کردید و حقیقت آنرا در قبل از برگزاری انتخابات برای مردم بازگو نکردید؟!
و باز هم چرا با فعالیتهای خود اجازه ندادید یک هوای تازه در فضای اجرائیات کشور دمیده شود و کسانی لایقتر از کابینه فعلی امورات کشور را به دست بگیرند؟!
از پاسخ آشکار این سؤالات که بگذریم! متأسفانه جریان سیاسی خاص اثبات کرده است که از گفتن «دروغ» به مردم هیچ واهمهای ندارد و از آن توبه هم نمیکند.
کما اینکه چهرههای همین جریان در تمام طول سال ۹۱، از مرحوم هاشمی تبلیغ تلویحی کردند اما در لفظ بیان میکردند که ایشان هرگز کاندیدای انتخابات نخواهد بود! بعدها و بدون حتی یک خط بیانیه رسمی، اعلام کردند که حامی اصلی آقای روحانی در انتخابات ۹۲ بودهاند، در قضیه القای تقلّب در سال ۸۸ هنوز هم حاضر به عذرخواهی و توبه علنی نیستند، در ماجرای دروغ هزاران بورسیه غیر قانونی نیز حاضر نیستند از سخنان غیر واقع خود در مقابل مردم پرده بردارند و غیره.
به نظر میرسد این خصلت دروغگویی و عدم رعایت تقوای جمعی که نمیگذارد روند پیشرفت کشور، سرعتی بیشتر پیدا کند، دامان جریان اصلاحات را بگیرد و آنها را به قهقرایی بیش از این مبتلا کند.