رئیس جدید اداره رسانه معرفی شد زمینه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر درساختمانهای شهرداری فراهم شود/لزوم همراهی مردم و دستگاهها با وزارت نیرو اولین جلسه هماهنگی سازمانها و اداره کلهای شهرداری برگزار شد بسیجیان نمونه شهرداری کرج تجلیل می شوند برای حل خاموشی بزرگراه، معابر ترافیکی و چراغ راهنمایی چاره اندیشی کنید کرج مسیر ۱۰۰ ساله توسعه را طی کرد کارخانه بازیافت نخاله حصار، همسو با حفظ محیط زیست است سبزی، مدیرکل جدید اداره کل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری کرج شد
گروه بین الملل کمال مهر – سه هفته پس از اعلام رسمی شروع رایزنی ها برای تشکیل ائتلاف مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه، از بامداد روز دوشنبه حملات هوایی و موشکی به مواضع گروه تروریستی داعش در سوریه آغاز شده است. تفاصیل کامل پیرامون این حملات شامل کشورهای شرکت کننده، نوع تسلیحات […]
فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) گفت: هواپیمای متعلق به ناتو با کمک جنگندههای نیروی هوایی بر زمین نشانده شد.
سراسیمه همراه با جمع کثیری از مردم، خود را به محل فرود خلبان رساندم. با کمال حیرت متوجه تسلط کامل او به زبان فارسی شدم و بعدها دریافتم پدربزرگ او دزفولی بوده است.
فرمانده هوانیروز ارتش گفت: در اولین روز جنگ، تنها کسانی مانند شهید شیرودی و همه عزیزان خلبانی که در هوانیروز کرمانشاه بودند بلافاصله به جای اینکه رو به خانه بروند برمیگردند روبه رمپهای پروازی و هرکدام یک بالگرد را رو به مراکز و محلهای پراکندگی استارت میزنند.
فرودگاه کای تاک هنگ کنگ که در سال ۱۹۹۸ میلادی برای همیشه تعطیل شد ، از بدترین فرودگاههای جهان از دید خلبانان هواپیما بحساب می آمد.
منابع خبری هند، از اخراج دو خلبان شرکت هواپیمایی اسپایس جت (Spice jet) به دلیل رقصیدن در زمان پرواز خبر میدهند.
پلیس مالزی، خانه خلبان های هواپیمای مذکور را که هشت روز پیش گم شده بود، برای بدست آوردن سرنخی احتمالی بازرسی کرد.
با استعفای ۷۴ خلبان دیگر ، شمار خلبانان نیروی هوایی ترکیه که در ۴۷ روز گذشته استعفا کرده اند به ۱۲۱نفر رسید.
ˈعصمت یلمازˈ وزیر دفاع ترکیه روز جمعه شمار خلبانان نیروی هوایی این کشور را که در ۲۴ روز گذشته استعفا کرده اند، ۴۷ نفر عنوان کرد.
همسرم ۱۸ کبوتر به یادبود سالهای اسارتم تهیه کرده بود تا آن را آزاد کنم. من سر آن پرنده سفید را بوسیدم و در آسمان ایران اسلامی به یاد رهایی خودم آزاد کردم. مردم تا جلوی پلههای منزل، مرا روی دوش داشتند. مادرم جلوی پله ایستاده بود. دست و صورت او را بوسیدم و لحظاتی تن ضعیف او را در آغوش گرفتم. خستگی سالهای اسارت از تنم درآمد و به همراه او به طبقه پنجم رفتیم.
با توجه به اینکه مدت ۱۰ سال پس از جداشدن از دیگر خلبانان، فارسی صحبت نکرده بودم لذا از این نظر کمی ضعیف شده بودم. چند سطری در مورد وضع خودم و اوضاع و احوال اسارت و نحوه رفتار عراقیها نوشتم.