فرماندار کرج که متولد سال ۱۳۴۷ در خرم آباد و دارای مدرک دکترای حقوق بین الملل می باشد در یادآوری خاطرات جالب اولین روز مدرسه اش افزود: سال اول و روز اول مدرسه در دبستان خیام و در اسدآباد خرم آباد بودم محلی که به سه راه اسد آبادی معروف است و کوروش سابق نام دارد.
معلم ما خانمی به نام ” سیف “، بسیار مقتدر و منظم بود و بعدها که بزرگتر شدیم متوجه شدیم همسر مدیر دبستان ” آقای شجاعی ” است.
روز اول مدرسه وارد کلاس شدیم اولین خاطره جذابم این است که قدم کوتاه و به قول معروف ریزه میزه بودم، بچه ها هجوم آوردن و من را ته کلاس انداختند. خانم سیف که بسیار هم رشید و هیکلی بود با حضورش در کلاس خطاب به من خندید و گفت: تو با این هیکل درشت خوش قیافه هم هستی که رفتی و آخر کلاس نشستی؟؟؟!!!
من هم در حالیکه گریه می کردم پاسخ دادم بچه ها نگذاشتند من نیمکت اول بنشینم. اشکهایم را پاک کرده و با اجازه ای که معلم دادند نیمکت جلو نشستم. صندلی خانم سیف پیش نیمکت ما بود و من رودربایست محبت معلمم سعی می کردم از صبح تا شب درس بخوانم و دبستان همیشه شاگرد اول بودم.
شرایط سختی بود چرا که از تنبیه کردن یا یاد گرفتن شامل میز و نیکت های اول می شد و در مقاطع بالاتر هم اول نام خانوادگی من ” الف ” بود و اولین نفری بودم که از من سوال می شد. زمانیکه خیلی استرس داشتم سوالات سخت را از سایرین می پرسیدند و اگر هم چیزی از درس در خاطرم نبود برایم نمره منفی می گذاشتند و از بقیه سوال راحت می پرسیدند.
تنها کسی معنی حرفهایم مرتبط با اول نام خانوادگی ام را درک می کند که خود نیز در دوران مدرسه همین تجربه را داشته است.