تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
1

جبهه مقاومت سه موفقیت در یک هفته

  • کد خبر : 53966
  • ۱۲ شهریور ۱۳۹۳ - ۹:۰۶
جبهه مقاومت سه موفقیت در یک هفته

یمن دارای موقعیت حساسی است و غرب نگران آن است که پیروزی جریان اجتماعی ضدفساد که به انگیزه‌های قوی اعتقادی هم مجهزند، در نهایت به یک موج تبدیل شود و حکومت‌های فاسد این منطقه عربی را در خود غرق کند.

به گزارش کمال مهر، «سعدالله زارعی» در ستون «یادداشت روز» شماره امروز کیهان، با پرداختن به موضوع یمن و حرکت رو به جلوی انقلاب مردم که منجر به سقوط دولت در این کشور گردید، این موفقیت را در کنار پیروزی مردم غزه و پیروزی‌های اخیر نیروهای مردمی عراق در برابر تروریست ها، سه اتفاق مهم در منطقه خوانده و نوشته‌است:

برکناری دولت «محمد باسندوه» در یمن و اعلام «کمیته مذاکرات ریاست جمهوری» مبنی بر موافقت رئیس جمهور با کاهش ۳۰ درصدی قیمت مشتقات نفتی نشان داد که انقلاب مردم یمن پس از یک دوره فترت بار دیگر فعال گردیده است. در خصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:

۱- انقلاب مردم یمن در این مقطع به نسبت زمانی که آغاز گردید از بلوغ بیشتری برخوردار می‌باشد. از جمله نشانه‌های این بلوغ انسجام در حوزه رهبری و استقامت در میدان می‌باشد. در جریان انقلابی که از فوریه ۲۰۱۱ در یمن آغاز گردید، هیچ فرد یا تشکیلات خاصی رهبری حرکت مردم را برعهده نداشت و جریانات شناخته شده جنوب و شمال یمن هم حضور فعالی در انقلاب نداشتند اما امروز بخصوص نیروهای شمال در میدان و در جایگاه رهبری حضور فعالی دارند. عبدالملک الحوثی دست‌کم تجربه ۱۴ سال رهبری جنبش جوانان موسوم به مکتب قرآن را داشته و در طول دورانی که جایگزین برادرش شهید حسین الحوثی شده است، هدایت جریان انقلاب را در دست دارد و از این رو نیروهایی که خارج از دایره انقلاب هستند نمی‌توانند با ورود به صحنه، انقلاب را از مسیرخود منحرف گردانند. یک جنبه دیگر، مداومت حضور در میدان است. اینکه صدها هزار نفر از مردم در طول دو هفته خیابان و میدان را ترک نکنند و بایستند تا وقتی شرایطشان محقق گردد، از بلوغ توده‌های شکل‌دهنده به دور جدید اعتراضات حکایت می‌کند. پیش از این دوره زمانی برای تحقق اولین هدف معترضین چندین ماه بود و در دوره جدید به دو هفته تقلیل یافته است که این خود قدرت حرکت عظیم مردم را بیان می‌کند.

۲- دولت یمن تلاش کرد تا با بین‌المللی کردن بحران یمن از ظرفیت بین‌المللی علیه نیروهای انقلاب استفاده کند و در نهایت به جای دست پیدا کردن به یک قطعنامه اجرایی به یک «بیانیه ریاستی» دست پیدا کرد که در آن «جنبش انصارالله» به رهبری سید عبدالملک الحوثی متهم به «اقدامات ضربه زننده به روند سیاسی و امنیتی یمن» شده بود. بیانیه شورای امنیت که در روز ششم شهریور ماه صادر شد سبب تأکید بیشتر مردم بر حمایت از سید عبدالمالک رهبر جوان جنبش یمن گردید از این رو تجار یمنی به همراه کشاورزان به میدان آمدند و با اختصاص صدها هزار دلار کمک و اهداء هزاران رأس گاو و گوسفند بر اعتماد خود به الحوثی تأکید کردند. در واقع مردم یمن صدور بیانیه شورای امنیت را نشانه استقلال و پاکی رهبران و فعالان جنبش انصارالله و هواداران آن تلقی کردند.

۳- دولت یمن ۴ روز پس از صدور بیانیه شورای امنیت و یک روز پس از آنکه سیدعبدالمالک رهبر جنبش اعلام کرد که تا تحقق مطالبات مردم، صحنه را ترک نمی‌کند، دولت باسندوه که محصول طرح شورای همکاری خلیج فارس موسوم به «مبادره خلیجی» بود، از سوی رئیس جمهور برکنار شد تا دولت جدیدی که مورد پذیرش نیروهای انقلابی باشد بر سر کار بیاید.

دولت باسندوه در واقع دولت جریان اصلاح که یک جریان اخوانی با گرایش سعودی! است می‌باشد و وظیفه داشته تا بعنوان «دولت انتقالی» مقدمات اصلاح ‌قانون اساسی و برگزاری انتخابات آزاد را فراهم کند اما در عمل و با وجود آنکه نزدیک به سه سال از زمان تشکیل این دولت می‌گذرد، اتفاقی در یمن نیفتاده است. براساس شاخص‌ها، دولت اخوانی سعودی باسندوه مشکل اقتصادی را به «تهدید اقتصادی» و نیز مشکل امنیتی را به «تهدید امنیتی» تبدیل کرده و یمن را در آستانه فروپاشی قرار داده است. براثر سیاست‌های دولت و همکاری‌های نسبتاً آشکاری که دولت باسندوه با تکفیری‌ها وجود داشت، تروریزم در استانهای غربی رشد زیادی کرد و مشکلات عمده‌ای را هم پدید آورد، بر این اساس برکناری دولت وابسته به عربستان در صنعا ضمن آنکه انقلاب یمن را به یکی از خواسته‌های اصلی که حذف عوامل فساد از سیستم دولتی است، می‌رساند، مردم زیادی را به نیروهای انقلاب امیدوار می‌کند.

۴- حوثی‌ها و «انصارالله» به رهبری سیدعبدالمالک، جنبش شمال را از اینکه تنها مختص به زیدی‌ها باشد بسیار فراتر برده و به یک جنبش اصیل و ملی یمن ارتقاء دادند. بن‌مایه‌های عمیق مذهبی رهبران الحوثی و نیروهای عظیم و وفادار به آن، ضمن آنکه سبب استحکام حرکت مردم یمن می‌شود در عین حال ضعف اعتقادی جنبش ۲۰۱۱ را نیز تا حد زیادی برطرف می‌نماید. این جنبش و رهبری آن امروز آمادگی دارد تا کل جامعه یمن را تحت پوشش گرفته و ضمن برعهده گرفتن «تغییر مسالمت‌آمیز» در حوزه سیاسی، محور استقلال و تمامیت ارضی یمن نیز باشد. هم اینک میلیونها یمنی که در سرتاسر یمن به رهبری سیدعبدالمالک الحوثی لبیک گفته‌اند، نشان می‌دهد که جریان انصارالله از شکل طایفی و مذهبی به شکل ملی درآمده است. در واقع ظرفیت جدید انقلاب یمن و رویش جدی آن در دو بعد رهبران و بدنه می‌تواند موج تازه‌ای از حرکت معطوف به بیداری اسلامی را در سطح منطقه پدید آورد و نواقص انقلاب‌های منطقه‌ای را برطرف نماید. تأکید فراوان عبدالمالک الحوثی بر مسالمت‌آمیز بودن حرکت و استفاده از ظرفیت منشور سازمان ملل و قانون اساسی یمن – در پاسخ به بیانیه ریاستی شورای امنیت- نشان می‌دهد که حرکت الحوثی یک حرکت آنارشیستی نیست بلکه یک جنبش مترقی اسلامی است که از پشتیبانی عمیق مردم برخوردار می‌باشد.

۵- پذیرش سریع خواسته‌های جریان انصارالله توسط عبدربه منصورهادی به خوبی نشان می‌دهد که حکومت به هیچ‌وجه در خود توانایی غلبه بر حوثی‌ها را نمی‌دیده است واقعیت هم این است که اگر حوثی‌ها می‌خواستند با استفاده از ظرفیت نظامی خود صنعا را به تصرف درآورند این کار در همان روز دوشنبه دو هفته پیش که تمام خیابانهای مجاور میدان تغییر را پر کرده بودند برایشان امکان‌پذیر بود همین امروز حوثی‌ها عملا ساختمانهای دولتی را در صنعا در تصرف خود داشتند. این به خوبی نشان می‌دهد که مماشات ائتلاف جدید انقلابی یمن بخاطر آن است که اعتمادها برای ادامه انقلاب تا تبدیل شدن یمن به یک کشور مقتدر مستقل محفوظ بماند کما اینکه عبدالملک الحوثی اعلام کرد که دعوت مطرح شده در بیانیه ریاست‌جمهوری مبنی بر مشارکت در دولت را نمی‌پذیرد و به هیچ پست وزارتی و فراتر از آن نظر ندارد این یک نکته جدید و جالب است و اصالت انقلاب اسلامی مردم یمن را نشان می‌دهد این در حالی است که انقلاب‌ها در کشورهای عربی اتصال کاملی با دولت پس از آن داشته و نوعا در «دولت آینده» خلاصه می‌گردند.

۶- یمن دارای موقعیت حساسی است و غرب نگران آن است که پیروزی جریان اجتماعی ضدفساد که به انگیزه‌های قوی اعتقادی هم مجهز می‌باشند، در نهایت به یک موج تبدیل شود و حکومت‌های فاسد این منطقه عربی را در خود غرق کند. مردم یمن از نظر فرهنگی این ظرفیت را دارند که بر منطقه حجاز و استانهای جنوبی عربستان که عمدتا زیدی مذهب و نزدیک به شیعیان می‌باشند تاثیر گذاشته و آنان را به ورود در یک جنبش ضدفساد ترغیب نمایند. از سوی دیگر یمن به نسبت عربستان از موقعیت استراتژیکی برتری برخوردار است چرا که برخلاف عربستان که تنها بر بخش محدودی از خلیج‌فارس و بخش محدودی از دریای سرخ اشراف دارد یمنی‌ها علاوه بر اشراف بر بخش زیادی از اقیانوس هند بر تنگه و جزایر حساس مشرف به دریای سرخ احاطه دارند و هر تحول در وضع سیاسی صنعا می‌تواند این موقعیت حساس را تحت تاثیر قرار دهد. یک جنبه دیگر از اهمیت یمن جمعیت این کشور می‌باشد. یمن با حدود ۲۵ میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین کشور شبه جزیره عربستان به حساب آمده و در عین حال از نظر کیفی هم سخت‌کوش‌ترین مردم منطقه محسوب می‌گردند. این مردم قادرند تاثیرات روحی و روانی زیادی در محیط اطراف خود ایجاد کنند. از این رو  از نظر برخی از تحلیل‌گران منطقه‌ای حرکت جدید و منظم مردم یمن می‌تواند موج بیداری اسلامی که طی سالهای اخیر بخاطر سوءرفتار بعضی از «صدرنشینان عرب» و سیاست‌های استکباری دچار ضعف شده و آینده آنان را در هاله‌ای از ابهام قرارداد را به منطقه بازگرداند.

از قضا اگر نگاهی به اطراف بیاندازیم از یک سو نشانه‌های آشکاری از نوعی بازخیزی در روند حرکت مردم مشاهده می‌کنیم و از سوی دیگر نگرانی عمیق سران غرب را می‌توانیم از لابلای عباراتی که می‌گویند و قول و قرارهایی که می‌گذارند ملاحظه نمائیم. طی یکی-دو هفته اخیر سه اتفاق مهم در این منطقه افتاده است. اتفاق اول پیروزی مردم مظلوم و مقاومت قهرمان غزه در طولانی‌ترین جنگ رژیم صهیونیستی بود. اتفاق دوم پیروزی بزرگ نیروهای مردمی در عراق در حدفاصل جنوب طوزخورماتو تا شمال تکریت یعنی منطقه‌ای به وسعت بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر مربع و در واقع اشراف دولت عراق بر بخش جنوبی رشته کوه حمرین و قطع ارتباط تروریست‌های دو استان صلاح‌الدین و نینوا با استان‌های دیاله‌، بغداد و کرکوک بود. این عملیات ضمن اینکه ضریب امنیتی پایتخت عراق را افزایش داد و هرگونه امکان عملیاتی را از تروریست‌ها در استان همجوار ایران- دیاله- گرفت در عین حال راه موفقیت عملیات‌های بزرگ بعدی با هدف آزادسازی استان صلاح‌الدین، نینوا و الانبار را هموار کرد. موفقیت سوم هم پیروزی نیروهای انقلاب یمن در برکناری دولت وابسته یمن و قرار گرفتن انقلاب این کشور در مسیر خود بود. کاملا واضح است که این شرایط تا چه اندازه آمریکا را نگران می‌کند سفر  همزمان وزرای خارجه و دفاع آمریکا به مقر ناتو و سخن گفتن از لزوم بازسازی جبهه مشترک بین‌المللی حول‌محور- و در واقع به بهانه- تروریزم از وحشت غرب حکایت می‌کند.

انتهای پیام/ز


۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله