به گزارش خبرنگار سیاست خارجی
کمال مهر، در آستانه برگزاری انتخابات “مصر”، بسیاری از گروهها، فعالان سیاسی و رسانههای این کشور، ضمن تاکید بر عدم شرکت در انتخابات، به یادآوری حوادثی میپردازند که در شبکههای اجتماعی و فضای عمومی رسانهای جهان عرب به “فض اعتصام رابعهالعدویه” (شکستن تحصن میدان رابعه) شهرت یافته است.
“فض اعتصام رابعه” چیست؟
مردم مصر در تاریخ ۲۸ ژوئن ۲۰۱۳، تحصنی را در میدان رابعه آغاز کردند که به یکی از ماندگارترین حوادث سیاسی “خاورمیانه” در تاریخ معاصر تبدیل شد.
این تحصن در ابتدا در واکنش به هجمههای بیسابقه مخالفان “محمد مرسی” (رئیسجمهور قانونی مصر) به دولت وی، و ایجاد بحرانهای متعدد پس از هر تصمیم و اقدام دولت مورد حمایت “اخوانالمسلمین” آغاز به کار کرد؛ مخالفتهایی که رفته رفته موجب نگرانی طرفداران دولت قانون در مصر شده و روند گسترش نامعمول آن، در کنار عدم واکنش نیروهای امنیتی و نظامی، نشانههای نگرانکنندهای از آینده تحولات سیاسی مصر را با خود به همراه داشت.
در همین زمینه؛ “محمد البدیعی”، نویسنده روزنامه “فتح”، در واکنش به روند رو به رشد اعتراضات نسبت به تمامی اقدامات و تصمیمهای دولت مرسی نوشته بود “وضع به هیچوجه طبیعی نیست، این دولت توانسته رای اکثریت مردم مصر را به خود جلب کند، معنای این همه اعتراض و اغتشاش را نمیفهمم”.
این روزنامهنگار مصری در پایان، در اظهار نظر قابل تاملی هشدار داده بود “به نظر نمیآید این اعتراضات عادی و خودجوش باشد، همه نگران آینده اوضاع سیاسی مصر هستیم و باید بر خود کنترل داشته باشیم”.
نمونههایی از اغتشاشات مخالفان مرسی
در چنین فضایی بود که جوانان مصری، با برپایی چادرهایی در میدان رابعه، که در آن زمان به پایگاه طرفداران دولت قانون در مصر تبدیل شده بود، به حمایت از رئیسجمهور قانونی خود پرداخته و خواستار پایان دادن به اعتراضات مکرر و مخل زندگی روزمره در مصر شدند.
عزل مرسی و مقاومت مردم مصر
اما همانطور که انتظار آن میرفت، اوضاع مطابق میل حامیان دولت و طرفداران برگزیده اکثریت مردم مصر پیش نرفت و در حالی که هزاران نفر از طرفداران مرسی در میدان رابعه، خواستار حمایت از رئیسجمهور خود بودند، ژنرال “عبدالفتاح السیسی”، با اعلام برکناری مرسی از دولت، اولین گام رسمی برای کودتای نظامی علیه رای ملت را برداشت.
به این ترتیب، مطالبات ساکنان میدان رابعه، از حمایت مرسی، به درخواست جدی برای بازگشت او به دولت تغییر کرده و با این تغییر مطالبات و ایجاد شرایط امنیتی از سوی نظامیان مصر، به تعداد تحصنکنندگان در این میدان به طرز چشمگیری افزوده شد.
حضور گسترده مردم مصر در حمایت از دولت اسلامگرا
از سوی دیگر، مقامات دولت کودتایی مصر، که این تحصن و روند رو به گسترش آن را مانعی جدی بر سر پیشروی سیاسی و مقبولیت دولت خود در سطح ملی و بینالمللی میدیدند، بارها متحصنین را تهدید به حمله کرده و با اعلام ضربالعجلهای متعدد، خواستار برچیدهشدن این تحصن بزرگ از میدان رابعه شدند.
اما بر خلاف تصور حاکمان نظامی مصر، مبنی بر چارهساز بودن تهدیدهای مستقیم و غیر مستقیم در پراکندهشدن تحصنکنندگان رابعه، مردم مصر با حضور بیسابقه در این میدان، پیام واضحی را به کودتاچیان و همچنین جامعه جهانی ارسال میکردند ؛“ما تا آخرین لحظه از رئیسجمهور قانونی خود حمایت خواهیم کرد”.
در واقع نظامیان مصر در پی مقاومت همهجانبه ملت علیه کودتای غیر قانونی در برابر یک دوراهی تاریخی قرار گرفتند؛ پذیرش رای ملت و بازگرداندن مرسی به دولت یا سرکوب ملت با تمامی نیرو و به هر قیمیتی!
به این ترتیب، دولت کودتایی مصر، دست به اقدامی زد که هیچگاه از خاطره تاریخ محو نخواهد شد.
جنایت تاریخی ارتش مصر علیه مردم
سرانجام و پس از گذشت ۴۵ روز از تحصن حامیان مرسی در میدان رابعه، در سحرگاه ۱۴ آگوست، نیروهای ارتش و پلیس مصر، با آمادگی کامل، همجوم وحشیانهای را به دو حوزه اصلی تجمع (میدانهای النهضه و رابعه) آغاز کردند.
نیروهای امنیتی، در آغاز با مسدود نمودن تمامی راههای منتهی به این دو میدان، امکان رسیدن هرگونه کمک انسانی و یا بهداشتی به این مناطق را از بین بردند؛ اقدامی که نشان از تصمیم خطرناک ژنرالهای مصری برای پایان دادن به این تحصن، به هر قیمت ممکن داشت.
این هجوم، آنگاه وحشت جامعه جهانی را در پی داشت که مشخص شد، نیروهای نظامی، در ابتدا و قبل از ارسال هرگونه نیرو، با فرستادن “بولدزر” به مناطقی که در آن تراکم انسانی وجود دارد، قصد دارند مقاومت اولیه تحصنکنندگان را به سرعت در هم شکسته و پس از آن با پرتاب مقادیر بیشماری از گاز اشکآور، به آنان حمله کنند.
به این ترتیتب، و با چنین حمله وحشیانهای، مقاومت مردم در میدان النهضه، تنها پس از ۳ ساعت و در ساعت ۹ صبح به پایان رسید و توجه همگان به سمت میدان رابعه، به عنوان اصلیترین پایگاه خیابانی اخوان و حوادثی که در ساعات آینده در آن رخ میداد، جلب شد.
نیروهای امنیتی، پس از مقاومت اولیه مردم در میدان رابعه، با ارسال تجهیزات سنگین نظامی همچون “تانک” و “نفربر” از یک سو، و همچنین حملات پراکنده هوایی از طریق به رگبار بستن مردم با “هلیکوپتر”، به انتقام از مردم مسلمان مصر پرداختند.
با وجود بستهبودن هرگونه راه انتقال خبر بر رسانههای آزاد، تصاویری از خود اشخاصی که در این تحصن حضور داشتند منتشر شده است که تنها دیدن لحظههایی از آن، وجدان هر انسانی را به درد میآورد.
بنابر تصاویر موجود از رابعه، نیروهای نظامی، در کشتار متحصنین، هیچ تفاوتی میان مردان، زنان و حتی کودکان مصری قائل نمیشدند.
باشگاه خبرنگاران پیشاپیش به دلیل انتشار تصاویر ناراحتکننده کشتار مردم مصر عذرخواهی میکند؛
سرانجام و پس از قریب به ۱۱ ساعت درگیری خونین و کشتار ، مقاومت متحصنین به طور کامل شکسته شد و نظامیان بر میدان رابعه سیطره کامل پیدا کردند.
در خصوص میزان تلفات انسانی این فاجعه، آمارهای متفاوتی وجود دارد، اما بر اساس آماری که وزارت بهداشت مصر اعلام کرده، طی درگیریهای میدان رابعه، ۵۷۸ نفر در همان میدان جان خود را از دست داده و بیش از ۴۰۰۰ هزار نفر دیگر نیز مجروح شدهاند.
چند روز پس از این کشتار، “سازمان جهانی حقوق بشر” با انتشار بیانیهای تاکید کرد “کشتار میدان رابعه، بزرگترین کشتار انسانی در تاریخ مصر بوده است”.
در پی این جنایت، و شکلگیری موج خشم مردم مصر، دولت نظامی این کشور، ضمن تعطیلکردن کامل حمل و نقل عمومی و بین شهری، در ۱۴ استان این کشور “حکومت نظامی” و در تمامی استانها “حالت فوقالعاده” اعلام کرد.
***برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید***
پایان جنگ خیابانی؛ آغاز جنگ رسانهای
اما این اقدام وحشیانه، آخرین گام ژنرالهای مصری برای ایستادگی همهجانبه در مقابل مردم این کشور و رای حقیقی آنها نبود؛ چرا که بلافاصله پس از پایان درگیریها، نبرد رسانهای این جریان برای مسالمتآمیز(!) نشان دادن شکستن تحصن، آغاز شد.
در این زمینه، رسانههای وابسته به ارتش مصر و جریان مبارک در داخل این کشور از یک سو، و رسانههای عربستانی و اماراتی (“العربیه” و “اسکاینیوز عربی”) از سوی دیگر، تلاش گستردهای را برای وارونه نشان دادن آنچه که در حق مردم مسلمان در میدان رابعه رخ داده بود را آغاز کردند.
البته میزان فاجعهبار بودن حوادث میدان رابعه و همچنین تصاویر و مستندات موجود، به قدری است که هیچ رسانهای حاضر به انکار کلی خشونت از سوی ارتش مصر نبوده و این رسانهها تنها با ذکر بهانههایی برای توجیه اقدامات ارتش و اندک نشاندادن خشونت بهکار گرفته شده در رابعه، تلاش میکنند از موج خشم مردم مصر و جامعه جهانی در این خصوص بکاهند.
گفتنی است؛ عمده تلاشهای این رسانهها بر دو محور زیر قرار گرفته است:
الف) آنچه در میدان رابعه رخ داد، ضروری بوده و دغده اصلی ارتش، تامین امنیت ساکنان منطقه رابعه و جلوگیری از اقدامات خشونتآمیز طرفداران مرسی بوده است!
ب) در وقوع درگیری و حتی خشونت در میدان رابعه شکی نیست، اما رسانههای طرفدار اخوان و مخالفان ارتش، این خشونتها را به شکل گستردهای بزرگنمایی میکنند و سعی در سیاهنمایی اوضاع داخلی مصر دارند!
در همین راستا، شبکه تلویزیونی “الحیاه” مصر، گفتگویی با “محمد البرادعی” را انجام داد و در آن تلاش کرد با استفاده از وجه بینالمللی البرادعی، محورهای فوق را پیادهسازی کند.
البرادعی در این برنامه، گفته است “قطعا آنچه در رابعه رخ داده ناراحتکننده است، اما باید توجه داشت آنچه که در این میدان از سوی نیروهای نظامی رخ داده بسیاری کمتر از خشونتهایی است که از جانب طرفداران اخوان رخ داد”!
این سخنان البرادعی در حالی است که تصاویر موجود از میدان رابعه نشان میدهد طرفداران اخوان، در مقابل تانک و نفربرهای ارتش، از سنگ و چوب برای حمایت از جان و ناموس خود استفاده میکنند!
البرادعی در این گفتگو تاکید میکند “به هرحال این تحصن غیر قانونی بوده و باید جمع میشد”!
همچنین وی در پایان و در اظهار نظری وقیحانه گفته است “اخوانالمسلمین باید با شرکت در انتخابات نشان دهد طرفدار آزادی بیان است”!!
البرادعی در کنار سیسی در لحظه اعلام کودتا
این سخنان از زبان شخصی مطرح میشود که در آغاز انقلاب مردم مصر علیه دیکتاتوری مبارک، تلاش گستردهای از سوی برخی رسانههای غربی صورت گرفت تا وی را به عنوان رهبری این انقلاب معرفی کنند، اما پس از عدم استقبال مردم از رهبری البرادعی، (حتی پس از حضورش در میدان تحریر) وی به حاشیه رانده شده و اکنون اینچنین علیه رای و خواسته مردم مصر، خودنمایی میکند.
روزنامه “الاهرام”، وابسته به جریان مبارک نیز در این زمینه نوشته است “این تحصن قطعا باید جمع میشد اما روش ارتش، مسئلهای سیاسی را به مسئلهای جنائی تبدیل کرده است”!
گفتنی است؛ علی رغم محکومیت کشتار میدان رابعه از سوی اکثریت احزاب و نهادهای مدنی مصر، نمایندگان “جنبش تمرد” و “جبههالانقاذ” (شکستخوردگان انتخابات مصر) از آن حمایت کامل کردهاند.
واکنش جامعه جهانی؛ با یکدیگر گفتگو کنید!
در پی وقوع کشتار میدان رابعه و به دلیل ابعاد تاثیرگذار و غیر قابل انکار آن، جوامع جهانی و سایر کشورها، به سرعت ناچار به موضعگیریهای نمایشی و غیر صریح، در خصوص قربانیان این حادثه شدند.
این موضعگیریها و اظهارنظرها از آن رو نمایشی و دروغین به شمار میآید که هیچ اقدام موثر و جدی را در راستای جلوگیری از کشتار مردم مسلمان مصر و بازگرداندن رئیسجمهور قانونی آنان به دولت موجب نشده است.
سازمان ملل: “بانکیمون” و سخنگوی وی، به ترتیب این حادثه را به شدت محکوم کردند، همچنین جلسهای با این مضمون پشت درهای بسته در شورای امنیت برگزار شد که هیچ تصمیم جدی را در پی نداشت.
اتحادیه اروپا: “مایکلمان”، سخنگوی “کاترین اشتون” حوادث مصر را بسیار نگرانکننده خواند و از دولت مصر خواست خویشتنداری کند! (در موضعگیریهای اتحادیه اروپا هیچخبری از تحریم دولت مصر نیست!)
آمریکا: “کاخ سفید” در بیانیهای ضمن محکوم کردن استفاده از خشونت، اعلام حالت فوقالعاده از سوی دولت مصر را امری ناصحیح دانست و از دولت خواست خویشتنداری کند!
“باراک اوباما” نیز در سخنرانی در خصوص تحولات مصر، از آینده این کشور ابراز نگرانی کرد!
آلمان: “گیدو وستروله”، وزیر خارجه وقت آلمان از همه طرفهای درگیر در مصر خواست خویشتنداری کرده و با یکدیگر گفتگو کنند!
انگلیس: سخنگوی وزارت خارجه این کشور در گفتگو با شبکه “الجزیره” گفت “لندن از حوادث مصر نگران است و خواستار گفتگوی طرفهای مصری است”!
فرانسه: “لوران فابیوس”، وزیر خارجه فرانسه، بهکارگیری خشونت در مصر را محکوم کرده و خواستار گفتگوی طرفهای درگیر در مصر شد!
واتیکان: “پاپ فرانسیس” برای کشته شدگان میدان رابعه نماز برگزار کرده و خواستار صلح در مصر شد.
واکنش جهان عرب؛ از اقدامات ارتش حمایت میکنیم!
اما یکی از تلخترین اتفاقاتی که در رابطه با واکنشهای جهانیان به کشتار میدان رابعه رخ داد مواضع کشورهای عربی بود.
برخلاف جامعه جهانی، که حداقل در سطح ظاهری و نمایشی این اقدام را محکوم کردند، اغلب کشورهای عربی در موضعگیریهایی که تنها نشاندهنده عمق ذلت و سرسپردگی آنهاست، نه تنها این کشتار را محکوم نکردند، بلکه آن را تایید کردند!
عربستان سعودی: “ملک عبدالله”، تنها ساعاتی پس از اتمام کشتار میدان رابعه، با انتشار بیانیهای از تمامی اعراب و مسلمین جهان خواست تا مقابل کسانی که میخواهند امنیت مصر را به بازی بگیرند(!) بایستند و تاکید کرد دولت و ملت عربستان، از دولت مصر پشتیبانی کرده و مخالف تروریسم هستند!
ظاهرا منظور ملک عبدالله از دشمنان امنیت مصر، مصریهایی هستند که در میدان رابعه خواستار بازگشت رئیسجمهور قانونی خود بودند.
از سوی دیگر، یادآوری نقش این کشور در حوادث سوریه و حمایت علنی آنها از گروهکهایی همچون “داعش” و “جبههالنصره”، در کنار اظهارات عبدالله مبنی بر مخالفت عربستان با تروریسم، بسیار مضحک به نظر میرسد.
امارات: وزارت خارجه این کشور نیز با انتشار بیانیهای تاکید کرد؛ ضرورت اقدامات نیروهای نظامی مصر در میدان رابعه را درک میکنیم و مسئولیت این حادثه، به گردن “گروههای افراطی فعال” در مصر است!
بحرین: وزارت خارجه این کشور مطلب تازهای را بیان نکرده و صرفا به تکرار آنچه حاکمان حقیقی بحرین (آلسعود) گفتهاند اکتفا کرد و در بیانیهای تاکید کرد؛ از تمامی آنچه در بیانیه ملکعبدالله آمده دفاع میکنیم!
کویت: دولت کویت نیز در بیانیهای اعلام کرد از تمامی اقدامات دولت مصر در راستای بازگرداندن امنیت به این کشور حمایت میکنیم.
اردن: وزیر خارجه اردن طی سخنانی تاکید کرد “دولت کشورش در کنار دولت مصر قرار دارد و خواهان نابودی تروریسم در مصر است”!
این در حالی بود که مردم بسیاری از کشورهایی که از دولت مصر و کشتارش حمایت کردند، در حمایت از مسلمانان مصر به خیابانها آمده و علیرغم مخالفت دولتهای خود، از مرسی و اخوانالمسلمین مصر طرفداری کردند.
آخرین گام ژنرالها؛ مهندسی انتخابات
در حال حاضر، آخرین اقدام جریان کودتا به رهبری ژنرال عبدالفتاحالسیسی، مهندسی آشکار انتخابات پیشروی مصر است، به طوری که این انتخابات تنها با ۲ کاندید (السیسی و “حمدالدین صباحی”، از رهبران جبههالانقاذ) برگزار خواهد شد و از هماکنون نیز به راحتی میتوان پیشبینی کرد که السیسی در میان تدابیر شدید امنیتی و با مشارکت حداقلی مردم، برنده این انتخابات نمایشی خواهد بود.
در همین زمینه، محمد مرسی، رئیسجمهور زندانی مصر، ضمن پیشبینی پیروزی عبدالفتاح السیسی در انتخابات ریاست جمهوری آتی در سخنانی قابل تامل گفته است ” السیسی دوره ریاست جمهوری خود را به پایان نخواهد رساند”.
نقش عربستان و امارات در کشتار مردم مسلمان مصر
نقش عربستان و امارات در براندازی مرسی و کودتای نظامی، محدود به حمایتهای سیاسی و رسانهای نمیشود.
در همین زمینه، چندی پیش، سایت صهیونیستی “دبکا”، با انتشار گزارشی از نقش ویژه عربستان و امارات در کودتای مصر پرده برداشته و نوشت “عربستان و امارات، با تمام قدرت به حمایت مالی از ژنرالهای مصر همت گماشتند تا بتوانند نفوذ و سلطه خود را بر مصر بگسترند”.
در این گزارش آمده است “حتی اگر آمریکا کمکهای مالی که سالانه به مصر میدهد (معادل ۱.۳ میلیارد دلار) را قطع کند، عربستان و امارات، کسری بودجه را جبران خواهند کرد و کمکهایی به مردم مصر خواهند کرد تا مردم گمان کنند مشکلات مالیشان حل شده است، به همین سبب کویت و بحرین و دیگر کشورهای عربی به سرعت به تزریق کمکهای مالی به مصر پرداختهاند”.
این پایگاه صهیونیستی تاکید کرده است “عربستان و امارات تعهد کردهاند معادل تعهدات مالی که قطر در سال گذشته به خزانه اخوانالمسلمین واریز کرده است، سالانه به مصر کمک کنند که این مبلغ بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار میشود”.
به این ترتیب و به دلیل اشتباهات مکرر رهبران اخوان در مصر، دولتهای مرتجعی همچون عربستان و امارت، با سرمایههای حاصل از فروش نفت، قادر به تصمیمگیری برای آینده ملت صاحبتمدن مصر میشوند.
گستره جنایتی که کودتاچیان مصری و حامیان مالی رسانهای آنها انجام دادهاند، به این اطلاعات محدود نمیشود و با گذشت زمان، تاریخ، ابعاد دیگری از این جنایت و چهره سیاه جانیان ملت مصر را به حافظه خود خواهد سپرد.
کمی پس از کتشار رابعه، و در میان جو رعب و وحشت از حکومت ژنرالها در مصر، دکتر “نبیلالفولی” از روشنفکران بزرگ این کشور، در رابطه با این کشتار نوشت “این چند خط، تنها تلنگری است برای کسانی که نه تنها از گفتن هیچ دروغی و گرفتن جان هیچ انسانی، بلکه از سیاه کردن آینده وطنمان نیز در راه رسیدن به قدرت هیچ هراسی ندارند، برای کسانی که تنها دشمنان مصر را عدهای زن و مرد متحصن میدان رابعه دیدند، در حالی که آنها برای پاسداری از آزادی و رای خود در آنجا جمع شده بودند؛ به شما میگویم؛ یاد شهدای میدان رابعه و آرمان آنان از خاطره تاریخ محو نخواهد شد؛ ما یا شهید میشویم یا وطنمان را از دست طاغوت نجات خواهیم داد”.
انتهای پیام/