به گزارش گروه وبگردی کمال مهر، «رهآورد جنگ، صلح است»، این نقل قول مشهور داستان «۱۹۸۴» جرج اورول است. آیا این گزاره به حقیقت پیوسته است؟
۲۸ آوریل ۲۰۱۴، صفحه اصلی وب سایت «واشنگتن پست» به نمایش تصویری از یک انفجار هستهای با تیتر «جنگ بیرحم است، ولی شیوههای دیگر بدتر هستند» اختصاص یافت. سوالات حملهور میشوند؛ آیا صلح بدتر از جنگ است؟! یا دیپلماسی بدتر از انفجار هستهای است؟!
بعید است که مردم عراق و افغانستان و فلسطین و دیگر کشورهای در حال جنگ، موافق این عقیده باشند.
در زیرتیتر این خبر، چیز عجیبتری دیده میشود. یک استاد دانشگاه (پروفسور) که نویسنده این مطلب است صریحا اظهار میکند: «جنگ احتمالاً غیرقابل تصورترین شیوه برقراری صلح در جوامع است، ولی جنگ، تنها راه است». باز هم حمله سوالات؛ آیا «غیرقابل تصورترین چیز» بیان چنین اظهاراتی از یک پروفسور، نیست؟! آیا روزنامه یا وبسایتی که چنین چیزهایی را منتشر میکند، قابل اعتماد است؟!
این مطلب از «یان موریس» است, استاد ادبیات باستانی دانشگاه استنفورد و نویسنده کتاب «فواید جنگ چیست؟ تضاد و تکامل تمدن از انسانهای اولیه تا رباتها» است. او در کتابش مینویسد: «جنگ موجب امنیت و ثروت بیشتر ما میشود».
منظور از «ما» چه کسانی هستند؟ «مردم» آمریکا؟
محاسباتی درباره «تضاد و تکامل تمدنی» پروفسور!
بر اساس محاسبات دانشکده کندی دانشگاه هاروارد، جنگهای ۱۰ ساله آمریکا در دو کشور افغانستان و عراق، هزینهای برابر با ۶ میلیارد دلار داشته است. این یعنی ۷۵۰۰۰ دلار به ازای هر خانواده آمریکایی! یادآوری این نکته هم ضروری است که دولت بوش در آغاز کار خود مدعی تأمین هزینههای جنگ عراق از درآمدهای نفتی کشور عراق شده بود، ولی در عمل واشنگتن جهت اتمام جنگ عراق و افغانستان، متحمل قرضها و وامهایی از خارج به میزان ۲ میلیارد شد. بر اساس گزارش سال ۲۰۱۳ دانشکده کندی دانشگاه هاروارد، این مبلغ در واقع %۲۰ کل قرضهای ایالات متحده آمریکا از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۲ (۱۱ سال) است.
تازه این همه ماجرا نیست! بر اساس همین گزارش، ایالات متحده آمریکا «تا کنون ۲۶۰ میلیارد دلار سود جهت وامهای جنگی خود پرداخت کرده است» و «احتمالاً سودهای آتی وامهای قرضی ایالات متحده تریلیونها دلار خواهد شد». (صبیر شاه – جنگهای ایالات متحده در افغانستان و عراق و هزینه ۶ میلیارد دلاری)
بنابراین منظور از «ما» دقیقا کیست؟ و کدامین «ما» ثروتمندتر میشوند؟ آیا آنگونه که یان موریسِ به اصطلاح پروفسور، میگوید واقعا مردم آمریکا با این جنگها به ثروت بیشتر رسیدند؟ اگر بانک موجب ثروتمندی افرادی میشود، آیا غیر از این است که آن افراد، تنها بانکداران هستند؟!
بانکداران؛ نیروهای محرک جنگ
یک حقیقت غیرقابل انکار درباره بانکها این است که بانکها ابتدا وام داده و سپس تشکیل سپرده میدهند. به عبارت دیگر، تقریباً همه پولها و ثروت بانکها با دریافت وام توسط وامگیرندهها ایجاد میشوند. وامی که فرد وامگیرنده به بانک بدهکار است، در واقع، سود و درآمد بانک است. بنابراین اعطای وام توسط بانکها، نوعی تجارت است؛ تجارتِ پیدا کردنِ افراد بیشتری که نیاز مالی فراوانی دارند! اثر این تجارت بر روی جنگ چیست؟
جنگ؛ مفیدترین ماشین دریافت وام
از آنجایی که جنگ موجب نابودی ابزارآلات جنگی و ساختمانها و زیرساختهای فراوانی میشود، بنابراین، جنگ افروزی، برای بانکها خوب و سودآور است. بنابراین کشورها جهت تأمین مالی جنگهای خود زیر بار وامهای سنگین رفته و پس از اتمام جنگ نیز، وام بیشتری جهت بازسازی دریافت میکنند. (واشنگتن بلاگ – جنگ موجب دریافت وامهای سنگین و ثروتمندی بانکها میشود)
اینکه در آمریکا «احتمال تبدیل صنایع نظامی به مراکز سرمایهگذاری عظیم» مطرح است، نشان از این مهم دارد که صلح، دشمن اصلی مجموعههای صنعتی- نظامی است. یک مثال ساده، گویای این مسأله است. پرورشدهندگان انگور و صنعتگران و دلالان مشروبات الکلی، در صورت عدم حضور خریداران در بازار مشروبات، نابود میشوند. واضح است که در صورت ادامه شرایط صلح آمیز، مجموعههای صنعتی- نظامی از دورِ تجارت خارج خواهند شد، چرا که در زمان صلح نیازی به توسعه و گسترش و تولید و داد و ستد ابزارآلات نظامی نخواهد بود.
این مجموعهها، برای بقا در صنعت، نیازمند جنگهای ویتنام، عراق، افغانستان و حتی «جنگ سرد» با شوروی و جنگ با تروریسم و بسیاری از جنگهای دیگر هستند. آنها همچنین به مشارکت در درگیریهای جدید، مثل درگیریهای کنونی سوریه و اوکراین نیاز دارند (واشک کرمینکا – صلح، دشمن صنعت نظامی ایالات متحده است)
شروع جنگ،”یک” جنایت نیست،”بالاترین” جنایت است
جناب پروفسور! مردم جهان، جنگ را نمیخواهند. جنگ آنها را «ثروتمندتر» و «ایمنتر» نکرده و نمیکند. دقیقاً برعکس، جنگ موجب نابودی اقتصادها، امنیتها و… شده، جنگ موجب قتل و کشتار انسانها میشود! چطور ممکن است کشتارهای دسته جمعی و بدهیهای هنگفت دولتها مردم را ثرتمندتر و ایمنتر کند؟
اگرچه پروفسور «یان موریس» جایزه نوآوری دانشگاه استنفورد را دریافت کرده است، جایزهای که به منظور «بازشناسی اساتید بنام دانشکده علوم انسانی» و «به رتبههای برتر دوره کارشناسی ارشد» و نیز «دستآوردهای آموزشی برتر» اختصاص مییابد، به نظر میرسد وی وجود مهمترین حکم بشریت، «حکم نورمبرگ»، را نادیده گرفته است که میگوید:
«شروع جنگ تهاجمی، “یک” جنایت بینالمللی نیست؛ بلکه “بالاترین” جنایت بینالمللی است و تفاوتش با دیگر جنایتهای جنگی این است که جنگ تهاجمی، کوهی از تمامی شرارتهاست».
ما در جهانی زندگی میکنیم که دریافتکنندگان جوایز دانشگاهی در برخی از کشورهای آن، استادان علوم انسانی هستند که اشاعهدهندگان جنگ و بالاترین جنایتهای بینالمللی اند؛ جهانی که بیش از این نمیتواند و نباید بر پایه حاکمیت تمامیتخواهی اورولی پیش برود.