ماجرا از آنجا شروع شد که محمد بنا پس از بازگشت از رقابتهای قهرمانی آسیا در قزاقستان در فرودگاه در جمع خبرنگاران تلویحا اعلام کرد میخواهد بیرون از فرآیند انتخاب تیمملی عمل کند، در غیر این صورت شاید تیم ملی را رها کند. او گفت: «همه کسانی که کارشناس کشتی هستند، میدانند هر که غیر از ما بود با این تیم یک مدال برنز هم در آسیا نمیگرفت. این تیم تحمیلی نبود. زمانی که فدراسیون میگوید فرآیند انتخابی باید رعایت شود، باید این گونه شود. این چیزی است که در کشتی آزاد هم کامل رعایت نشده، ولی من آن را رعایت کردم تا حرف و حدیثی به وجود نیاید. اگر قرار باشد من تا جامجهانی باشم، باید ترکیب را کاملا خودم انتخاب کنم و کسی در کارم دخالت نکند. اگر اینچنین نباشد کس دیگری سرمربی شود. من قهرقهرو هستم. البته وضعیت من برای بعد از جامجهانی هم مشخص نیست! باید امروز و فردا با مسئولان فدراسیون صحبت کنم تا تکلیف من مشخص شود. من از خداحافظی بدم میآید؛ اما مردم باید بدانند که نمیتوان دست کسی را بست و داخل دریا انداخت تا شنا کند. به ما کوچکترین امکاناتی ندادند. با نداریها میتوان ساخت اما برخی مسائل قابل هضم نیست. برای من تفکرات خودم مهم است و با آن زندگی میکنم.»
بنا در ادامه افزود:« این تیم برای من استرس زیادی داشت و الان مغزم نمیکشد. اگر مسئولان دوست داشتند میمانم. خیلی وقت است میگویم انتخاب نهایی من با این افراد متفاوت است و من هم نمیتوانم در چنین شرایطی کشتیگیران را برای حضور در انتخابی تیمملی آماده کنم. من هم مثل بقیه مربیان ۴۸ ساعت استراحت میکنم و پس از آن اگر مسئولان بتوانند با شرایط من کنار بیایند، اعلام میکنند و در غیر این صورت شاید استراحت من طولانی شود.»
۴۸ ساعت پس از این اظهارات و هنگامی که دستیاران بنا و چند تن از ملی پوشان نیز در حمایت از سرمربی خود شبانه اردو را ترک کردند، شورای فنی در یک جلسه فوق العاده تصمیم به انتخاب مربی ارشد به جای وی کرد.
ناصر نوربخش جایگزین محمد بنا در مسابقات جام جهانی کشتی فرنگی تهران شد
گفتنی است، محمد بنا دو سال پیش هم پس از کسب موفقیتهای بزرگ در المپیک ۲۰۱۲ لندن در اعتراض به کمبود امکانات مالی در کشتی فرنگی، از سرمربیگری تیم ملی استعفا کرد، ولی پس از انتخاب رسول خادم به عنوان رئیس فدراسیون کشتی، بار دیگر به تیم ملی فرنگی ایران بازگشت.
اما ظاهراً پس از چند ماه همکاری مشترک اختلافات میان بنا و خادم در خصوص برگزاری مسابقات انتخابی تیم ملی بالا گرفته و اکنون تبدیل به یک بحران در فدراسیون کشتی شده است؛ بحرانی که باید دید این قهر بنا و تصمیم فدراسیون بر برکناری وی پس از جام جهانی نیز ادامه خواهد داشت یا رسول خادم در نخستین آزمون خود در کسوت رئیس فدراسیون می تواند با تدبیر از پس آن برآید تا کشتی آزاد و فرنگی در کنار هم با قدرت در میادین جهانی و المپیک ظاهر شوند.
اصول آقای خاص کشتی را بپذیریم حتی اگر استاندارد نیست!
به گزارش مشرق، همه تقریبا در سالهای گذشته دریافتهاند که محمد بنا مردی است با اصول استوار و مستحکم خود و با تکیه بر همین اصول بوده که توانسته موفقیتهای زیادی برای کشتی فرنگی ایران به دست آورد. تفاوت نتایج تیم ملی کشتی فرنگی با و بدون محمدبنا چنان است که کسی نمیتواند به سادگی از کنار نام او بگذرد. حالا باید دید در فدراسیونی که رئیسش سرمربیگری تیم ملی کشتی آزاد را هم بر عهده دارد، محمدبنا میتواند با اصول خود به کار ادامه دهد یا باید تن به اصول فدراسیون و رئیسش بدهد.
بدون شک کسب عنوان سوم در آسیا آن هم توسط تیمی که قهرمان المپیک شده نمیتواند چندان خوشایند باشد، اما بیانصافی است که به جای ارائه راهکار و نقد سازنده پتک تخریب را در دست گرفته و بنای باشکوه کشتی فرنگی را تخریب کنیم. این روزها برخی منتقدان با چاشنی تخریب بر بدن تازه جان گرفته کشتی فرنگی میتازند، تیمی که با ۳ طلای ناب، قهرمان المپیک لندن لقب گرفت و غرور ملی را در ما ایرانیان دوباره زنده کرد، اما حالا چه شده محمد بنا به مربی بیدانشی تبدیل شده است؟
همه میدانیم معمار برای انجام کارهایش نیاز به یکسری ابزار دارد که اگر بخواهیم منصفانه به آن نگاه کنیم ابزاری که بنا با آن گام به میدان آسیایی گذاشت عصای دستش نبود. از طرفی تخریب بنای کشتی فرنگی در این زمان حساس که فرصت زیادی تا بازیهای آسیایی و مسابقات جهانی باقی نمانده است، نمیتواند چندان منطقی و قابل قبول باشد؛ پس کاش اجازه می دادند در این فرصت کوتاه، بنا کارش را انجام دهد و سپس دست به انتقاد و تخریب بزنیم.
اگر کمی منصف باشیم میبینیم که بیشتر کشتیگیرانی که بنا با خود به قزاقستان برد، به تازگی از تیم جوانان جدا شدهاند و برخی اولین سفر خارجیشان را تجربه کردند. پس چندان قابل قبول نیست از این تیم توقع بالایی داشته باشیم.
به نظر میرسد محمد بنا از هماکنون برای ساخت یک تیم جدید برای بازیهای المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو دست به رنسانس زده است به طوریکه با نگاهی گذرا به ترکیب تیم اعزامی به قهرمانی آسیا میبینم که تنها ۲ کشتیگیر از ۸ فرنگیکار اعزامی تجربه حضور در چنین مسابقاتی را داشتهاند که خود بهترین دلیل بر این مدعاست.
شاید بتوان نتایج و عملکرد فرنگیکاران در قهرمانی آسیا را به نوعی، زنگ خطر برای کشتی فرنگی دانست، اما همه ما به خوبی میدانیم که محمد بنا بیش از هر کس به کارش آشناست و خوب میداند که زمان نتیجهگیری چه زمانی است و همانطور که بعد از مسابقات اعلام کرد تیم واقعی را در مسابقات جهانی ببینید. نفراتی که در این رقابتها به میدان رفتند به جز حاجیپور و عبدولی برای نخستین بار حضور در چنین میدانی را تجربه میکردند که نباید انتظار زیادی از آنها داشت.
تیم محمد بنا در رقابتهای قهرمانی آسیا عملکرد خوبی نداشت، اما باید به این تیم فرصت داد چون این تیم، تیم اول کشتی فرنگی نیست که از ناکامیاش نگران شویم. بدون شک میدان آسیایی نمیتواند محک خوبی برای ارزیابی عملکرد یک تیم باشد و نیاز به زمان بیشتری دارد. در سال ۲۰۱۰ هم که تیم ملی کشتی فرنگی با هدایت محمد بنا چهارم آسیا شد و ضعیفترین نتیجه تاریخ این رشته (البته در دهه اخیر و بعد از رنسانس محمد بنا) رقم خورد، انتقادات زیادی به عملکرد این مربی کاربلد شد و حتی منتقدان کار را تا جایی پیش بردند که خواستار تغییر در راس کادر فنی شدند، اما چندی طول نکشید که تیم بنا با قهرمانی در المپیک پاسخ محکمی به انتقادات غیرسازنده داد.
به آینده نگری بنا احترام بگذاریم
شاید محمد بنا هم میتوانست مانند کشتی آزاد چند کشتیگیر نامدار خود را راهی آسیایی کند تا با قهرمانی در آسیا با این همه انتقاد مخرب روبهرو نشود، اما فکر آینده را کرد؛ آیندهای که در المپیک ریو رقم خواهد خورد؛ ریویی که میتواند لندنی دیگر برای ورزش ایران و کشتی باشد.
کاش به بنا و همکارانش فرصت داده می شد تا در رقابتهای آینده شانس خود را امتحان کنند، چون کشتی فرنگی این روزها بیش از هر چیز به اعتماد نیاز دارد. کاش اجازه می دادند محمد بنا افکار خود را در این مدت کوتاه پیاده کند تا تیمش را دوباره به سقف افتخارات جهان برساند چون میدانیم که میتواند؛ بنا ثابت کرده که میداند و میتواند.
«رسول خادم» و «محمد بنا» هر دو آدمهای خاصی در کشتی ایران هستند که اصول خاص خود را دارند و پافشاری زیاد روی این اصولشان است که موجب شده تنها چند ماه پس از آغاز همکاری، کارشان به جدایی پر سروصدایی بکشد.
محمد بنا، خوب یا بد باید حرف اول و آخر تیمش را خودش بزند. او دوست ندارد کسی در کارش دخالت کند و تنها یک رئیس فدراسیون را برای پاسخگویی شایسته میداند. برای همین وقتی شورای فنی تیم ملی کشتی فرنگی او را مجبور به برگزاری مسابقات انتخابی میکند، او چندان این کار را برنمیتابد و پس از حضور در یک رقابت برون مرزی از همکاری نکردن با این شرایط سخن میگوید؛ شرایطی هم که بنا از آن میگوید، تنها و تنها مختص خودش است و کسی از آن سر درنمیآورد. او اعتقادی به مسابقات انتخابی برای تیم ملی ندارد و بر این باور است، تیمش را خودش باید برای مسابقات ارنج کند. اگر بخواهد قهرمان جهان را خط میزند تا یک کشتیگیر جوان را به میدان بفرستد. اگر هم دوست داشته باشد، کشتیگیری که در وزن خودش بیرقیب است، به وزنی دیگر میبرد. برای بنا مهم این است که کسی در کارش دخالت نکند.
او البته دلیل قابل قبولی هم برای این کارهایش دارد؛ نتایج درخشان. میگوید هر کاری میکند، در نهایت نتیجه میگیرد. حرف اول و آخرش این است که کسی در کارش دخالت نکند تا او هم بتواند با خیال آسوده کار کند و نتیجه بگیرد. جالب اینجاست که هرچند این شیوه کاری بنا از سوی شورای فنی کشتی غیر استاندارد و نادرست قلمداد میشود، محمد بنا در همه این سالها در باور مردم به نماد مربیگری علمی تبدیل شده بود و همین هم وجه تمایز او با سایر مربیها در نگاه مردم بود.
رسول خادم در آزمونی بزرگ
سوی دیگر ماجرا هم البته رسول خادم است؛ کسی که شاید اگر در موقعیت محمد بنا بود او هم نمیتوانست با تیم ملی همکاری کند. رسول خادم هم در سالهای گذشته با کشتی آزاد نتایج خوبی گرفته و این رشته را از دوران افولش خارج کرد. این درست که او هم مانند بنا شورای فنی تیم ملی را بالای سر خود دارد؛ اما تفاوتش با محمد بنا در این است که او ریاست فدراسیون را بر عهده دارد و برای همین هم دست بالا را در جلسات شورای فنی دارد؛ همان شورایی که در نخستین جلسه بعد از ریاست خادم در فدراسیون کشتی، او را به سرمربیگری تیم ملی هم برگزید.
برخی از فرنگیکاران بر این باورند که موفقیتهای فراوان این رشته در سالهای اخیر، دشمنانی را برای آنها تراشیده است. به هر حال، وزن مدالهای فرنگی کاران ایرانی در المپیک لندن نشان داد که عملکرد آنها چه تأثیر بسزایی در کسب بهترین نتیجه ورزش ایران بعد از انقلاب داشته است. آنها بر این باورند که برخیها برای خارج کردن کشتی آزاد از زیر سایه کشتی فرنگی کاری کردند که بنا از تیم ملی برود؛ هرچند این نخستین باری نیست که محمد بنا تیم ملی را ترک کرده و سابقه قهرهای او از تیم ملی زیاد است.
اما چه این ادعا درست باشد و چه نه، تجربه نشان داده که هیچ گاه ما نتوانستیم در تاریخ مدیریتی را برقرار کنیم که دو تیم قدرتمند کشتی فرنگی و آزاد داشته باشد و همواره خواسته یا ناخواسته قدرتمند شدن یکی با افول دیگری همراه بود. شاید آن روزی که عدهای به حضور همزمان رسول خادم در کسوت ریاست فدراسیون و سرمربیگری تیم ملی آزاد انتقاد میکردند، رویدادهایی مانند آنچه امروز رخ داده را میدیدند.
برای سربلندی ایران، دو پادشاه باید در یک اقلیم بگنجند
به گزارش مشرق، حکایت رسول خادم و محمد بنا، حکایت دو پادشاه است که در یک اقلیم نگنجیدند و فعلا که حضور خادم در کسوت ریاست فدراسیون در خروجی را روی محمد بنا گشوده است. ولی امیدواریم مدیرت کشتی ما به سمتی برود که بتواند از همه استعدادهایش به خوبی بهره ببرد و روزی را ببینیم که دو تم قدرتمند کشتی آزاد و فرنگی داشته باشیم.
با همه این تفاسیر به نظر میرسد که کلید حل این بحران در دستان رسول خادم باشد؛ هنوز هم دیر نشده است و خادم با تدبیری مناسب به عنوان رئیس فدراسیون، می تواند به ماجرا ورود کرده و این بحران را به خوبی مدیریت کند و اجازه ندهد اوضاع بدتر از چیزی که هست بشود، چرا که کشتی ایران و اگر اغراق نکنیم کشتی جهان به مانند «محمد بنا» ندارد و با کنار زدن وی به نوعی نخبه کشی خواهیم کرد.
کاش آقا رسول که در دوران کشتی گرفتن یک نابغه به تمام معنا بود و در سالهای اخیر در کسوت مربی نبوغ خود را به رخ همه کشیده و محبوب کشتی دوستان ایران شده است، نگذارد در آغاز مدیریت بر فدراسیون کشتی بحران پیش رو وی را در مظان این اتهام همیشگی که آزادکاران چشم دیدن کشتی فرنگی را ندارند قرار دهد و با مدیریت خود نابغه ای مثل محمد بنا را از دست ندهد.
لازم به ذکر است مسابقات جام جهانی کشتی فرنگی روزهای ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت به میزبانی کشورمان در تهران برگزار خواهد شد.