تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
3

از “صبرا و شتیلا” تا ربوده شدن “حاج احمد متوسلیان”

  • کد خبر : 34094
  • ۲۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۷:۵۰
از “صبرا و شتیلا” تا ربوده شدن “حاج احمد متوسلیان”

فالانژ یکی از احزاب راستگرای افراطی در لبنان است که نگاهی به خاندان سرکرده آن و نیز اقدامات سیاسی و نظامی که تاکنون انجام داده اند حکایت از گرایشات فاشیستی این حزب دارد.

کمال مهر: در این گزارش قصد داریم به یکی از ابعاد مهم حزب “فالانژ” یا “کتائب” در لبنان بپردازیم:
*** بنیانگذار “فالانژیسم”: “پیر جمیل” دست‌پرورده آرمان‌‌های “هیتلر”
“فالانژ” (Phalange ) نام یک حزب راستگرای افراطی در لبنان است. این حزب، ابتدا در سال ۱۹۳۳ در اسپانیا و با تکیه بر قدرت و حاکمیت دولت تأسیس شد. سه سال پس از تأسیس حزب فالانژ اسپانیا، “پیِر جُمیِّل” (Pierre Gemayel) سیاست‏مدار لبنانی به آلمان زمان ناسیونال‌سوسیالیست سفر کرد.
چنانچه می‌دانیم فاشیستی‌ترین کشور بعد از جنگ جهانی دوم، آلمان نازی بود. پیش از آغاز جنگ که اوضاع آلمان به دنبال رکود بزرگ رو به وخامت گراییده بود، میلیون‌ها آلمانی بااشتیاق، تجزیه و تحلیل هیتلر را درباره وضعیت کشور خود پذیرفتند. این پذیرش مردمی سبب شد تا “نازی‌ها” بزرگ‌ترین حزب آلمان را تشکیل داده و هیتلر در سال ۱۹۳۳ صدر اعظم آلمان شود.
روزی که هیتلر وارد کاخ صدراعظمی آلمان شد
علاوه بر مانور شخصیتی و “کاریزما” ساختن از فرمانده، سایر خصوصیات حزب نازی مشابه حزب فاشیسم در دیگر کشورها بود.
“پیر جمیل” لبنانی و مسیحی در سفر خود به آلمان، تمامی اصول و شیوه‌هایی را که “هیتلر” دیکتاتور آلمان به واسطه آن بر مردمش سلطه یافته بود، فراگرفت.
“جمیل” سرانجام حزب “کتائب” یا “فالانژ” لبنان را در  نوامبر ۱۹۳۶ با همکاری برخی از دوستانش تأسیس و حتی لوگو و رنگ برنزه‌ای را نیز برای خود انتخاب کرد.
فاشیست‌ها در هر کشوری دارای لباس‌های متحدالشکلی هستند، مثلاً فاشیست‌ها در ایتالیا پیراهن سیاه می‌پوشند و نازی‌ها در آلمان قهوه‌ای و انتگرالیست‌های برزیلی سبز می‌پوشند.
پس از اینکه جمیل، دست پر از آموزه‌های فاشیستی به لبنان بازگشت، به پیاده کردن آن‌ها پرداخت. اکنون نزدیک به هشتاد سال است که “فالانژها” با حمایت مستقیم صهیونیست‌ها در حال فعالیت در لبنان هستند؛ اما هدف از زنده نگهداشتن این حزب در لبنان چیست و اقدامات سیاسی و نظامی آن‌ها کدامند، را در ادامه به برخی اشاره خواهیم کرد.
*** ریشه‌های عمیق نئونازیسم در اعراب “فالانژ”
شعارهای ناسیونالیستی “پیر جمیل” که در واقع ارمغان “هیتلریِ” وی برای لبنان بود، به سرعت توانست گروهی از جوانان لبنانی را به خود جذب کند.
یک خبرگزاری تحلیلی آلمانی‌زبان به نام “پژوهش‌های صلح” (Friedensforschung AG) با تشریح تأثیرات نئونازیسم آلمان بر برخی احزاب عرب، از حزب فالانژ لبنان نام برده و می‌نویسد:
«از سال ۱۹۲۰ تاکنون، احزاب فاشیستی کوچک و بزرگ بر جنبش‌های ملی اعراب در خاورمیانه مانند لبنان اثرگذار بوده‌اند. به عنوان مثال ریشه‌های فاشیستی حزب فالانژ لبنان تا به امروز هم در پیوستگی کامل این حزب با اسرائیل بر علیه مقاومت فلسطین قابل مشاهده است.»
*** فعالیت‌های سیاسی انشعاب‌طلبانه در لبنان و اقدامات ننگین نظامی توسط “فالانژها”
هدف این حزب از همان آغاز کسب قدرت و چنبره بر سرنوشت سیاسی- اقتصادی لبنان بود. فالانژها در صحنه سیاسی به اسم “مبارزه برای استقلال لبنان”، در سندیکاها حضور و در مراکز اقتصادی نفوذ کردند.
• واهمه حزب “فالانژ” از اتحاد لبنان
فالانژها با دولت به مشارکت پرداخته و عملاً با سیاست‏های “پان‏‌عربیسمی” در راستای اتحاد اعراب مخالفت می‌نمودند.
در کشاکش نبرد قدرت در لبنانِ سال ۱۹۸۲ هنگامی که “بشیر جمیل” فرزند و جانشین “پیرجمیل” به قتل رسید، ضربه‌ای بزرگ بر حزب وارد آمد. او تازه به ریاست جمهوری کشور انتخاب شده بود. پس از قتل وی برادرش “امین جمیل” رئیس جمهور شد، اما با افزایش نفوذ سوریه در لبنان، موقعیت “جمیل‌ها” یعنی خاندان سردسته فالانژها در صحنه سیاسی لبنان متزلزل شد.
“امین جمیل” در سال ۱۹۸۸ در آخرین ماه‌های زمامداری خود، لبنان را ترک گفت ولی با این حال چون سال‌ها در فرانسه و سوییس و آمریکا زیسته بود، در خارج از لبنان هم تلاش کرد از جنبش مخالفت با نفوذ سیاسی و نظامی سوریه در لبنان حمایت کند.
در تمام این مدت اعضای دولت وقت لبنان که اکثریت آنان غرب‌گرا و مخالف سوریه بودند، همواره با مقاومت فزاینده نیروهای حزب‌الله، متحدان آن و مردم این کشور دست و پنجه نرم می‌کردند.
• نخستین جرقه جنگ داخلی: درگیری‌های مذهبی،‌ فرقه‌ای، قومی
لبنان از آغاز دهه ۱۹۷۰ دوران مصیبت‏‌باری را آغاز کرد که تا سال ۱۹۸۰ نیز ادامه یافت. در آغاز این دهه، فلسطینیان رانده شده از اردن و نیز نیروهای مسلح سازمان آزادی‏بخش فلسطین به لبنان نقل مکان کردند. استقرار مرکز عملیات این افراد در بیروت و شهرهای دیگر لبنان، بهانه‏ای به رژیم صهیونیستی داد تا این کشور را از زمین و هوا مورد تعرض و تجاوز قرار بدهند.
اختلاف بین گروه‏های مسیحی و مسلمانِ بیروت، در ۱۳ آوریل سال ۱۹۷۵، به آغاز یک جنگ تمام عیّار بین این گروه‏ها منتهی شد که در نتیجه آن، نیمی از شهر بیروت ویران شد.
تا پیش از این سال، “فالانژیست‌ها” اصرار داشتند که خود را حزبی کاملاً سیاسی در اذهان جا بیندازند، اما نخستین جرقه این جنگ داخلی که بعدها نیز همچنان به بهانه‌های مختلف شعله‌ور می‌شد، با حمله شبه‌نظامیان “فالانژها” به یک اتوبوسِ حامل فلسطینی ‏ها و کشتار سی تن از آن‌ها زده شد. در پی این کشتار، مسلمانان و ملی‏گرایان لبنان به مقابله با فالانژها برخاستند. چندی بعد با حمله چریک‏های فالانژ به اردوگاه‏های آوارگان فلسطینی، چریک‏های فلسطینی نیز به صحنه جنگ داخلی لبنان کشیده شدند.
این جنگ خونین داخلی که با تحریک رژیم صهیونیستی آغاز شده بود، تلفات و خسارات فراوانی به لبنان وارد آورد. هدف رژیم صهیونیستی آن بود که چریک‏های فلسطینی و نیروهای مسلمان و ملی ‏گرای ضد رژیم اسرائیل در لبنان را در جنگ داخلی درگیر کند و آنان را از حمله به نظامیان صهیونیست باز دارد.
مسئولیت این امر از سوی صهیونیست‌ها به “فالانژها” واگذار و بدین منظور سلاح‌های سبک و سنگین بسیاری نیز در اختیار این حزب به اصطلاح سیاسی (!) قرار داده شده بود.
فالانژها در سال‌های بعد با گسترش تحرکات سیاسی- نظامی خود چهره‏ای وحشیانه و ضدّبشری از خود به نمایش گذاشتند. عملکرد حزب فالانژ لبنان نه تنها در خدمت مردم این کشور نبود، بلکه به عنوان بازوی نظامی رژیم صهیونیستی در لبنان عمل می‏کرد.
• جنایت “صبرا و شتیلا”
جنایت صبرا و شتیلا در سال ۱۹۸۲ محصول مشترک صهیونیست‌ها و فالانژهای لبنانی بود که منجر به کشتار بیش از سه هزار غیر نظامی به فجیع‌ترین شکل ممکن شد.
در سپتامبر ۱۹۸۲ “آریل شارون” ملعون که در آن زمان متصدی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی بود، فرماندهی کشتار وحشیانه دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان موسوم به “صبرا و شتیلا” به دست فالانژها را به عهده گرفت. در این جنایت حدود ۳۵۰۰ فلسطینی من‌جمله صدها زن و کودک به شهادت رسیدند.
ابعاد واکنش‌های جامعه جهانی به این جنایت تاریخی به حدی بود که حتی دولت رژیم صهیونیستی نیز ناچار به تشکیل کمیته‌ای برای بررسی حوادث اردوگاه فلسطینیان شد. سرانجام، این کمیته، “آریل شارون” وزیر جنگ وقت دولت رژیم صهیونیستی را مسئول مستقیم این جنایت برشمرد.
• دخالت مستقیم در ربودن چهار دیپلمات ایرانی
در تابستان ۱۹۸۲ (تیرماه ۱۳۶۱) سه دیپلمات و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران حاج احمد متوسلیان، سید محسن موسوی، تقــی رستـــگار مقــدم و کاظم اخوان در بیروت، در چهل کیلومتری شمال این شهر در حالی که عازم محل کار خود در سفارت ایران بودند، توسط نیروهای حزب فالانژ لبنان ربوده شدند.
در آن زمان، ارتش اسرائیل به لبنان حمله کرده بود و حزب فالانژ، همکاری نزدیکی با این کشور داشت.
گزارش از فاطمه طاهری
انتهای پیام/

 

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
لینک کوتاه : https://kamalemehr.ir/?p=34094

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx
()
x