به گزارش کمال مهر، این واقعیتی غیرقابل انکار است که معمولا بعد از درگذشت بنیانگذار و شخص اول انقلاب هایی که در کشورهای مختلف صورت می گیرد، آن انقلاب دچار یک گسست می شود و شرایط دوران حیات موسس انقلاب را تبدیل به رویا می کند.

این مهم در نظام اسلامی ما نیز به یک معما تبدیل شده و این سوال را در ذهن نسل های بعدی انقلاب ایجاد کرده که چرا دیگر آن فضای اتحاد و یکدلی حداقل به آن شکل اولیه اش موجود نیست.

روشنگری درباره وجود جریان هایی که همسو با اهداف سلطه طلبانه غرب به سرکردگی آمریکا در داخل نظام اسلامی فعالیت می کنند یک مسئله است، واکاوی و تبیین علت زاویه گرفتن برخی با تابلوی حرکت در مسیر بنیانگذار انقلاب اسلامی از ایشان مسئله ای دیگر.

آنچه در رسانه های دلسوز نظام به خوبی درباره آن اطلاع رسانی شده و می شود این است که اکنون دو جریان به ظاهر متفاوت یعنی تجدیدنظرطلبان و اصلاح طلبان افراطی خواسته یا ناخواسته در زمین ترسیم شده غرب بازی می کنند، اما مطلبی که تشریح آن خیلی مهم و ضروری به نظر می رسد این است که اصلاح طلبان افراطی به سرکردگی آقای هاشمی رفسنجانی از چه مولفه هایی برخوردارند که نباید برخوردار باشند یا چه مولفه هایی ندارند اما باید آن را دارا باشند که در نتیجه آن به این وضع دچار شده اند.

قبل از ورود به مبحث لازم است اشاره شود که علت مطرح شدن این بحث در این یادداشت احساس تکلیفی است که این روزها دلباختگان مکتب حضرت روح الله دارند؛ تکلیفی از این باب که به روشنگری رفتارها و سخنان ساختارشکنانه و در راستای اهداف براندازانه نظام سلطه پرداخته شود. این را هم باید گفت که این جریان از آنجایی که نمی توانند در ظاهر به افکار و اندیشه های امام راحل پشت کنند مجبور به تاویل و تفسیر نسبی گرایانه از اندیشه های ایشان شده اند.

به عنوان یکی از دلایل مهم فاصله اصلاح طلبان افراطی از سیره امام راحل باید به زندگی سرشار از رفاه ایشان اشاره کرد.

اگر بخواهیم به دو شاخصه مهم در شخصیت حضرت امام اشاره کنیم یکی ساده زیستی است و دیگری مبارزه بی امان با نفاق و کفر. این شخصیت بزرگ آنقدر به ساده زیستی به عنوان شاه کلید مبارزه معتقد بود که راهی غیر از آن نمی شناخت(۱).

بنا بر بیانات صریح این عالم ربانی که به هیچ وجه تاویل بردار نیست، به هیج وجه نمی توان اهل راحت طلبی بود و در عین حال در خط مقدم مبارزه با کفر قرار گرفت؛ چرا که مبارزه با ظلم و نفاق شجاعتی می خواهد که دلبستگی به مال و منال دنیا اجازه چنین کاری را از انسان رفاه طلب می گیرد.

پایبندی امام بزرگوار به این مهم، شعار نبود بلکه با مطالعه تاریخ زندگی ایشان به راحتی پی به شدت ساده زیستی ایشان می بریم. به عنوان فقط یک شاهد مثال امام راحل به سیداحمد خمینی اجازه نمی دهند با پول شخصی خود خط تلفن بکشد و مادر برزگوارشان همچنان در گرمای ۴۸ درجه نجف برای ارتباط تلفنی با فرزندانشان در صف می ایستند(۱).

این شیوه زندگی در حالی است که حتی خود آقای هاشمی نیز ادعا ندارد در زندگی شخصی اش ساده زیست است.

مطمئنا با این استدلال به ذهن همه خطور می کند که در حالی که بنا به گفته حضرت امام رفاه طلبان با الفبای مبارزه بیگانه اند، پس چگونه آقای هاشمی قبل از انقلاب در صف مبارزان بوده و حتی در زندان ساواک شکنجه هم شده است.

به عبارت دیگر آقای هاشمی از همان ابتدا از زندگی راحتی برخوردار بوده و هیج گاه هم ادعا نکرده که ساده زیست بوده است پس چگونه وی در جرگه مبارزین با ظلم و نفاق می گنجد؟

نگارنده بنا بر اقتضائاتی پاسخ به این پرسش بنیادین را به آینده – البته به شرط بقا -موکول می کند؛ شاید هم برخی پاسخ این پرسش را قبلا داده باشند.

عامل دوم دوری اصلاح طلبان افراطی از منش و مرام حضرت امام که مرتبط با عامل اول است علم مثال زدنی امام است؛ همان مولفه ای که به امام راحل بصیرتی داد که موجب شد عملکرد ایشان در زمینه های مختلف  بهترین تفسیر قرآن کریم در دوره غیبت حضرت ولی عصر(عج) باشد.

ارتباط علم در حدی که هدایت گر جامعه به سمت کمال و استقلال در زمینه های مختلف با ساده زیستی، در این است که بنا به نظر حضرت امام علمی که روشنگر طریق زندگی شرافتمندانه و منطبق با اسلام ناب محمدی(ص) باشد به هر قلبی نازل نمی شود؛ بلکه به قلبی نازل می شود که از دنیادوستی خالی باشد(۲)

دقیقاً به همین دلیل این طیف سیاسی کشورمان مجبور شده به تفسیرهای نسبی گرایانه از اندیشه های ایشان روی بیاورد تا هم خود را انقلابی جا بزند و یار امام معرفی کند هم بتواند در ساختار قدرت سیاسی خود را بالا و بالاتر بکشد.

جالب اینکه قدرت طلبی به جای قیام برای خدا باعث شده که این افراد به خوبی از سوی بانیان انقلاب رنگی شناسایی شوند تا بتوانند با کمترین هزینه حاکمیت سیاسی مزاحم نظام سلطه را دچار تزلزل کنند. گری سیک تحلیلگر ارشد و عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا در دوران سه رئیس جمهوری این کشور، در سال ۸۱ یعنی زمانی که دولت اصلاحات بر سر کار بود، با شناخت دقیق از یاران واقعی و زاویه دار حضرت امام گفت: «باید کسانی را در داخل ایران آماده کنیم تا علیه مقدسات و ایدئولوژی انقلاب تلاش کنند. ما باید یاران خود را این بار از شاگردان خمینی انتخاب کنیم.»

در باور این طیف سیاسی زمانی که امکانات اندک است، مبارزه و اقتصاد مقاومتی جایگاهی ندارد، در حالی که امام راحل و خلف صالح ایشان مقام معظم رهبری بر اساس این آیه کلیدی قرآن کریم که «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» به جای تکیه بر دنیا تکیه شان به خدا بوده و هست.

به نظر نگارنده این سطور، این جمله رهبر انقلاب که «شبیه‌ترین حادثه به معجزات انبیا، این حادثه‌ پیروزى انقلاب بود»(۳) دقیقا منطبق بر باورهای حضرت امام به قیام برای خدا بود؛ چرا که امام راحل در بیاناتشان بسیار بر نوع مبارزه انبیای الهی تاکید کرده اند(۴) و با توجه به دست خالی بودن مردم ایران در مبارزه با شاه که تکیه اش به آمریکا و اذنابش بود، مطمئناً حادثه پیروزی انقلاب اسلامی شبیه‌ترین حادثه به معجزات انبیا بوده است.

جالب و البته از مظلومیت نظام اسلامی مان است که سلسله جنبان اصلاح طلبان افراطی هیچ ابایی از معرفی خود بعنوان فردی متمول ندارد. به عنوان در صفحه ۲۰۷ خاطرات آقای هاشمی آمده است: «عصر برای اولین بار در سال جاری از استخر کوچک خانه استفاده کردم».

شرح بیش از این درباره تضاد فکری و عملی اصلاح طلبان افراطی با اسلام ناب محمدی(ص) زمان و فرصتی دیگر می طلبد. در انتهای این وجیزه ۲ نکته مهم قابل ذکر است. اول اینکه فارغ از هر حرف و حدیثی درباره آقای احمدی نژاد، وی یک اقدام ارزشمند از خود به جای گذاشت و آن اینکه تقیه را که در معارف اسلامی و سیره سیاسی ائمه اطهار جایگاهی بسیار حیاتی دارد، بالا زد و با افشاگری های سال ۸۴ پرده از بسیاری مسائل گشود.

دوم اینکه با توجه به اهمیت شفاف شدن دارایی های مسئولین قبل از مسئولیت و بعد از آن که از تاکیدات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری است بعید است این طرح به سرانجام درست و درمانی برسد. دلیل این مدعا سخنان حجت الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره آخرین وضعیت طرح «رسیدگی به دارایی مسئولان» در کمیسیون مشترک مجمع و اینکه چرا تاکنون به نتیجه مشخص نرسیده است، می باشد. به گفته وی بر اساس اولویت‌بندی که رئیس مجمع در نظر می‌گیرد دستورات دیگری در جریان کار قرار گرفته است.

به بیانی دیگر تا زمانی که سبک زندگی اسلامی از منابع متضاد معرفی شود جامعه روی آرامش به خود نخواهد دید.

پاورقی ها:

۱.ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‌اند.(صحیفه امام ج۲۱ص۸۶)

۲.خانم حضرت امام(ره) در نجف شدیداً از نداشتن تلفن نگران بودند، هر وقت می‌خواست با فرزندانش در ایران صحبت کند، باید ساعت‌ها در گرمای ۴۸ درجه و در صف اداره تلفن معطل می‌ماند یا با خجالت به منزل شیخ نصر‌الله خلخالی می‌رفتند… حاج سید‌احمد خمینی(ره) از آن روزها چنین یاد می‌کند:«امام(ره) به والده محترم گفته بودند که راضی نیستم که از دفتر به ایران تلفن بزنید، قیمت اشتراک تلفن در نجف ۲۵ دینار عراقی معادل (پانصد تومان) بود، اینجانب (احمد خمینی) نوشتم از خودم پول دارم، شما تلفن دایر کنید، پولش را من به آیه‌الله پسندیده وکیل امام(ره) می‌دهم، امام این جواب را نوشتند:«راجع به تلفون چیزی ننویسید که تلفون بکشید، خرجش را می‌دهم، من تلفن نمی‌کشم، شما هم چیزی جز مال فقرا ندارید و خوب است از حالا ملاحظه وجوه شرعیه را تمرین کنید و و زیاده‌روی را احتراز کنید»..(همان ج۲ص۲۱۵)

۳.بیانات در جمع مردم تبریز ۱۳۹۲/۱۱/۲۸

۴.آن نوری که خدای تبارک و تعالی‌ یَقذِفُهُ فی‌ قَلْبِ مَنْ یَشاء، اگر مهذب نباشد قذف نخواهد شد. یک فنی است، یک فنی است آن علمی که نورانیت می‌آورد و نور است و خدای تبارک و تعالی آن را عنایت می‌فرماید. آن به هر قلبی عنایت نمی‌شود؛ هر قلبی لایق آن نیست. تا مهذب نباشد، تا خودش را خالی نکند از اخلاق زشت، خالی نکند از اعمال زشت، تا متوجه به خدا نباشد و تمام قلب را به او تسلیم نکند خدای تبارک و تعالی قذف نمی فرماید(صحیفه امام ج۲ص۳۸)

۵- قیام للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق  و صَحْو  کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین – صلی الله علیه و آله – را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی  رساند.(صحیفه امام ج۱ص۲۱)

محمد نوروزی

انتهای پیام/