کمال مهر: با اینکه هرچند وقت یک بار خبرخوشی در بهبود اوضاع میرسد اما انگار نمیتوان به این چیزها امیدوار بود. اینبار در «ذره بین» به سراغ جواد رضویان رفتهایم تا از او درباره وظایف وعلایق شهروندی بپرسیم.
اینروزها همهجا بحث آلودگی است، آلودگی هوا، آب و… فکر میکنید شما در آلودگی محیطزیست چقدر سهیم هستید؟
در خیلی از بخشها، حتی همان زبالهای که شبانه تولید میکنیم و ساعت۹ میگذاریم در سطل زباله داخل محله. شاید خیلیهای آن قابل بازیافت نباشد و قسمتی از طبیعت شود و اگر قابل بازیافت هم باشد تجزیهشدنش سالها طول میکشد و به عمر ما قد نمیدهد. علاوه بر این زبالههای شبانه که به دامان طبیعت اضافه میکنیم.
بین همه اینها از نگاه شما کدام آلودگی محیطزیست بیشترین ضربه را وارد میکند؟
شاید دیدن لیوانهای یکبارمصرف و بطری و آب و نوشابه و هر نوع زباله دیگر در طبیعت آزاردهنده باشد اما کشنده نیست، با دیدن آنها ما دلمان میسوزد. اما این دود و هوای آلوده تهران که ما هرروز استنشاق میکنیم موجب مرگ و بیماری میشود و قاعدتا نباید سالم بمانیم. بهنظر من با این آلودگی هوا این سرانه عمری که در ایران تخمین میزنند هم برایمان زیاد است.
فکر میکنید فرهنگسازی برای ترویج جلوگیری از آلودگیهای محیطزیست، تاثیری هم دارد؟
من همیشه فکر میکنم باید فرهنگسازی درست و حسابیای در این زمینه انجام شود. مردم ما مردم بسیار فرهنگپذیری هستند. همانطور که قبلتر دیدیم با یک انیمیشن و چند تا شخصیت این اتفاق افتاد و رعایت ایمنی جزیی از فرهنگ شده است. مسوولان برای فرهنگسازی مردم وظیفه دارند، بهخصوص برای حفظ محیطزیست لازم است محصولاتی را فراهم کنند. پس از آن قطعا مردم هم بیشتر رعایت خواهند کرد. تکنولوژی در جامعه ما هم مثل همه دنیا خیلی سریع آمد اما فرهنگ استفاده صحیح از خیلی چیزها بهدرستی تعریف نشد. بعضی موارد را باید به جامعه و مردم مکرر یادآور شد؛ مواردی مثل استفاده از حملونقل عمومی و جلوگیری از آلودگی بیشتر هوا.
حالا که مثال زدید خودتان هم از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنید؟
من برای استفاده از ناوگان عمومی کمی محدودیت دارم، اما اغلب زمانی که اعلام میکنند هوا آلوده است سعی میکنم با آژانس جابهجا شوم یا با سرویس محل کار بروم. لااقل امسال که هوا بهشدت آلوده بود کسی من را با ماشین شخصی در محل کارم ندیده است. برای ما استفاده از وسیله حملونقل عمومی کمی سخت است.
چه صحنههایی جزو صحنههای تلخ دوروبرتان محسوب میشود؟
دیدن کودکان کار، فقط صحنههایی است که درد ما را بیشتر میکند. گاهی پیش میآید که با انرژی در حال رفتن به محل کارم هستم و قرار است یک روز سخت کاری داشته باشم، یکدفعه با این کودکان روبهرو میشوم. دیدن این منظرههای تلخ که مثلا کودکی یک مرتبه سر چهارراه به پاککردن شیشه ماشینم مشغول میشود، معمولا بهشدت ناراحتم میکند. من هیچوقت به کودکان کار کمک نمیکنم. چون میدانم پولی که به آنها میدهم مصرف خودشان نمیشود. گاهی من رشد این بچهها را در منطقهای که زندگی میکنم شاهد بودهام که مثلا سالهاست این کودک در این خیابان در حال دستفروشی است.
گاهی شده که وقتی دیروقت از محل کارم برمیگردم دیدهام که این بچهها را با ماشین میبرند و صبحها میآورند، بنابراین فکر میکنم صلاح این است که به آنها کمک نکنیم. گاهی چهره شهر ما خیلی زیباست، گاهی زحمتهایی که شهرداری طی این سالها داشته یکباره بهچشم میآید، روزهای بارانی پایتخت زیباست، اما دیدن بچههای کار روزمان را نابود میکند؛ بچههایی که هرکدام به شکلی ناراحتکننده در شهر کار میکنند، یکی اسپند دود میکند، دیگری شیشه ماشین را پاک میکند و گاهی هم تکدیگری میکنند. بهتازگی هم مد شده که ماشین آدم را بوس میکنند، برای من دیدن این تصاویر تلخ است.
فکر میکنید چطوری باید از آنها مراقبت کرد؟
ما یکدفعه که میرسیم به ایام ماه مبارک رمضان متوجه میشویم که باید به این مراکز و امور خیریه کمک کرد و توسعهاش داد. اما در دیگر اوقات سال کاملا فراموش میشود. من فکر میکنم رسانهها باید در این زمینه بیشتر کار کنند که کسانی که توان مالی بیشتری دارند را در این زمینه دخیلشان کنند. من همینکه چنین مراکزی در تهران هست احساس غرور دارم و خدا را شکر میکنم چون در خیلی از شهرها وجود ندارد. بودن این مراکز خیلی خوب است اما چگونه ادارهشدنش هم مهم است و حالا با دولت جدید امیدواریم که اتفاقات خوشتری در این زمینه صورت گیرد.
اهل قضاوتکردن هستید؟
بهطورکلی آدمیزاد در حال قضاوتکردن دیگران است. حالا این قضاوتها ممکن است عجولانه باشد، طوری که دلایل مناسبی برایش نباشد و احساسی باشد. خیلیوقتها هم ممکن است که درست و بجا باشد. من ترجیح میدهم بیشتر قضاوت شوم تا قضاوت کنم. این حس را بهواسطه کارم دارم که مردم ببینند، بپسندند یا رد کنند.
چقدر حقوق شهروندی را رعایت میکنید؟
در حد توانم این مورد را رعایت میکنم.
و حالا اگر کسی حقوقتان را پایمال کند چکار میکنید؟
قطعا هرکسی باید قایل به حقوحقوق خود باشد. وقتی حق خودم را بدانم اگر کسی در مقابلم ناعدالتی کند قطعا من برای گرفتن حقم بلند خواهم شد. حالا ممکن است این اعتراض در حد یک نگاه یا تذکر و در حد کلمه یا برخورد باشد که آقا شما دارید حق من را پایمال میکنید. بهطورکلی اگر ما حد خودمان را بدانیم ممکن است هیچوقت پایمان را از گلیممان درازتر نکنیم.
روزنامه شرق