زن سی و پنج ساله هفته گذشته به شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده تهران رفت و خواستار جدایی شد. وی درباره علت آن به قاضی گفت: من واقعا خسته شدهام. ۱۵ سال است درکنار مردی زندگی میکنم که حرفهای من برایش اهمیتی ندارد. علاقه شدید او به پرندهها مرا به اینجا کشانده است. این زن در ادامه صحبتهایش گفت: اوایل زندگی متوجه شدم شوهرم کبوترباز هم است. اما من اجازه ندادم هیچ کدام از آنها را به خانهمان بیاورد، اما در آن زمان هم به هر بهانه به خانه مادرش میرفت و به کبوترهایش سری میزد و به آنها آب و غذا میداد. مادرش هم مرتب بهانه میگرفت و او هم مانند من از دست پسرش به خاطر این علاقه عجیبش خسته شده بود.
وی افزود: بالاخره بهانهگیریهای من و مادرش نتیجه داد و او کبوترهایش را در اختیار دوستش قرار داد و زندگیمان به روال عادی برگشت.
یک سال بعد هم خدا به ما پسری هدیه داد که زندگیمان را شیرینتر کرد، اما بعد از مدتی دوباره شوهرم به سمت علاقه قدیمیاش رفت. او دوباره پرنده خرید و به خانه آورد. برسر این موضوع بارها با هم درگیر شدیم، اما فایدهای نداشت هرچه از او خواستم تا آنها را بفروشد قبول نکرد.
آقای قاضی هرکدام از پرندههایش که اکنون در خانهام هست قیمت زیادی دارد و آن وقت من مستاجر هستم. به جای اینکه پولش را پسانداز کند و به فکر زندگی باشد همه پولش را پرندههای گرانقیمت خریده است. همه آنها داخل قفس و در یکی از اتاقهای خانهمان هستند. حتی پسرم هم به آنها عادت کرده و هر وقت من حرف فروش آنها را پیش میکشم، گریه میکند و به من میگوید: اگر باعث شوی که بابا این پرندهها را بفروشد هرگز نمیبخشمت. من نمیدانم باید چه کار کنم. از این وضع خسته شدهام. دیگر نمیتوانم تحمل کنم و به دادگاه آمدم تا درخواست طلاق بدهم.
ناراحتی اعصاب گرفتهام، همسرم اهمیتی به من نمیدهد و همه عشق و زندگیاش پرندههایش هستند. من دیگر نمیخواهم به آن زندگی برگردم و میخواهم برای همیشه از این شوهر خودخواه جدا شوم.
قاضی دادگاه خانواده بعد ازشنیدن صحبتهای این زن دستور احضار همسر وی را صادر کرد تا بعد از شنیدن صحبتهای وی درباره این پرونده تصمیم بگیرد.
منبع:میزان
انتهای پیام/