موضوع برنامه دورهمی رفاقت بود و مهران مدیری به این موضوع پرداخت.
حجازی فر در ابتدا در خصوص شروع فعالیت خود گفت :من متولد خوی هستم از سال هفتاد شروع کردم به خاطر اینکه پدرم رییس آموزش و پرورش شده بود پارتی داشتیم و سالن در اختیار مان می گذاشتند و تا دانشگاه ادامه دادم .
وی درخصوص آشنایی با مرحوم ملاقلی پور و شروع بازیگری ادامه داد: بیشتر خودم را کارگردان می دانم همان موقع که بازیگری را شروع کردم احساسم این بود بازیگری به درد من نمی خورد زمانی که خط تلفن ام را نفروخته بودم پیشنهاد داشتم.
وی افزود: الان که فکر میکنم به خاطر ایستاده در غبار بود که ناخود آگاه این اتفاق برای من افتاد از طرفی من خیلی زحمت کشیدم .
زمانی که به من نقش احمد متوسلیان پیشنهاد شد گفتم من شباهتی ندارم زمانی که برای تست گریم رفتم حسین مهدویان منو بعد گریم دید گفت خودشه. بعد از این اتفاق زندگی من دگرگون شد به نظرم معجزه بود ،اگر کارمان را درست انجام دهیم معجزه اتفاق می افتد. به هیچ عنوان از فرصتی که به من برای بازی در فیلم ایستاده در غبار رخ داد کم کاری نکردم و هر چه در توان داشتم انجام دادم.
حجازی فر در پاسخ به سوال مدیری در خصوص اینکه عاشق شدی؟ گفت: من و همسرم با هم در دوره لیسانس همکلاسی بودیم ایشون آبادانی و من ترک هستم چهار سال زمان داشتیم با هم آشنا شویم. البته ما دعوا کردیم به کمیته انضباطی رفتیم و سه سال با هم قهر بودیم .
اما انتخاب بازیگران سریالی درارومیه به عهده من بود قرار بود یک نفر نقش همسرم را بازی کند من اومدم تهران تا یک بازیگر انتخاب کنم گفتم به اولین نفری که دیدم میگم اولین نفر همسرم دیدم به دلیل اینکه قهر بودیم رد شدم یک ساعت منتظر بقیه ماندم خبری نشد دوباره برگشتم و به همسرم گفتم :سلام کاری دارم میتونید بازی کنید همسرم قبول کرد و بعد از این سریال برایش نوشتم« دوست دارم وقتی ماه از پنجره نگاه میکنم و در پنجره من باشد و حرکت نکند» البته خواستگاری سختی کرده بودم متوجه منظورم نشده بود (خنده) ما سال ۸۳ازدواج کردیم و یک پسر چهار ساله به نام هامون دارم.
حجازی فر در خصوص حضور در فیلم ماجرای نیمروز اظهار داشت :رفاقت برایم مهم است، الان مهدویان یکی از بهترین دوستانم است حتی نقش عابر هم بگوید بازی میکنم.
اولین نفری منو برای فیلم ماجرای نیمروز انتخاب کرده بود،تماس گرفت و پیشنهاد داد کاراکتر دوست داشتنی بود البته از اینکه بازیگران به نامی در فیلم بودند می ترسیدم، کار سنگین در عین حال لذت بخش بود.
بازیگر «ایستاده در غبار » در پاسخ به سوال مدیری درباره خاطره گروگان گیری در بانک عنوان کرد: من خیلی کم به بانک می روم خواهرم بانک کار می کنند بیشتر ایشون کارها انجام می دهند.
چند سال پیش که رفته بودم یهو با اسلحه وارد بانک شدند خیلی ترسناک بود البته من با جمشید هاشم پور به سینما علاقمند شدم و همیشه فکر میکردم اگر چنین اتفاقی برایم رخ دهد اسلحه از طرف میگیرم اما من پشت چند خانم که در بانک بودند قایم شدم که برایم اتفاقی رخ ندهد (خنده )
بازیگر ماجرای نیمروز در خصوص خصلت های خود عنوان کرد: من خردادماهی هستم همسرم همیشه میگه بعضی مواقع آنقدر خوب هستی که من به خاطر خوبی هات گریه کنم اما زمانی اینقدر بدی که همان لحظه میخوام بکشمت و این تغییر حالت میتونم حس کنم البته در دوره گذار از حالت خوب به بد باید دوستان از من دور باشند خیلی عصبانی می شوم که خودم هم بابت این خصلت ناراحت هستم .
حجازی فر درپایان گفت:با ارزش ترین جایزه ای که دارم برای کارگردانی تئاتر گرفتم البته اجازه میگیرم تا آخر سال اگر جایزه دیگری دریافت کنم با هم این دو جایزه را به موزه دورهمی تقدیم می کنم.
گزارش از الهام قبادی
انتهای پیام /