رسول اولیازاده رئیس و عضو هیئت موسس انجمن هنرمندان عکاس استان البرز (شید نگاران) است .خبرنگار کمال مهر گفتوگو یی با این عکاس پیشکسوت انجام داده که در زیر میخوانید:
چند سال که عکاسی می کنید و اولین جرقه عکاسی برای شما چه زمانی زده شد؟
بنده ۴۰ سال است که دست به دوربین هستم و به صورت حرفه ای عکاسی می کنم. اولین جرقه عکاسی، ما در حقیقت چهار پنج تا دوست هم سن و سال بودیم که رفتیم پنج تا تک تومانی را روی هم گذاشتیم و یک دوربین خریدیم و ده ریال هم دادیم و یک نگاتیو خریدیم و شروع به عکاسی نمودیم. منتهی نوبتی دست همدیگر میدادیم و این شروع عکاسی ما بود. ولی من دقیقا از سال ۵۶ عکاسی را شروع کردم و عکاسی می کنم.
چه موضوعاتی را بیشتر برای عکاسی انتخاب می کنید؟
من ابتدای کارم جذب عکاسی مستند اجتماعی و عکاسی خبری شدم برای مجلات و روزنامه ها و نشریات و خبرگزاری ها کار می کردم. مدت زیاد نزدیک بیست سال و خرده ای کارم این بود منتهی در لابلای کارهای خبری،کارهای عکاسی هنری هم انجام می دادم. به عکاسی سورالیسم خیلی علاقه دارم. عکاسی فاین ات و عکاسی مطنی مالیسم و عکاسی امپرسیونیسم گرایش خاصی دارم و اینها را نیز انجام می دهم.
بهترین عکس تان را چه زمانی گرفتید؟
من بهترین عکسی که گرفتم سال ۶۱ بود که حدودا آن موقع ۲۴-۲۵ سالم بود ، عکسی است که از حضرت امام گرفتم و خوشبختانه این عکس را به امام دادم و برای من گوشه چهره شان امضاء هم کردند. این عکسی است که من خیلی دوستش دارم بخاطر اینکه در آن زمان هنوز که نگاه می کنم می بینم خیلی از اصول هنری و حرفه ای در آن عکس رعایت شده در حالی که آن موقع من یقینا سواد و تخصص الان را نداشتم ولی همه موارد را در این عکس رعایت کرده بودم.
آیا کار فعلی مرتبط با عکاسی است؟
بله. من یک آموزشگاه در تهران و در کرج دارم که عکاسی تدریس می کنیم و هنرجوها را تربیت می کنیم و دو تا گالری یکی در تهران و یکی در کرج دارم که تحت عنوان خانه عکاسان جوان است که هم کار گالری و هم آموزشگاهمان در ارتباط با عکاسی است. هنوز که هنوزه من تا زمانی که زنده ام ان شاءالله خدا بهم توفیق دهد تا بتوانم دوربین دستم می گیرم و عکاسی می کنم.
آیا عکاسی شغلی درآمد زاست؟
باید ببینیم که ما از عکاسی چه توقعی داریم و چقدر توانستیم خودمان را در زمینه عکس و عکاسی تقویت کنیم. یقینا اگر که ما عکاس فهیم و فرهیخته و هنرمندی باشیم درآمد هم سراغ ما می آید. اما اگر که آدم بخواد با حلوا حلوا دهنش را شیرین کد،کمی تا قسمتی ابری عکاسی بلد باشد و توقع داشته باشد عکاسی براش درآمد زا باشد این جوری در هیچ رشته ای نه تنها درعکاسی بلکه در هیچ رشته ای آدم به جایی نمی رسد. نه تنها به انتهای هنر نمیرسد بلکه به درآمد هم نمیرسد.
آینده هنر عکاسی را شما چگونه ارزیابی می کنید؟
هنر عکاسی در حقیقت آینده ما را رقم می زند. روزی که عکاسی وارد جامعه جهانی شد خیلی نوپا بود. الان عمر عکاسی بیشتر از ۲۰۰سال نیست اما عکاسی و عکس در تمام رشته ها خودش را به همه رشته ها تحمیل کرده یعنی به این صورت که ما از زیر آب تا فضا عکاسی داریم و همه اینها شاخه های مختلفی از عکاسی هستند و اگر که بررسی کنید حد اقل هشت سال پیش ۱۴۰رشته عکاسی وجود داشت. این شاخه ها رو به به افزایش است بخاطر اینکه همه رشته ها چه مرتبط چه غیر مرتبط یه جورایی به عکاسی وابسته است مثلا در مورد جراحی زیبایی و عمل جراحی بینی شما می بینید که کسی که میخواد عمل کنه قبلش میفرستند پیش عکاس،عکس میگیرد و بعد روی آن عکس در فتوشاپ کار می کنند بعد آن بینی مورد نظر برای آن را طرف طراحی می کنند و تا ببینند اصلا آن بینی روی آن چهره میشیند و درست در میاد یا نه. مثلا کسی که میخواد چشمش را جراحی کند،اول میفرستند تا عکس بگیره بعد آن مردمک چشم را در نهایت حد آن بزرگ می کنند و قبل از جراحی بررسی می کنند اگر بخواهد عمل جراحی انجام دهند. در هر رشته و هر جایی که ببینید یک وابستگی مستقیم یا غیر مستقیم به عکاسی دارد در نتیجه عکاسی آینده دنیا را تحت شعاع خودش قرار می دهد و تاثیرش از فیلم و فیلم برداری هم خیلی بیشتر است بخاطر اینکه یک فرم است و این یک فرم در ذهن خیلی ثابت و درست می ماند. اما شما مثلا دو ساعت فیلم که میبینید فرم های مختلفی را پشت سر هم می بینید و ممکنه از این دو ساعت فیلم یک سکانس کوچک آن در ذهن شما بماند ولی یک دانه عکس اثرگذاری اش به مرتب بیشتر از یک فیلم دو ساعته است چون آن یک فرم کاملا در نیمکره سمت چپ مخاطب ذخیره می شود. به همین لحاظ عکاسی تاثیرگذارترین رشته هنری است و خیلی ها تلاش می کنند که این هنر را با صنعت مرتبط کنند و از درجه هنری اش کاسته شود. در حالی که یک عکس هنری میتواند خودش را بر همه چیز تحمیل کند و اصالت خودش را حفظ کند و صلابت و اقتدار خودش را به عنوان یک هنر ارائه و مطرح کند.
مشکلات عکاسی از دیگاه شما چیست؟
خیلی ها هستند که غوره نشده مویز می شوند یعنی سختی های آموختن را نمی خواهند بپذیرند و زود دوست دارند به نتیجه برسند و چون هنوز به قوام و بنیه هنری خوبی نرسیده اند،خودشون را وقتی مطرح می کنند زود هم سر خورده می شوند و کنار می کشند.پس ما باید اول خوب آموزش ببینیم و توانمان را قوی کنیم تا بتوانیم یک هنرمند واقعی به صورت یک هنرمند اکتیو واقعی خودمان را مطرح کنیم. در همه شاخه های هنر مشکل وجود دارد،در عکاسی هم مشکلات است. فقط عکاس و هنرمند نباید بیدی باشند که به این بادها بلرزند. باید قرص و محکم خط خودشان و راه خودشان را ادامه دهند و ان شاءالله در آینده نزدیک داشته باشیم افرادی را که با بالاترین پتانسیل علمی و هنری بتوانند نه تنها در ایران بلکه در جهان بدرخشند. شما ملاحظه کنید در پنج شش ماه شروع کاری انجمن شیدنگاران البرز ما شاهد بودیم که انجمن شید نگاران اعضایش در مالزی توانستند یک درخششی داشته باشند و این نشان می دهد که عکاس های ما و هنرمندهای ما پتانسیل مطرح شدن را در خارج از مرزهای خودمان هم دارند و این امتیاز بزرگی بود و خدا را شکر بچه های انجمن شید نگاران توانستند با موفقیت این کار را انجام دهند و عکس شان در خارج مرزها هم مطرح شود و به نمایش در بیاید.
ظرفیت هنر عکاسی در استان البرز چگونه است ؟یعنی ما می توانیم رتبه ای را به استان البرز اختصاص دهیم؟
هنوز به آن مرحله نرسیدیم چون الان استان های دیگری مثل خراسان، تهران، اصفهان،مثل شیراز، تبریز،اینها خیلی جلوتر از استان البرز هستند. من امیدوارم که با رویکردی که انجمن شید نگاران دارد و بحث ارتقاء تخصص و سواد بصری جامعه عکاسی استان البرز است که بتواند موفق باشد و این ارتقاء را در سطح البرز به وجود آورد با برگزاری تورهای عکاسی، ورک شاپ های عکاسی ، مسابقات و جشنواره های عکاسی وکلاسهای آموزشی که ان شاء الله بتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم و سطح عکاسی استان البرز را از این چیزی که هست ارتقاء دهیم و رتبه استان البرز را در کل ایران یک رتبه شاخص و معتبری کنیم.
همان طور که گفتید این جشنواره ها و نمایشگاه هایی که برگزار میشه میتواند به ارتقای هنر عکاسی کمک کند. این چقدر میتوانه موثر باشه و چند درصد از کار را به عهده میگیرد؟
اینها حدود ۴۰ الی ۵۰ درصد کار است. مهم این است که ما ۲ کار اساسی کنیم یکی اینکه همزمان با برگزاری این مسابقات ، جشنواره ها ، ورک شاپ ها و تورهای عکاسی،عامه مردم را هم با هنر عکاسی آشنا کنیم و سطح درک تصویری آنها را هم بالا ببریم. بعد سراغ خود عکاس ها برویم. خود عکاس ها اگر فقط صرفا در جشنواره ها و ورک شاپ شرکت کنند یک پیشرفت خیلی کم و نامحسوسی خواهند داشت. موقعی اینها می توانند از پیشرفت صحبت کنند و مطرح شوند که زندگی شان عکاسی ، آموزش دیدن شاخه ها و مولفه های مختلف عکاسی شود در نتیجه وقتی که این اتفاق بیفتد خود عکاس ها به فکر این هستند که خودشان باید سطح هنری و علمی خودشان را بالا ببرند و این ارتقاء قابل لمس و مشهود خواهد بود.
صحبت پایانی تان را بفرمائید؟
من از اعتمادی که جامعه عکاسی و عکاس های البرز چه عکاس های قدیمی و چه تازه کار به انجمن شید نگاران و خانه عکاسان کردند تشکر می کنم. امیدوارم که بتوانیم جواب مثبت و درستی به این اعتماد و این حسن نیت جامعه عکاسی البرز داشته باشیم و بتوانیم تمام حرف ها و وعده و وعید هایی که دادیم را عملی کنیم و در آیندا خیلی نزدیک شاهد پیشرفت های خیلی خوبی باشیم. از طرف دیگر از مسئولین هنری استان البرز تفاوت نمیکند که وزارت ارشاد باشند و سازمان فرهنگی هنری شهرداری و استانداری باشد،اینها اگر بزرگواری کنند و دست ما را بگیرند و ما را بتوانند حمایت کنند که در ارتقای کیفیت هنری و علمی عکاسی استان البرز تلاش کنیم بی نهایت ازشون تشکر خواهیم کرد و امیدوارم با دست به دست دادن همدیگر بتوانیم این مهم را به اثبات برسانیم و عملی شود.
انتهای پیام/