گروه سیاسی «
کمال مهر» – بحران سوریه این روزها تحولات سرنوشت ساز و سریعی را پشت سر می گذارد. بسیاری از تحلیلگران این مرحله را حساس ترین و سخت ترین مرحله بحران عنوان و تاکید می کنند، کوچک ترین اشتباه از جانب طرف های درگیر پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت که دامنه منطقه و حتی عرصه بین الملل را هم درگیر خواهد کرد.
اما مهمترین این تحولات را در عرصه سیاسی می توان برگزاری نشست آستانه و در عرصه میدانی جنگ خونین برادرها در ادلب ملاحظه کرد که در ادامه به تفصیل به هریک از آنها پرداخته می شود.
آیا نشست آستانه، ورودی بر پایان است
سرانجام تلاش های ایران و روسیه و ترکیه به بار نشست و کنفرانس صلح سوریه با حضور هیأت های ایران، ترکیه، روسیه، سازمان ملل، دولت سوریه و شماری از معارضین مسلح سوری (شهدا الاسلام، الفرقه الأولى الساحلیه، تجمع فاستقم، جیش العزه، الجبهه الشمالیه و جیش النصره) ۲۳ و ۲۴ ژانویه در آستانه، پایتخت قزاقستان برگزار شد.
براساس توافق روسیه، ترکیه و ایران، گروه های معارض مسلح سوری روز دوم مذاکرات حضور می یافتند و بدون ورود به مباحث سیاسی، درباره پایبندی طرفین به آتش بس فراگیر، رفع محاصره مناطق تحت کنترل گروه های مسلح و آزادی زندانیان به صورت غیر مستقیم با نمایندگان نظام سوریه مذاکراتی انجام می دادند.
نشست آستانه
همانگونه که پیش بینی می شد، حضور نمایندگان گروه های مسلح با تشدید اختلافات بین این گروه ها و بهانه جویی و مانع تراشی آنها در روند مذاکرات همراه بود. با این وجود نشست آستانه پس از ۲ روز با انتشار بیانیه نهایی به کار خود پایان داد.
بیانیه پایانی نشست آستانه تاکید می کرد: هیأت های ایران، روسیه و ترکیه در راستای بیانیۀ مشترک وزرای خارجۀ خود در مسکو و قطعنامۀ ۲۳۳۶ شورای امنیت، از آغاز مذاکرات میان دولت سوریه و گروه های معارض مسلح در آستانه، حمایت و بر تعهد خود نسبت به حاکمیت، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه به عنوان کشوری دموکراتیک، چند قومی، چند مذهبی و غیر فرقه ای که در شورای امنیت نیز تأیید شده، تأکید می کنند.
نابودی فتحالشام، بند محرمانه بیانیه پایانی نشست آستانه
در بخش دیگر این بیانیه آمده بود: سه کشور معتقدند، منازعۀ سوریه راهکار نظامی نداشته و با فرایند سیاسی مبتنی بر قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت قابل حل و فصل است، لذا درباره ایجاد سازوکاری سه جانبه با هدف نظارت و تضمین پایبندی نسبت به آتش بس، ممانعت از اقدامات تحریک آمیز و تعیین کلیه مدالیته های آتش بس به توافق رسیده و بر ارادۀ خود نسبت به مبارزۀ با داعش و جبهه النصره و جداسازی گروه های معارض مسلح از آنها تاکید می کنند.
نشست آستانه فرصتی برای دمشق
بسیاری از تحلیلگران نشست آستانه را فرصت خوبی برای نظام سوریه عنوان کردند تا برای اولین بار با برخی از گروه های مسلح بعد از ناامیدی از ساقط کردن دولت قانونی این کشور دور یک میز به گفتگو بنشیند. برخی از مخافل نیز مذاکرات آستانه را مقدمه ای برای پیروزی های سیاسی ملت سوریه در برابر تروریسم ارزیابی کردند.
معارضان مسلح سوری در نشست آستانه
اگرچه فشارهای غربی – عربی بر گروه های مسلح ملزم می کند، با احتیاط به نتایج این نشست نگاه کرد و منتظر آینده بود، اما در عین حال مذاکرات آستانه حقایقی را آشکار ساخت که تاکنون مشاهده نشده بود، از جمله:
– وجود دستور کار مشخص در گفتگوها که در بیانیه پایانی نیز بر آنها تاکید شده بود
– در برگرفتن توامان دو بُعد سیاسی و نظامی
– نشست آستانه پیروزی دیگری برای محور مقاومت در دو عرصه میدانی و دیپلماسی و ناکامی تروریست ها و حامیان بین المللی و منطقه ای آنان بود
– همراه شدن گروه های معارض مسلح سوری اگرچه به شکل صوری و ظاهری با نظام سوریه و بسیج علیه گروه های تروریستی تکفیری
– محوریت بُعد میدانی نشست به ویژه تمدید آتش بس و در درجه دوم قرار گرفتن بُعد سیاسی به این معنا بود که مردم سوریه سرنوشت خود را به دست خود رقم خواهند زد
– نشست آستانه بار دیگر مشروعیت و اقتدار نظام سوریه و ثبات نسبی در این کشور را ثابت کرد
– مذاکرات آستانه، مذاکراتی کاملا سوری – سوری بود
– نشست آستانه بار دیگر نقش سازنده ایران را به نمایش گذاشت که همواره بر مبارزه با تروریسم به موازات راهکار سیاسی برای حل بحران سوریه تاکید کرده است
تجمع گروه های تکفیری در ادلب
تهیه پیش نویس قانون اساسی سوریه
نشست آستانه نتایج بسیاری به همراه داشت که جامعه بین المللی به تدریج شاهد آن خواهد بود. یکی از مهمترین نتایج این نشست تهیه پیش نویس قانون اساسی جدید سوریه بود که بسیاری آن را نشانه انعطاف دولت سوریه در برابر معارضان عنوان کرده اند.
«میخائیل بوگدانوف»، معاون وزیر خارجه روسیه در این خصوص توضیح داد که طی رایزنی دولت سوریه و معارضان سوری در آستانه، هیأت روسی پیشنهاداتی درباره پیش نویس قانون اساسی جدید سوریه به معارضان مسلح ارائه و «میخائیل لاورنتیف»، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور سوریه نسخه ای از آن را در اختیار گروه های معارض مسلح قرار داده است.
شبکه خبری «رووداو» کردستان عراق جزئیات متن پیش نویس پیشنهادی قانون اساسی جدید سوریه را به شرح زیر منتشر کرد:
– کلمه «العربیه» از نام «جمهوری عربی سوریه» حذف شده است
– بند «فقه اسلامی به عنوان منبع قانونگذاری» و شرط مسلمان بودن برای رئیس جمهوری سوریه و دیانت وی به «اسلام» لغو شده است
هلاکت طه الخطیب یکی از سرکردگان النصره در جریان درگیری با صقور الشام در منطقه جبل الزاویه
– بر خودمختاری مناطق کردنشین سوریه و رعایت مساوات بین دو زبان عربی و کردی در این مناطق تاکید شده است
– حوزه اختیارات «کمیته های محلی» (نام جدید اداره های محلی) در راستای تقویت اصل «تمرکززادیی» افزایش یافته است
– پیشنهاد شده نام پارلمان سوریه از «مجلس الشعب» به «جمعیه الشعب» تغییر یابد
– اختیارات تعیین اعضای دادگاه عالی قانون اساسی و انتصاب یا برکناری رئیس بانک مرکزی از رئیس جمهور سلب می شود
– فرماندهی ارتش و نیروهای مسلح در دست رئیس جمهور است و در صورت خالی بودن پست ریاست جمهوری یا ناتوانی وی در انجام وظایف «جمعیه المناطق» یا همان «کمیته های محلی» اداره امور کشور را بر عهده خواهد داشت
– رئیس جمهور رویکرد کلی امور هیأت دولت را تعیین و بر اجرای قوانین و کار دستگاه های دولتی نظارت می کند
– به دولت اختیار انعقاد معاهدات و قراردادها و دادن امتیاز به شرکت های خارجی، انتصاب یا اخراج کارکنان دولتی نظامی و غیرنظامی داده شده است
– سلب رأی اعتماد از کابینه با موافقت یک سوم اعضای کمیته های محلی یا یک سوم جمعیه الشعب حاصل می شود
پیش نویس قانون اساسی جدید سوریه درحالی به گروه های معارض مسلح ارائه شده که تاکنون این گروه ها موضع خود در برابر تغییرات ایجاد شده را اعلام نکرده اند. اگرچه دولت سوریه نیز هنوز واکنشی در برابر این پیش نویس نشان نداده و سکوت اختیار کرده است.
موقعیت استان ادلب در سوریه
آستانه و ورود به فاز جدید اختلافات گروه های تروریستی
اختلافات گروه های تروریستی در سوریه موضوع تازه ای نیست، بلکه به موازات ورود بحران سوریه به مرحله مبارزات مسلحانه و اعلام موجودیت این گروه ها اختلافات این تروریست ها که غالبا بر سر تقسیم غنایم جنگی، مناطق نفوذ، اموال و دارایی های غارت شده و حتی اسرا بوده، همواره بین این گروه ها وجود داشته است.
در این بین عامل خارجی نقش مهمی در این اختلافات داشته، تضاد اهداف و منافع کشورهای حامی گروه های تروریستی که در منطقه عمدتا عربستان، قطر و ترکیه را شامل می شود، موجب تشدید این اختلافات شده است.
اما آنچه اکنون در ادلب به عنوان کانون تجمع گروه های تروریستی مشاهده می شود، امری بی سابقه است که در طول بحران سوریه مشابه آن دیده نشده است. سرآغاز فاز جدید اختلافات گروه های تروریستی در ادلب به شکست این گروه ها در شرق حلب و انتقال آنها به ادلب باز می گردد.
هلاکت یکی از سرکردگان گروه های تروریستی در جنگ ترورهای ادلب
آغاز برادرکشی با جنگ ترورها
جنگ ترورها در ادلب سرآغاز تسویه حساب گروه های تروریستی به شمار می رود، منطقه ای که «جبهه النصره» ۳ سال پیش آن را تصرف و طی این مدت تلاش کرد، افکار، اندیشه ها و قوانین خود را بر دیگران تحمیل کند تا نتیجه عدم پذیرش این آموزه ها جنگ ترورها و حذف داخلی، در سایه ناتوانی در ادغام گروه های تروریستی در یک پیکره واحد باشد، موضوعی که «عبدالله المحیسنی»، قاضی شرع سعودی ائتلاف «جیش الفتح» به آن اذعان و سرکردگان گروه های مسلح را مسئول این شکست دانست.
اما النصره با دو هدف پروسه از پیش رو برداشتن گروه های مخالف را کلید زد:
یک: سیطره خود بر گروه های تروریستی را تحمیل کند که با مخالفت دیگر گروه ها از جمله «احرار الشام» مواجه شد و النصره را شایسته این ندانست تا درپی آن شماری از گروه های مسلح از النصره جدا شده و گروه های جدیدی تشکیل دهند
اذعان «عبدالله المحیسنی»، قاضی شرع سعودی ائتلاف «جیش الفتح» در جمع عناصر تروریستی تکفیری
دو: سرکوب و ساکت کردن گروه های مخالف و در نهایت از پیش رو برداشتن آنها:
این راهبرد النصره به تشدید جنگ ترورها و حمله به مقرها و سرکردگان این گروه در ادلب و کشته شدن ده ها تروریست و سرکرده این گروه و گروه های دیگر به ضرب گلوله افراد ناشناس، خودروهای بمبگذاری شده یا بمب های کار گذاشته شده انجامید، بدون آنکه گروهی مسئولیت آنها را بر عهده گیرد.
ورود گروه های تروریستی جدیدی که روند آشتی ملی در مناطق مختلف سوریه مانند درعا، ریف دمشق، حماه و حلب را رد کرده بودند، به ادلب تعمیق بیش از پیش اختلافات گروه های تروریستی و شعله ورتر شدن آتش درگیری بین آنها شد.
ورود به فاز جدید برادرکشی ها
همان گونه که گفته شد، ورود گروه های تروریستی جدید به ادلب اختلافات گروه های تروریستی را وارد فاز جدید و جدی تری کرد و نشست آستانه که با دعوت از برخی گروه ها جهت حضور در این نشست و عدم دعوت از برخی دیگر همراه، این اختلافات و درگیری ها را به اوج خود رساند. اعلام جنگ النصره علیه ارتش آزاد پنجم بهمن ماه جاری و حمله این گروه به مقرها و مواضع «جیش المجاهدین» از گروه های وابسته به ارتش آزاد در منطقه «معر شورین»، شرق شهر «معره النعمان»، در ریف جنوب شرقی ادلب، تصرف شهر «سرمدا»، در ریف شمالی ادلب و منطقه «الاتارب»، در ریف غربی حلب از بارزترین این درگیری ها بود.
هلاکت یکی از سرکردگان جیش المجاهدین
در مقابل ارتش آزاد حمله به مقرهای جیش المجاهدین و تصرف برخی از مناطق این گروه را تاب نیاورده، به النصره اعلان جنگ داد. منابع محلی دلیل این تنش ها را مشارکت جیش المجاهدین در مذاکرات آستانه و موافقت این گروه با پیش نویس مقابله با داعش و النصره می دانند.
در ادامه، جبهه النصره با متهم کردن دو گروه «جند الاقصی» و احرارالشام به تعلل در اجرای بندهای توافق امضا شده با این گروه، حمله به مقرهای احرار الشام، از مهمترین و قدیمی ترین هم پیمانانش در شهرهای «کفر نبل» و «اریحا»، در ریف جنوبی ادلب همزمان با پیشروی به سمت گذرگاه مرزی «باب الهوی» در مرزهای ترکیه را آغاز کرد.
جنگ برای بقا
درگیری النصره با احرار الشام، فیلق الشام، الجبهه الشامیه و ده ها گروه دیگر در ادلب و ریف جنوبی و غربی حلب درحالی همچنان ادامه دارد که برخی دلیل این نبردها را تلاش النصره برای حفظ بقا می دانند.
برخی گزارش ها تاکید می کند، یکی از اهداف نشست آستانه ایجاد تشکیلات نظامی جدید متشکل از گروه های معارض مسلح سوری برای از بین بردن النصره و داعش است، لذا جبهه النصره حملات پیش دستانه ای در ادلب علیه گروه های مخالف خود، به خصوص حاضران در آستانه ترتیب داد.
روزنامه فرامنطقه ای «الشرق الاوسط» تاکید می کند، توافق آستانه یک بند غیرعلنی را داشت که در آن بر تثبیت آتش بس و تثبیت نیروهای نظام و متحدانش از یک سو و تثبیت گروه های مسلح به جز النصره و داعش در پایگاه های نفوذشان، از سوی دیگر تاکید می کرد. به موجب این بند، حمله به مقرهای و باز پس گیری مناطق تحت تصرف این دو گروه اقدامی قانونی است، موضوعی که رقابت گروه های مسلح و ارتش سوریه برای سیطره بر مناطق نفوذ النصره را به دنبال داشت.
موقعیت شهر معره النعمان در ریف جنوب شرقی ادلب
این بند از توافق آستانه مشابه «توافق آنکارا» میان روسیه و ترکیه است که جبهه النصره را گروهی تروریستی معرفی و اعلام می کند، از این پس آن را هدف قرار خواهد داد. این تحولات موجب شده، جبهه النصره احساس کند، وارد مرحله جدیدی شده که سرنوشت این گروه طی آن مشخص خواهد شد، لذا نبرد علیه گروه های مخالف و رقیب از جمله احرار الشام را سرعت بخشید. در مقابل گروه های مسلح موسوم به گروه های میانه رو مانند احرار الشام، جیش الاسلام، استقم کما امرت و صقور الشام با تشکیل جبهه ای جدید تلاش کردند، حملات النصره را دفع کنند. بنابراین آنچه اکنون در ادلب میان گروه های مسلح رخ می دهد، گامی برای پایان دادن به موجودیت جبهه النصره یا تجزیه آن است.
در این شرایط النصره دو گزینه بیشتر پیش رو ندارد یا نفوذ خود را به نفع مخالفان کاهش دهد که به معنای فرو رفتن در لاک دفاعی و جری کردن ائتلاف بین المللی و روسیه به تشدید حملات علیه این گروه تا نابودی آن است.
اما گزینه دوم این است که النصره مواضع خود را به مناطق صعب العبوری مانند کوهستان های ریف لاذقیه منتقل کند که کانون تمرکز گروه تکفیری «حزب الترکستانی» و عناصر تکفیری خارجی است که دارای استحکامات خوبی نیز می باشد و یا اینکه به کوهستان های القلمون در نزدیکی مرزهای لبنان پناه ببرد که موجودیت النصره را به دلیل حضور قدرتمند حزب الله از یک سو و داعش از سوی دیگر، با سناریو تجزیه مواجه خواهد کرد.
البته یک گزینه دشوار دیگر نیز وجود دارد و آن جدایی و رهبران النصره و پیوستن آنها به داعش و تجزیه این گروه است. در این شرایط با توجه به اختلافات النصره با گروه های میانه رو سوری، جدایی عناصر و سرکردگان سوری از النصره حتمی خواهد بود که نمونه آ ۲۲۲ ژانویه با جدایی «أبو أحمد زکور»، عضو مجلس شورا و مسئول امور اقتصادی و «حمزه سنده»، عضو این شورا و مسئول نظامی این گروه در حلب همراه بود و بالطبع ادامه این روند به بحرانی اجتماعی که النصره نمی تواند آن را مهار کند و تجزیه و تقسیم النصره را تسریع می بخشد، منتهی خواهد شد.
تشکیل ائتلاف جدید «هیأت تحریر الشام»
در ادامه این تحولات جبهه النصره ظرف روزهای اخیر با انتشار بیانیه ای ضمن اعلام ائتلاف با گروه های تروریستی تکفیری «نورالدین الزنکی»، «جیش السنه»، «جبهه أنصار الدین» و «لواء الحق» از تشکیل ائتلافی جدید به نام «هیأت تحریر الشام» خبر می دهد و مهمترین هدف ائتلاف جدید را مقابله با گروه های تروریستی تحت حمایت ترکیه از جمله گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد سوریه و احرار الشام عنوان می کند.
بسته شدن پرونده وادی بردی
اما از تحولات میدانی مهم دیگر سوریه، باید به بسته شدن پرونده «قطعی آب دمشق» اشاره کرد. اواخر ماه دسامبر سال گذشته میلادی گروه های تروریستی تکفیری از جمله جبهه النصره در اقدامی ضد بشری ابتدا منابع آبی دمشق، پایتخت سوریه را آلوده و سپس قطع کردند. در این بین دولت سوریه تلاش های بسیاری انجام داد تا از طریق گفتگو و مذاکره با گروه های تروریستی در منطقه وادی بردی جریان آب به دمشق را باز گرداند و چون مذاکرات راه به جایی نبرد، ارتش سوریه عملیات گسترده ای را برای آزادسازی «وادی بردی» آغاز کردند.
ویرانی های برجای مانده از گروه های تروریستی در تاسیسات انتقال آب وادی بردی
اهمیت چند بعدی وادی بردی
منطقه راهبردی و پر آب وادی بردی به دلیل اینکه حلقه ارتباط دمشق با مناطق مرزی لبنان به شمار می آید، از اهمیت بسیاری برای گروه های تروریستی برخوردار است و یکی از مهمترین مسیرهای تردد آنها از لبنان به ریف دمشق تلقی می شود، علاوه بر اینکه طرح سقوط دمشق از این منطقه پیاده می شد.
اهمیت وادی بردی فقط در داشتن چشمه های پر آب نیست، بلکه به دلیل موقعیت بسیار مهم و راهبردی آن است که از غرب به شهرک های الزبدانی و مضایا دروازه های ورود به لبنان از کوه های القلمون منتهی می شود و عملیات تردد تروریست ها بین سوریه و لبنان را تسهیل می کند. همچنین، وادی بردی حلقه ارتباط شهرک رنکوس با روستاها و شهرک های القلمون شمالی است که یکی از مهمترین راه های فرار تروریست ها بین سوریه و لبنان از طریق عرسال است.
افزون بر آن، وادی بردی از جنوب پس از مرتبط شدن به منطقه القلمون به استان قنیطره نیز منتهی می شود که دارای مرزهای مشترک با سرزمین های اشغالی است و این اهمیت راهبردی دو چندانی به وادی بردی می بخشد، زیرا رژیم صهیونیستی طی بحران سوریه همواره تلاش کرده، از منطقه القلمون به وادی بردی و سپس دمشق نفوذ کند.
لذا یکی از اهداف حمله هوایی رژیم صهیونیستی به منطقه المزه کمک به تروریست ها و جلوگیری از قطع مسیر تردد آنان به وادی بردی بود. این رژیم تلاش داشت، با این حمله مقدمات تداوم حضور تروریست ها در وادی بردی را فراهم کند و فشار علیه دمشق را ادامه دهد، بنابراین آزادسازی وادی بردی شکستی بزرگ برای گروه های تروریستی و حامیان آنان، از جمله رژیم صهیونیستی محسوب می شود.
وادی بردی با ۱۴ روستا و شهرک (جدیده الوادی، أشرفیه الوادی، بسیمه، عین الخضراء، عین الفیجه، دیر مقرن، کفیر الزیت، دیر قانون، الحسینیه، کفر العوامید، برهلیا، هریره، إفره و سوق وادی بردی) در غرب دمشق از فوریه ۲۰۱۲ به تصرف گروه های تروریستی درآمد و به مرور بر شمار این گروه ها که اغلب وابسته به ارتش آزاد بودند، افزوده شد.
نزدیکی این منطقه به پایتخت موجب شد، تروریست ها آن را به پایگاه حملات موشکی و خمپاره ای خود علیه ارتش سوریه و مناطق مسکونی دمشق تبدیل کنند و در ادامه به مقصد تروریست های خارجی تبدیل شود. تروریست ها در وادی بردی کمیته ای موسوم به «شورای نظامی یکپارچه» با مشارکت احرار الشام، جبهه النصره، لواء أبدال الشام، صقورالشام و ارتش آزاد تشکیل داده و مناطق نفوذ را بین خود تقسیم کرده بودند.
قسمتهای سبز : ترورریستها / قسمتهای قرمز: ارتش سوریه
از آن زمان تاکنون این گروه ها چشمه های «الفیجه»، منبع اصلی تامین آب دمشق و حومه آن را به اهرم فشاری علیه نظام تبدیل کرده و هرگاه عرصه را بر خود تنگ می دیدند، از آن برای تحمیل خواسته هایشان استفاده می کردند، حتی چند بار نیز خطوط انتقال آب را منفجر و منابع آب را آلوده کردند.
اما بحران اخیر چون از طریق مذاکره به نتیجه نرسید، ارتش سوریه عملیات گسترده در این منطقه را کلید زد که آزادی بسیمه، عین الخضرا، دیرمقرن، عین الفیجه، دیر قانون، کفیر الزیت، الحسینیه، کفرالعوامید، برهلیا، افره و بازار وادی بردی با مساحتی بالغ بر ۲۴۰۰ کیلومتر مربع و عقب نشینی بسیاری از تروریست ها از سرچشمه ها و شهرک عین الفیجه به شهرک های مجاور را درپی داشت.
خروج تروریست ها از منطقه وادی بردی
مابقی تروریست ها که ۱۱۴۲ نفر را شامل می شد، دوشنبه گذشته به دور از چشم رسانه ها به همراه خانواده هایشان که ۷۶۰ نفر بودند، در راستای توافق نظام سوریه و گروه های مسلح از منطقه وادی بردی به ادلب منتقل شدند.
ترامپ، سوریه، بحران، ابهامات
درحالی که تنها چند روز از ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید می گذرد، خبرگزاری ها از طرح «ایجاد مناطق امن» وی در سوریه خبر دادند. ترامپ چهارشنبه گذشته در گفتگو با شبکه «ای بی سی نیوز» به این موضوع اشاره و تصریح کرد که «قطعاً مناطق امنی در سوریه ایجاد خواهد کرد» تا محل اسکان پناه جویان سوری باشند. در ادامه رویترز با انتشار گزارشی نوشت: سندی به دست آورده که نشان می دهد، ترامپ در روزهای آتی به پنتاگون و وزارت خارجۀ دستور خواهد داد، برنامه ایجاد «مناطق امن» در سوریه را ارائه دهند.
پیامدهای تشکیل مناطق امن ترامپ
بدون تردید اولین پیامد این اقدام افزایش خشونت و درگیری در سوریه خواهد بود و احتمال رویارویی و برخورد جنگنده های روسی و آمریکایی در آسمان سوریه را افزایش خواهد داد.
از سوی دیگر، برای ایجاد مناطق احتمالی «پرواز ممنوع» در آسمان سوریه ترامپ باید نیروی هوایی آمریکا یا هم پیمانانش را افزایش دهد و برای محافظت از غیرنظامیان سوری در «مناطق امن» به نیروی زمینی نیاز دارد، بنابراین اجرای این طرح به منزلۀ افزایش مداخلۀ نظامی آمریکا در بحران سوریه خواهد بود.
درحالی که مقامات نظامی آمریکا بارها مخالفت خود با ایجاد چنین منطقه ای را اعلام و هشدار داده اند، ایجاد مناطق پرواز ممنوع امری خطرناک است، چون کسب اطمینان از عدم نفوذ تروریست ها به این مناطق بسیار سخت است.
آنگونه که ترامپ تصریح کرده، هزینه ایجاد «مناطق امن» را شیوخ عرب برعهده خواهند گرفت. نکته مهم اینجاست که ترامپ درحالی از این طرح سخن می گوید که وقتی هیلاری کلینتون از ایجاد منطقۀ پرواز ممنوع و «مناطق امن» در سوریه سخن گفته، ترامپ اجرای این طرح را موجب روشن شدن آتش جنگ جهانی سوم عنوان کرده بود، چراکه آمریکا را به رویارویی نظامی با روسیه خواهد کشاند.
واکنش به طرح ترامپ
در اولین واکنش دمشق نسبت به هرگونه تلاش برای ایجاد منطقه امن در سوریه بدون هماهنگی با دولت سوریه هشدار داد. «ولید معلم»، وزیر خارجه سوریه این اقدام آمریکا را یک اقدام غیر امن توصیف و آن را نقض حاکمیت سوریه توصیف کرده بود.
«سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه نیز اعلام کرد، مسکو درباره جزئیات طرح واشنگتن جهت ایجاد مناطق امن در سوریه از واشنگتن توضیح خواهد خواست و بررسی اجرای این طرح مشروط به موافقت دمشق با آن است. او در عین حال تاکید کرد که مسکو اجازه نخواهد داد، از این طرح برای براندازی دولت دمشق استفاده شود.
در مقابل آنکارا از اظهارات ترامپ دربارۀ ایجاد «مناطق امن» در سوریه استقبال و خاطر نشان کرد که ترکیه مدتهاست از چنین طرحی حمایت می کند و در انتظار نتیجۀ دستور ترامپ در این باره خواهد ماند.
طرحی که مسکوت ماند
ترامپ روز جمعه درحالی فرمان اجرایی خود درباره ممنوعیت سفر اتباع ۷ کشور مسلمان و ورود پناهجویان سوری به آمریکا را امضا کرد که برخی رسانه های آمریکایی سه روز پیش از امضای این فرمان، نسخه ای از متن فرمان را منتشر کرده بودند که با متن امضا شده ترامپ تفاوت داشت و یک بند آن حذف شده بود.
بند حذف شده، بند ۶ دستور اجرایی ترامپ است که به «منطقه امن»(safe zone) برای غیرنظامیان سوری پرداخته بود و به وزارت خارجه و دفاع آمریکا دستور میداد، ظرف ۹۰ روز از صدور فرمان، طرح ایجاد این منطقه را ارائه و عملیاتی کنند.
اما طرحی که ترامپ از آن سخن می گوید، طرح جدیدی نیست و اغلب نامزدهای انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا از این ایده درباره بحران سوریه سخن گفته بودند، با این حال ترکیه از اولین مطرح کنندگان آن بود و از اظهارات ترامپ در این زمینه استقبال کرد.
اما ترامپ اولین بار نوامبر ۲۰۱۵ از این ایده سخن گفت: «یک منطقه امن بزرگ و زیبا با هرچه لازم است. خواهید دید، مردم زیادی آنجا زندگی می کنند و شادتر هستند». آن زمان ترامپ گفته بود، هزینه این پروژه را شیوخ عرب تأمین خواهند کرد و در آخرین اظهار نظر نیز گفت: «قطعاً مناطق امن را ایجاد خواهیم کرد».
مهمترین مناطق آزاد شده در سوریه طی سال ۲۰۱۶ میلادی
آیا ایجاد منطقه امن عملی است
برخی از محافل آمریکایی ایجاد منطقه امن در سوریه را راه حلی بینابینی میان دو گزینه ورود به جنگ و تماشای بحران می دانند. آمریکا به دلایل مختلف توان ورود به یک جنگ دیگر در منطقه را ندارد، به خصوص که ورود به این میدان پیچیده شاید آسان، اما خروج از آن بسیار مشکل است، اما چون نمی تواند، دست روی دست بگذارد، بهترین راهبرد در این شرایط می تواند ایجاد منطقه امن باشد.
اما ایجاد منطقه امن گزینه ساده ای نیست. نیازمند بودجه ای کلان و نیروی انسانی (۳۰ هزار نظامی) و تدارکات و پشتیباتی گسترده است که در عمل به معنای ورود به جنگ است.
اگر ترکیه را متحد آمریکا در ایجاد منطقه امن فرض کنیم، آمریکا بدون موافقت سوریه، ایران و روسیه نمی تواند، چنین منطقه ای در سوریه ایجاد کند. رسیدن به توافق نیز محال به نظر می رسد، ایران حتی حاضر نشده، آمریکا را به عنوان یک طرف مذاکره در آستانه بپذیرد، روسیه به ترامپ درباره ایجاد منطقه امن هشدار داده و دمشق هم عامل بحران را واشنگتن می داند. در این شرایط ورود نظامی آمریکا به سوریه با ادعای ایجاد منطقه امن، عملا اعلام جنگ به دمشق و در سطح عملیاتی درگیر شدن با روسیه معنا خواهد شد.
این درحالی است که پیشینه چنین مناطقی هم بسیار تاریک است و چشمانداز آن را در سوریه با تردیدهای جدی مواجه می کند. آخرین فاجعه رخ داده در مناطق امن در بوسنی بود. سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ شهر سربرنیتسا و ۵ شهر دیگر بوسنی را منطقه امن اعلام کرد، اما سال ۱۹۹۵ نیروهای صرب به این شهر هجوم برده و طی چند روز بیش از ۸۰۰۰ مسلمان غیرنظامی را کشته و سلاخی کردند.
البته برخی از تحلیلگران مدعی هستند، ترامپ سعی دارد، همان طور که در شعارهای انتخاباتی خود اشاره کرده بود، از بار هزینه دخالت نظامی آمریکا در خاورمیانه بکاهد و آن را بر دوش شیوخ عرب بیاندازد که به نظر نمی رسد، عملی باشد.
علاوه بر اینکه این طرح در بطن خود بستری برای افزایش تروریسم و اقدامات تروریستی ایجاد می کند که با هیاهوی ترامپ برای مبارزه با داعش منافات دارد.
موقعیت شهر الباب در ریف شمالی حلب
ارتش سوریه حوالی الباب و احتمال درگیری با ترکیه
در ریف شمالی حلب، ارتش سوریه در ادامه پیشروی به سمت شهر «الباب» کنترل سه روستا را به عنوان آخرین مقر داعش در استان حلب در دست گرفته و به ۷ کیلومتری جنوب الباب رسیده اند.
اما به موازات پیشروی نیروهای سوری از محور جنوب الباب، گروه های مسلح تحت حمایت ترکیه نیز از محور شمال به سمت الباب درحال پیشروی هستند. این موضوع احتمال تلاقی نیروهای سوری با گروه های تحت حمایت ترکیه و رویارویی آنها و بروز تنش میان ترکیه و سوریه را افزایش داده، به ویژه آنکه آنکارا اعلام کرده بود، در صورت آزادی الباب آن را به سوریه تحویل نخواهد داد.
شهر الباب از چند هفته پیش در معرض حملات جنگنده های ترکیه، روسیه و سوریه است. نظامیان ترکیه در راستای عملیات «سپر فرات» از ارتش آزاد جهت تصرف الباب حمایت به می کنند.
آزادی الباب اکنون به گره کور ریف شمالی حلب تبدیل شده و با وجود گذشت چند هفته از عملیات ترک ها جهت آزادسازی این شهر هنوز پایان واضحی برای این عملیات دیده نمی شود. طی عملیات سپر فرات ۴۸ نظامی ترکیه و اغلب طی عملیات الباب در دهم دسامبر کشته شدند.