مردم چه می گویند؟
گفتگو با مردم در حوزه امنیت و استفاده بی پروا از فضای مجازی، تهدیداتی که برای جوانان و نوجوانان به دنبال دارد و به روزرسانی ها و دسترسی های جدید این فضا برای کاربرانش به خصوص در شبکه های اجتماعی به چند جمله ختم می شود: ” این فضا برای ما امن نیست، چرا همانند بسیاری از کشورها محدودیت هایی برای استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی برای گروه های مختلف نداریم؟ چرا برای فساد ناشی از تاثیرگذاری فضای مجازی بر جوانان نادیده گرفته می شود؟ شبکه های اجتماعی بومی ما که بخشی از امنیت اطلاعات را تامین می کنند نادیده گرفته شده اند، گویی مسئولان نمی خواهند جلوی این ضربه ها را بگیرند، چرا شبکه ملی اطلاعات به درستی برای مردم تشریح نمی شود؟ فضای مجازی و عدم نظارت بر این فضا فرهنگ کشور را به قهقرا می برد، چرا مسئولان جلو نفوذ دشمن را نمی گیرند، پیشنهاد می کنیم مسئولان برای یک بار هم که شده با دقت مجوزهای شبکه های اجتماعی را برای نصب بخوانند. ”
خواسته های به حقی که در پاراگراف بالا به آنها اشاره شد تنها بخش کوچکی از مطالبات مردمی در حوزه فضای مجازی بود، خواسته هایی که به اتفاق پاسخی مشترک برای سوال پایانی داشت که آیا باید به طور کامل از این فضا فاصله بگیریم؟ و جواب مشترکی که حاکی از عدم موافقت بود و بر استفاده صحیح و کنترل شده، ایجاد فضایی امن و بهره گیری از فرصت ها، اتکا به تولیدات بودمی و ایجاد بستری ملی تاکید داشت.
در سیر مطالعاتی پیرامون فضای مجازی و شنیدن دغدغه های مردم دو کلمه در میان هیاهوی مجازی برای پرداختن به این خواسته ها با نام ” پیوست فرهنگی” نمایان شد.
پیوستی که میانه ای با فرهنگ ندارد!
شاید برخی از شما تا کنون کلمه “پیوست فرهنگی” را به گوش نشنیده باشید و شاید عده ای دیگر آن را شنیده و بی تفاوت از کنارش گذشته باشند، گروهی دیگر نیز از اهمیت این کلمه آگاهی دارند و بر طبق وظیفه باید برای تحقق آن تلاش کنند اما گاه این تلاش یا رخ نمی دهد یا حاصلی ندارد!
زمانی که در کلام رهبر معظم انقلاب در خصوص فرهنگ جمله ای با مضمون ” فرهنگ به معنای هوایی است که تنفس می کنیم” بر سر زبان ها افتاد و اینکه آلوده بودن و سلامت این هوا تاثیر مستقیم بر جامعه خواهد داشت، برخی تکاپویی به راه انداختند تا فرهنگ با عمق و جانش مورد بحث قرارگیرد و هجمه های علیه آن با دقت بیشتری بررسی شود که شاید این هم از مهجور بودن رسیدگی به امور فرهنگی در کشور است که باید هر از گاهی با کلامی شتابی به آن داده شود.
پیش از نمود این جمله حکیمانه از زبان مقام معظم رهبری، ایشان بارها در سخنان خود به مسائل فرهنگی، اهمیت و اثرگذاریش بر تک تک افراد جامعه و البته پیوست فرهنگی که راهی روشن برای کاهش معضلات حوزه فرهنگ است، اشاره داشته اند.
پیوست فرهنگی فعالیت غریبی در حوزه فرهنگ کشور به شمار نمی رود و نه تنها در کشور ما بلکه بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی نیز در قوانین خود متناسب با آنچه برای کشورشان لازم است از پیوست فرهنگی بهره برده اند. آمریکا که مغز جهان را در خودی جای داده است در سال ۱۹۹۴ پوست فرهنگی را به تصویب رساند و بر اساس آن هر چه به امریکا وارد می شود یا از این کشور صادر می شود باید پیوست فرهنگی داشته باشند!
ما هم چندی سالی است بی پروا گوشی هوشمند، تلویزیون، لپ تاپ، تبلت و … که همگی نرم افزارهای تعریف شده و غیر قابل حذفی را دارند، وارد کشور می کنیم و دریغ از یک برگ پیوست فرهنگی!
چراغی که خاموش است
اما به راستی چرا پیوست فرهنگی در این فضای آشفته که فریاد مردم را نیز درآورده است هنوز اجرایی نشده است؟ چرا این کانال امنیت فرهنگ کشور نادیده گرفته شده است؟ گاه با مرور مطالب این حس القا می شود که پیوست فرهنگی با اجرایی نشدنش به سخره گرفته می شود.
سه سال از تصویب نظامنامه پیوست فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی می گذرد، مصوبه ای که پیش از اجرای هر طرحی لازم الاجراست و بر اساس آن پیش از تولید یک کالا، ارائه خدمت، اجرای پروژه و یا طرح در کشور باید راهکارهای عملی برای تقویت آثار مثبت و حذف و کاهش پیامدهای مخرب آن در فرهنگ مورد توجه قرار گیرد، تهیه پیوست فرهنگی در حوزه مجازی پیش از تصویب این نهاد در دستور کار شورای عالی فضای مجازی بوده است.
به گفته فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی تدوین پیوست فرهنگی از دوره نخست فعالیت شورای عالی در دستور کار بوده و ۸۰ درصد آن تکمیل شده است، البته این خبر حدود یک سال گذشته از سوی این مسئول بازگو شده است و آنطور که رصد می شود پس از یک سال هنوز ۲۰ درصد باقی مانده با اتمام نرسیده!
وقتی قانون داد می زند
در ادامه این گزارش پیشنهاد می شود بخشی از تعاریف پیرامون پیوست فرهنگی را که در سایت رسمی آن منتشر شده مرور شود:
“اگر خدمت یا پروژه ای قبل از پیوست نگاری فرهنگی در جامعه فراگیر شود، فرهنگ در موضع انفعال قرار می گیرد و تحت تاثیر این پدیده دستخوش تغییر می شود، در این شرایط سرعت در تدوین پیوست فرهنگی مناسب و دقیق، بسیار ضروری است. در حالتی که خدمت یا پروژه ای قبل از نگارش پیوست فرهنگی در جامعه فراگیر و تاثیرگذار شود، هدف از پیوست نگاری فرهنگی ارائه نحوه رویارویی با پروژه برای از بین بردن پیامدهای منفی فرهنگی و البته به خدمت گرفتن آن برای دستیابی به اهداف مطلوب فرهنگی است. در این بخش پیوست فرهنگی پروژه ای، ممکن است به حذف کلی آن بیانجامد!. گاه میتوان با سلامت فرهنگی با آن مواجه شد و گاه میتوان آن خدمت را در اختیار توسعه فرهنگ گرفت”.
این دو پارگراف نشان می دهد که مسئولان حوزه ارتباطات کشور و همچنین شورای عالی فضای مجازی به راحتی می توانند این فضای وهم آور و سیل آسا را کنترل کنند، حتی اگر سلامتی فرهنگی برایشان اهمیت دارد می توانند پروژه ای را که فراگیر شده و فرهنگ را دستخوش تغییر کرده است به کل حذف کنند!
همچنین غیر از این تعاریف که کلمه به کلمه آن مفهومی عمیق دارد در بند اول از سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه که حکم قانون را دارد بر تهیه پیوست فرهنگی نیز تاکید شده است. پرسه برنامه ریزی شده تلگرام با به روزرسانی های مختلف، شنود، عکسبرداری و فیلبرداری، دسترسی به تمامی اطلاعات گوشی های هوشمند افراد و دزدی از آنها بدودن دریافت مجوز از صاحب تلفن،عدم فیلتر کانال های غیر اخلاقی و ضد فرهنگی و خانواده، نشر فساد در این شبکه، دسترسی های اینستاگرام و آپدیت های جدیدش که در فواصل زمانی کوتاهی رخ می دهد از جمله پخش ویدئوی زنده، فیلتر نبودن صفحات غیر اخلاقی، اشتراک گذاری عکس های مبتذل از سوی جوانان برای هزاران دلیلی که خود برای این کار دارند و متاسفانه ناشی از بی هویتی و آسیب زدگی این فضا است، همه خنده های نیش دار و کنایه آمیز طراحانش را برای رخنه در فرهنگ ایرانی نشان می دهد.
و در پایان؛
مطالبه گر باشیم، هرجا خواسته مردمی با همت و عزم وجود داشته است مسئولان سرعت عمل بیشتری برای ساماندهی امور از خود نشان داده اند، درست است که بخش اعظمی از آسیب های فرهنگی کشور از هجمه های دشمنان قسم خورده انقلاب نشات می گیرد اما کم کاری های داخلی را نیز در این حوزه نمی توان نادیده گرفت، همانطور که در این گزارش تنها به قوانین داخلی و دستِ باز مسئولان برای کنترل این فضا اشاره شد.
انتهای پیام/