مشکلات مرضیه درست روز بعد از عمل شروع شدند. «بلافاصله بعد از عمل و بعد از مرخص شدن از بیمارستان علائم شروع شدند. کاهش اشتها، بیقراری، تنگی نفس و درد شدید در ناحیه شکم عوارضی بود که مرضیه به آنها دچار شد.»
شوهر مرضیه تعریف میکند که بعد از بروز این عوارض سریع به پزشکی که او را عمل کرده است، مراجعه کردهاند: «پزشک اعتقاد داشت که این عوارض طبیعی عمل ابدوپلاستی است و بعد از چند روز هم خوب میشود. او اصلا اشتباه خود را قبول نداشت و شش روز تمام ما را با این وعده که حالش بهتر میشود، معطل کرد و حتی هیچ کار تشخیصی مثل آزمایش و سونوگرافی هم تجویز نکرد.» بعد از شش روز اما حال مرضیه بدتر میشود. در نهایت او را به بیمارستان دیگری میبرند تا زیر نظر پزشک دیگری باشد: «بلافاصله بعد از مراجعه او را به خاطر عفونت شدید رودهای بستری کردند.»
بعد از گذشت ۲۰ روز از بستری شدن مرضیه هیچ تغییری نکرده، حتی حالش بدتر هم شده است: «الان به کمک دستگاه نفس میکشد و سطح هشیاریاش پایین است.»
مرضیه سیوپنج ساله است و سه بچه کوچک دارد. هم مرضیه و هم شوهرش هر دو تحصیلکردهاند و تنها آرزوی شوهرش این است که زنده بماند: «فقط دوست دارم که زنده بماند. ما سه بچه داریم. یکی از بچهها خیلی کوچک است. به مادرش نیاز دارد.»
شوهر مرضیه اما امیدوار است تا مرضیه سالم به خانه برگردد: «وقتی حال مرضیه بهتر شد، از دکترش شکایت میکنم. او الان با خیال راحت هر روز عمل میکند و مردم را در تخت بیمارستان میاندازد.»
اما این آرزو با فوت مرضیه برآورده نشد. مرضیه، هفته پیش در کما رفت.»
منبع:هفتهنامه همشهری جوان
انتهای پیام/