«
کمال مهر»؛- «لانتوری» فیلمی که در نظر وزیر محترم ارشاد «فیلمی قرآنی» مینمود، حالا چند روزی است که از دهان بازیگرانش با عبارت «چرخه خشونت» تفسیر می شود. «لانتوری»، فیلمی که خشونت از لحظهلحظهاش میبارد و هر مخاطبی را با بغض و نفرت از هر کس و هر چیز از سینما خارج میکند، حالا مانیفست افرادی شده که حتی قادر نیستند چرخهی یک نقد سالم سینمایی را بدون استفاده از خشونت کلامی کامل کنند. آن قدر خشناند که حتی در مقابل حرف بزرگتر از دهانِ «قصاص» به عنوان حلقهی تکمیل چرخهی خشونت»، تحمل نقد یک متخصص مسائل اجتماعی را هم ندارند اما حق اعتراض به نص صریح قرآن را همچنان برای خود محفوظ داشتهاند.
آنها که تا با فیلمشان بر اساس قوانین مصوب این کشور برخورد کوچک نظارتی میشود، در برلین و کن، پیش چشم آقاهای غربیشان، فریاد برمیآورند که آزادی از ما سلب شده و تیغ سانسور، زبانمان را بریده است. حال آنکه فیلمشان را ساختهاند و اکران کردهاند و خودشان خوب میدانند که اولینهای این جریان تند و خشن و فحاش نیستند، در داخل به دور زدن سیستمهای نظارتی و این که وزیر ارشاد را در تشخیص قرآنی یا ضدقصاص بودن فیلمشان، به گمراهی انداختهاند، میبالند و اما خارج از کشور همواره از محدودیتهای سانسور نالانند.
لانتوریها که برای تز عدالت اجتماعی مدنظر خودشان مرثیهای خشونتبار میسازند و از مرتکبین توحش و بدویتی در حد روسپیگری و حیلهگری و زورگیری و اسیدپاشی در خیابانهای شهر، قهرمان میسازند، حالا عَلَم «چرخه خشونت» را به دست گرفتهاند و در دانشگاه و روزنامه دوره افتادهاند که قانون خدا، مسبب دامن زدن به آسیبهای اجتماعی است و بازیگر نقش یک فعال به اصطلاح حقوق بشری، بیش از خدا میفهمد که دارد «چرخه خشونت را با کاری که میکند نابود می کند و حرکتش یک حرکت انسانی است».
آن هم انسانی که در جهان فیلم، چیزی بیش از یک لانتوری قابل ترحم اما قهرمان نیست؛ یک وحشی افتاده به جان اجتماع که اول با روسپیگری و فریب، هر کسی که یک ماشین مدل بالا سوار است، او را به دام میاندازد، بعد خیلیانسانی، عاشق میشود و بعد هم در اوج انسانیت عشقش را با اسیدپاشی ابراز میکند. او را باید بخشید البته نه چون بخشیدن، ایثاری بزرگوارانه و خدایی است که اصلا خدایی در فیلم وجود ندارد؛ بلکه چون قصاص، «چرخه خشونت» را تکمیل میکند! اصولا آدم باید یک انسان منطقی باشد و مثل انسانهای جهان پیشنهادی فیلم، اول به جان شهروندان دیگر بیفتد و خونشان را با زورگیری و وحشیگری بمکد بعد هم مثل هر آدم منطقی دیگری عشقش را خیلی سالم (!) ابراز کند، بعد هم چون همهی آدمهای جهان لانتوری همین قدر منطقی هستند، چرخه خشونتهای او را تکمیل نخواهند کرد و میگذارند برود در اتاقش بنشیند و کمی به کارهای بدش فکر کند.
«نظر شخصی من این است که خشونت نباید در دور تسلسل بیفتد. نباید جواب توحش را با توحش داد. باید نوک پیکان را به سمت قانون مملکت گرفت که راهی بهتر از قصاص پیش پای ما نمیگذارد.» و این را کسی میگوید که در برابر انتقادی ساده به خشونت وحشیانهی فیلم، تاب شنیدن ندارد و جلسه را ترک میکند. این را کسی میگوید که اگر فیلمش مطابق قانون توقیف شود یا اصلاحاتی برای آن لازم باشد، احتمالا به قانون تمکین نمیکند و اگر کسانی، با استفاده از سکوت قانون (و نه ضدیت با آن)، با اکران فیلمش همراهی نکنند، فریاد قانونمداری بلند میکند.
حقیقت آن است که این رفتار تبدیل به اخلاق متداولی در میان گروهی شده که حق اعتراض به هر چیزی را از جمله قانونخدا باور دارند اما هیچ انتقادی را برنمیتابند. اسید میپاشند و توقع بخشش دارند. قانون تا وقتی که با آنها همراه باشد خوب است و از جایی که مزاحم آزادیهای خارج از اندازه قانونی ایشان شود، باید نوک پیکان را به سمتش گرفت.
«قانون سابق که در صدر مشروطیت تصویب شده بود به وسیله ملت، و متمم قانون را، با جدیت مرحوم شیخ فضل الله نوری، به آن ضم کردند و ملت به او رأی دادند، شما بیایید به آن قانونی که سابق بود و حالا برای او میخواهید سینه بزنید، و رفیق شفیق شما آن وقت که میخواست آشوب کند و در ایران بود، قبل از فرارش، میگفت بیایید به قانون عمل کنید! خوب، شما هم به این قانون عمل کنید. این قانون میگوید که: هر قانونی که بر خلاف اسلام است قانون نیست. پس قوانین باید قوانین اسلامی باشد. شما آن را هم که قبول ندارید! میگویید که قصاص، این قانون واضح اسلام، این قانون ضروری اسلام، این قانونی که قرآن به آن تصریح کرده است، این قانونی که مصلحت و امنیت کشور را تأمین میکند، شما این را یک قانون «غیر انسانی» میدانید. شما از ریشههایتان خراب بودید! ولی حالا من نظرم با این جمعیتی است که اینها را تأیید میکنند. یک قدر اصلاح کنید خودتان را آقا! چرا برای دنیا این قدر دست و پا میزنید؟ انسان این قدر برای دنیا دست و پا بزند که یک جمعیتی که قرآن را سبّ میکنند و یک جمعیتی که کمونیستها را دعوت میکنند برای ضدیت با اسلام، شما تأییدشان بکنید. شما ناهی از منکر! مفسر قرآن خوب، بیایید در مقابل اینها بایستید. در مقابل اینها بگویید این امری که گفتند اینها کفر است. اینکه کسی بگوید حکم خدا «غیر انسانی» است، اسلام غیر انسانی است، این کافر است.» سخنرانی امام خمینی (ره) دربارهی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، ۲۵ خرداد ۶۰
کاش می شد به یاد بیاوریم که فریاد عقلانیت و قانونمداری برخی، خشونت را به کف خیابان برد اما حالا لانتوریترین قهرمان فیلم در پریشانگوییهای شبهعاشقانهاش مدام به خود تلقین میکند که «عقلتو بکش» و تازه، بعد از اکران متوجه میشویم که پایبندی به قانون، شامل قانون قصاص نمیشده است!
«آقایان در هرچه صحبت میکنند و در هرچه اعلامیه میدهند، یکی از مطالبشان این است که قانون. از اول هم قانون باید به آن عمل بشود. این سال هم «سال قانون» اسم گذاشته شد؛ یعنی اجرای قانون. آقایان این همه بساطی که الآن به حسب قانون در ایران بر پا است. مجلس شورای اسلامی یک مجلسی است که قانون او را تأیید کرده است، و شورای نگهبان آنی است که قانون تعیین کرده، و دولت هم آنی است که مجلس شورا تعیین کرده، این هم دولت قانونی، قوه قضائیه هم این است که قانون تعیین کرده؛ خوب، شما اگر واقعاً به قانون میخواهید عمل بکنید، و ما هم میخواهیم که همه شماها بیایید به قانون عمل کنید» سخنرانی امام خمینی (ره) دربارهی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، ۲۵ خرداد ۶۰
اما سالهاست که قانون مسئله این جماعت نیست. اصرار به نمایش هرجومرجطلبی و تبلیغ وندالیسم در آثار سینمایی و تصویری این جماعت، نمونهای از تعلق خاطراین گروه به بیقانونی است. حالا اما با این اوصاف و با توجه به رفتارهای این گروه میشود حدس زد که در نظر ایشان، چیزی که بیش از همه مانع است، ایدئولوژی الهیایست (که جمهوری اسلامی بر آن بنا شده) و به زعم آقایان موجب آبروریزی در جامعه جهانی است؟
«آقایان تمام تکلیفها را به جا آوردند و عمل کردند، فقط یک تکلیف مانده و آن جمهوری اسلامی را به هم زدن؟! تمام تکلیفهایی که برما و شما متوجه است، چه از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبههها و نهضتها و سایرین، تمام تکالیف فقط منحصر به این شده است که این جمهوری اسلامی را در خارج از کشور، طور دیگری که هست نمایش بدهید، ومردم را دعوت کنید که بر خلاف جمهوری اسلامی شورش کنند؟! دیگر همه چیز درست شده است، فقط این یکی مانده؟! در وقتی که سرتاسر ایران آشوبگران مشغول آشوب هستند، منافقان مشغول فعالیت هستند، و ابتلا به جنگ با قدرتهای بزرگ داریم، و مملکت ما آنجا مبتلا به جنگ است و در داخل مبتلا به این دستجات مختلفی است که به بهانه اسم شماها در خیابانها میریزند و جوانان ما را زخمی میکنند و گاهی هم میکشند، اینها نهی از منکر نمیخواهد؟ اینها را دعوت به شورش میکنید این امر به منکر نیست؟ این امر به فساد نیست؟[…] فقط نهی از منکرتان این است که بعضی از علمای اسلام را شما هی تضعیف کنید، بعضی از نهادهای اسلامی را تضعیف کنید. این نهی از منکر همهاش خلاصه شده است در همین هرچه اعلامیه میدهند آقایان و هرچه صحبت میکنند و هرجا میروند صحبت میکنند، همّ و غمّشان این است که این جمهوری اسلامی به درد نمیخورد! ما حتماً باید یا در آغوش امریکا باشیم تا بتوانیم زندگی کنیم؛ […] بیایید با هم برادر بشوید، این مملکت را به پیش ببرید. هی ننشینید و بگویید که این مملکت را دارند خراب میکنند. آخرکجا، کی دارد خراب میکند جز شماها؟ کی دارد مملکت را خراب میکند؟ حساب کنید آخر! ملت بنشینند حساب کنند این دولتی که با تمام توانش دارد زحمت میکشد و دارد راهسازی میکند و دارد به جنگزدگان کمک میکند و دارد به جبههها کمک میکند، و عیبش فقط این است که میگوید من مسلمانم! من به غیر اسلام هیچ فکر نمیکنم، شما این یک عیب را صرفنظر بکنید!» سخنرانی امام خمینی (ره) دربارهی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، ۲۵ خرداد ۶۰
حالا فیلمی که از اسمش هم خشونت میبارد، و کارگردان آن با بغض و عصبانیت، روی ردکارپت فستیوالهای خارجی قدم میزند، باید برای ایران نسخه خروج از چرخه خشونت را ترسیم کند. عامل ترویج خشونت و دامن زدن به توحش، را اصلا نباید شهوت و نفسانیت افسارگسیخته عدهای برای مطرح شدن در جشنوارههای جهانی حتی به قیمت تصویر کردن برهنه خشونت –که در همه جای دنیا یکی از مهمترین موارد نظامهای ریتینگ برای اکران فیلمهاست- دانست بلکه همان طور که خودشان میگویند قانون الهی قصاص، افتادن در دور تسلسل توحش است!
«در یک کشور اسلامی اینطور سبّ بر قرآن و سبّ بر اسلام در مرئی و منظر مسلمین بشود، و فلان مقام هم تأیید کند و دعوت به شورش! در مقابل چه؟ در مقابل نص صریح قرآن؟! امروز، دو بعد از ظهر دعوت به راهپیمایی است. به حسب چیزی که در اعلامیهشان ثبت شده است، دعوت به راهپیمایی است در مقابل این حکم «غیر انسانی» اسلام! […] لکن بسیار غفلت میخواهد و بسیار ساده اندیشی میخواهد که […] مسلمانها هم همین بنشینند تماشا کنند که به ضد اسلام مقاله بنویسند و سبّ اسلام بکنند و حکم ضروری اسلام را «غیر انسانی» بخوانند!» سخنرانی امام خمینی (ره) دربارهی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، ۲۵ خرداد ۶۰
چگونه است که دلسوزان آسیبهای اجتماعی و داعیهداران به تصویر کشیدن دردهای جامعه بر پردهی سینما که دلواپس نقش قصاص در تکمیل خشونت شدهاند، نقش این توحش برهنهی فیلم در دامن زدن به خشونت را در جامعه در نظر نمیگیرند؟ اما بعد از همه اینها عجیبتر از همه آن است که چنین اشتباهات فرهنگی غیرقابل باوری رخ دهد و وزیر محترم ارشاد آن را قرآنی بخواند و باقی ماجرا مسکوت بماند. عوامل فیلم تلاش دارند تا مدیران فرهنگی و مخاطبانشان را به صراحت از آدرس اشتباهی که رفتهاند بازگردانند و افکار عمومی را متوجه معنای اصلی فیلم کنند اما افتخار نشان عالی «فیلم قرآنی» از آنها پس گرفته نمیشود.
«اما شمایی که مسلمان هستید و هیچ گاه نمیخواهید به ضد اسلام قیام کنید چرا این قدر هواهای نفسانیه زیاد شده است که نمیفهمید دارید چه میکنید؟ چرا این قدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشمهای ما را کور کرده است و قلبهای ما را وارونه کرده است؟ بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا […] آنها هم قبول دارند که این حکم – حکم قصاص – که در قرآن کریم و ضروری بین همه مسلمین است، «غیر انسانی» است؟ آیا این نماز شب خوانها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشستهاید. مگرنهی از منکر فقط باید من را نهی کنید؟» سخنرانی امام خمینی (ره) دربارهی اخطار شدید به مخالفان لایحه قصاص و اعلام ارتداد مخالفین احکام ضروری اسلام، ۲۵ خرداد ۶۰