جمعیت بالا و آپارتمان های چندین طبقه، تنها نشانی بود که این شهرک از “شهربودن” برخود داشت و نبود مدرسه، مسجد و درمانگاه اهالی این شهرک را دچار مشکل کرده بود.
مردم شهرک بعثت تنها یک گزینه برای استفاده از خدمات آموزشی در نزدیکی محل سکونت خود( شهرک مهندسی زراعی)، داشتند که با افزایش جمعیت هر دو شهرک، دیگر امکان ثبت نام دانش آموزان شهرک بعثت در آن مدرسه فراهم نبود و ساکنین شهرک مجبور بودند فرزندان خود را برای ادامه تحصیل به مناطق دورتری چون رزکان و کرج رهسپار کنند که این مسئله علاوه بر تحمیل هزینه باعث بروز استرس برای خانواده ها نیز می شد.
اهالی شهرک بعثت پس از اطلاع از تخصیص زمین توسط شهرداری مشکین دشت برای ساخت مدرسه و کم کاری اداره آموزش و پرورش برای تامین اعتبارات ساخت و هدایت خیرین به این شهرک، مراجعه به نمایندگان خود را بهترین راه چاره یافتند و برای رفع این کمبود با اعضای شورای شهر قرار ماهانه داشتند تا در نهایت، این رفت و آمدها منجر به حضور پزشک خیری از شهر همسایه(محمدشهر) برای ساخت مدرسه ۱۵ کلاسه ای در شهرک بعثت شد.
دکتر سعادت با همراهی همسر پزشکش، در آستانه روز پزشک (۱ شهریور) با آغاز رسمی ساخت مدرسه در شهرک بعثت به اهالی این شهرک امید را هدیه کرد و مهرش باعث شد مهر سال آینده اهالی شهرک بعثت سال تحصیلی را خالی از دغدغه آغاز کنند.
او حالا ساعتی را فارغ از طبابت جامه معمولی می پوشد و اگرچه جامه اش تاشب سپید نمی ماند اما نزد خدایش رو سفید است.
این دو پزشک موفق محمدشهری شاید در سپرده های بانکی شان رقم های نجومی بچشم خورد اما آن ها، برخلاف برخی از همکاران خود که حقوق نجومی طلب می کنند،حاصل دسترنجشان را صرف ستاره شدن می کنند، آنها دیگر قهرمانان یک شهر هستند و نام نیک شان بر سر مدرسه شهرک بعثت تا همیشه خود نمایی خواهد کرد.
آن ها شاید می توانستند با بهره از نبود درمانگاه درشهرک بعثت هزینه ساخت مدرسه را صرف ساخت درمانگاه و کسب درآمد کنند اما، با این کارشان شاید منجر به تربیت هزاران پزشک در آینده شوند و بی شک دکتر سعادت از این پس الگوی خوبی برای دانش آموزان شهرک بعثت شود. شاید کودکان بعثت در آینده در پاسخ به سوال کلیشه ای می خواهید چه کاره شوید بگویند: می خواهم دکتر شوم و مدرسه بسازم!
انتهای پیام/